turd

/ˈtɜːrd//tɜːd/

معنی: پشکل، گه، سنده
معانی دیگر: (زننده) سنده، گه لوله

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (vulgar) a piece of excrement.

(2) تعریف: a person considered to be unpleasant or disgusting.

جمله های نمونه

1. I'm not doing business with that little turd.
[ترجمه altair] من با آن سنده کار نمی کنم
|
[ترجمه گوگل]من با آن تور کوچک تجارت نمی کنم
[ترجمه ترگمان]من با اون turd کوچولو کار نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You stupid little turd!
[ترجمه گوگل]ای تورک کوچولو احمق!
[ترجمه ترگمان]! ای آشغال کوچولوی احمق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That pigeon was just as dead as a turd.
[ترجمه گوگل]آن کبوتر به اندازه یک تورک مرده بود
[ترجمه ترگمان] اون کبوتر مثل پشکل مرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The guy acts like a real turd most of the time.
[ترجمه گوگل]این پسر بیشتر اوقات مانند یک تورم واقعی عمل می کند
[ترجمه ترگمان] اون یارو بیشتر اوقات مثل a رفتار میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The more you tramp on a turd, the broader it grows.
[ترجمه گوگل]هرچه بیشتر به یک توری لگدمال کنید، پهن تر می شود
[ترجمه ترگمان]هر چه بیشتر به پی پی پی ببری، هر چه بیشتر رشد می کند، رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pictured left is a fox turd. A timely reminder that even the foxiest foxes are full of sh*t.
[ترجمه گوگل]در تصویر سمت چپ یک روباه توری است یادآوری به موقع این است که حتی روباه ترین روباه ها نیز مملو از sh*t هستند
[ترجمه ترگمان]Pictured چپ یک روباه روباه است یادآور به موقع این است که حتی روباه ها foxiest پر از ماهی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Earning the sobriquet "turd blossom" Mr Rove, as the story goes, provided the strategic thinking behind the genial front of Mr Bush.
[ترجمه گوگل]همانطور که داستان می‌گوید، کسب جایزه "شکوفه‌های سیاه" هشیارانه، آقای روو، تفکر استراتژیک پشت جبهه دلپذیر آقای بوش را فراهم کرد
[ترجمه ترگمان]به دست آوردن \"شکوفه turd\" بنام \"Mr blossom\" معروف است، همانطور که داستان ادامه دارد، این تفکر استراتژیک را پشت جبهه مهربان آقای بوش نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The film also reminds me of the cinematic turd that was Funny Games.
[ترجمه گوگل]این فیلم همچنین من را به یاد فیلم سینمایی بازی های خنده دار می اندازد
[ترجمه ترگمان]این فیلم همچنین مرا به یاد the سینمایی می اندازد که بازی های خنده دار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Why are you being such a turd! I wish I hadn't gotten married!
[ترجمه رند] چرا تو انقدر گهی؟ ای کاش ازدواج نکرده بودم.
|
[ترجمه گوگل]چرا انقدر چرندی! کاش ازدواج نمیکردم!
[ترجمه ترگمان]! چرا داری مثل پی پی کار می کنی ای کاش ازدواج نکرده بودم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nothing but a turd in the herd.
[ترجمه گوگل]چیزی جز یک توری در گله نیست
[ترجمه ترگمان] هیچی جز یه turd تو گله نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Can we make a Turd?
[ترجمه گوگل]آیا می توانیم توری درست کنیم؟
[ترجمه ترگمان]میشه یه \"Turd\" درست کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It all gets thrown in together and then one person stirs this way, the other stirs that, and an unbearable stinking turd comes out the bottom.
[ترجمه گوگل]همه چیز به هم ریخته می شود و بعد یکی از این طرف تکان می دهد، دیگری آن طرف را هم می زند و یک تورک متعفن غیرقابل تحمل از ته بیرون می آید
[ترجمه ترگمان]همه چیز به هم می ریزد و بعد یک نفر این طرف و آن طرف می رود، دیگری این طرف و آن طرف می رود، دیگری آن را تکان می دهد و یک turd نفرت انگیز غیرقابل تحمل از ته آب بیرون می اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So I want a new style that says, I'm not a giant turd of sin.
[ترجمه گوگل]بنابراین من یک سبک جدید می خواهم که بگوید، من یک توده غول گناه نیستم
[ترجمه ترگمان]پس من یه مدل جدید می خوام که بگه من یه گند بزرگ از گناه نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If a consumertalks bullshit on the ward, he goes over like a turd in a punch bowl.
[ترجمه گوگل]اگر مصرف‌کننده‌ای در بند حرف‌های مزخرفی بزند، مثل یک توری در کاسه پانچ می‌رود
[ترجمه ترگمان]اگه یک مشت چرت و پرت تو بخش باشه مثل پشکل توی کاسه punch
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پشکل (اسم)
dung, turd

گه (اسم)
turd, shit

سنده (اسم)
turd

انگلیسی به انگلیسی

• piece of feces, shit; mean person, jerk (slang)
a turd is a lump of faeces; an offensive word.

پیشنهاد کاربران

معنای تحت الفظی: گوه/مدفوع. در مقام فحش هم استفاده میشه ازش:
!Screw you, you little turd
1 - مدفوع
turd : همون shit - گه
toad : وزغ
frog : قورباغه

بپرس