turbulence

/ˈtɜːrbjələns//ˈtɜːbjʊləns/

معنی: تلاطم، اشفتگی، اشوب، اغتشاش، گردنکشی
معانی دیگر: (آب یا باد و غیره) تلاطم، جوش و خروش، آشفتگی (turbulency هم می گویند)، آشوب، هرج و مرج، عصیان، سرکشی، آشوبگری، آشوب انگیزی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: turbulency (n.)
(1) تعریف: the chaotic motion within some swiftly moving or changing air or water currents.
مشابه: agitation, cataclysm, disturbance, eddy, maelstrom, squall, storm, swirl, tempest, vortex, whirl, whirlpool

(2) تعریف: commotion, violent disorder, or unrest.
مترادف: agitation, commotion, convulsion, disorder, disruption, disturbance, furor, maelstrom, storm, tempest, tumult, turmoil, unrest, upheaval
مشابه: ado, chaos, disarray, disorder, pandemonium, riot, ruckus, uprising, uproar, upset, violence

- It's unknown how long this weak and corrupt leader can remain in power amid the political turbulence in the country.
[ترجمه گوگل] معلوم نیست این رهبر ضعیف و فاسد تا کی می تواند در میان آشفتگی های سیاسی در کشور در قدرت بماند
[ترجمه ترگمان] مشخص نیست که این رهبر ضعیف و فاسد ممکن است در بحبوحه آشفتگی سیاسی کشور در قدرت باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. wind turbulence
آشفتگی باد

2. The era was characterized by political and cultural turbulence.
[ترجمه گوگل]مشخصه این دوره آشفتگی سیاسی و فرهنگی بود
[ترجمه ترگمان]این دوره با آشفتگی سیاسی و فرهنگی مشخص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The turbulence caused the plane to turn over.
[ترجمه گوگل]تلاطم باعث واژگونی هواپیما شد
[ترجمه ترگمان]تلاطم ناگهانی هواپیما باعث چرخش هواپیما شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There are signs of turbulence ahead for the economy.
[ترجمه گوگل]نشانه هایی از تلاطم در اقتصاد وجود دارد
[ترجمه ترگمان]برای اقتصاد نشانه هایی از آشفتگی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We experienced severe turbulence during the flight.
[ترجمه گوگل]در طول پرواز تلاطم شدیدی را تجربه کردیم
[ترجمه ترگمان]ما در طول پرواز آشفتگی شدیدی را تجربه کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We experienced some slight turbulence flying over the Atlantic.
[ترجمه گوگل]ما تلاطم جزئی را در پرواز بر فراز اقیانوس اطلس تجربه کردیم
[ترجمه ترگمان]تلاطم کوچکی بر فراز اقیانوس اطلس به پرواز درامد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His plane encountered severe turbulence and winds of nearly two-hundred miles an hour.
[ترجمه گوگل]هواپیمای او با تلاطم شدید و بادهای نزدیک به دویست مایل در ساعت مواجه شد
[ترجمه ترگمان]هواپیما با تلاطم شدیدی برخورد کرد و با سرعتی حدود دویست مایل در ساعت حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A period of political turbulence followed the civil war.
[ترجمه گوگل]پس از جنگ داخلی، یک دوره آشفتگی سیاسی
[ترجمه ترگمان]یک دوره آشفتگی سیاسی پس از جنگ داخلی صورت گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We might be experiencing some turbulence on this flight due to an approaching electrical storm.
[ترجمه گوگل]ممکن است در این پرواز به دلیل نزدیک شدن طوفان الکتریکی، تلاطم هایی را تجربه کنیم
[ترجمه ترگمان]ما ممکن است در این پرواز به دلیل نزدیک شدن به طوفان الکتریکی دچار تلاطم شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The turbulence in his life has come from accidents and illness.
[ترجمه گوگل]تلاطم زندگی او ناشی از تصادفات و بیماری است
[ترجمه ترگمان]آشفتگی در زندگی او ناشی از تصادف و بیماری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The turbulence in the water film around the sand grains caused by your footfalls triggers the fluorescence.
[ترجمه گوگل]تلاطم در لایه آب در اطراف دانه های شن و ماسه ناشی از ریزش پای شما باعث ایجاد فلورسانس می شود
[ترجمه ترگمان]آشفتگی در فیلم آب اطراف دانه های شنی که توسط صدای پاهای شما ایجاد می شود، the را تحریک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. From all this intellectual turbulence the modern age was born.
[ترجمه گوگل]از این همه آشفتگی فکری، عصر مدرن متولد شد
[ترجمه ترگمان]از این آشفتگی فکری عصر جدید به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Political turbulence is spreading throughout the country.
[ترجمه گوگل]ناآرامی های سیاسی در سراسر کشور در حال گسترش است
[ترجمه ترگمان]اغتشاش سیاسی در سراسر کشور در حال گسترش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The turbulence was such that his head hit the ceiling and his headset came off and fell to the floor.
[ترجمه گوگل]تلاطم به حدی بود که سرش به سقف برخورد کرد و هدستش جدا شد و روی زمین افتاد
[ترجمه ترگمان]تلاطم هوایی چنان بود که سرش به سقف برخورد کرد و گوشی را برداشت و روی زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Hence all the turbulence, all the restless energy, the endless traveling along streets and long corridors.
[ترجمه گوگل]از این رو تمام تلاطم، تمام انرژی بی قرار، سفر بی پایان در خیابان ها و راهروهای طولانی
[ترجمه ترگمان]از این رو همه آشفتگی، تمام انرژی بی قرار، سفر بی پایان در طول خیابان ها و راهروهای دراز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تلاطم (اسم)
agitation, turbulence, shock, toss, emotion, lop, ruffle, turbulency

اشفتگی (اسم)
turmoil, agitation, turbulence, chaos, perturbation, disorder, unrest, consternation, rummage, disorderliness, disquietude, inquietude, hullabaloo, tumble, turbulency, nonplus, garboil, tanglement, topsy-turvydom

اشوب (اسم)
alarm, turbulence, disturbance, alarum, riot, tumult, unrest, revolution, commotion, sedition, fury, fuss, ruckus, turbulency, convulsion, hurly-burly, misrule

اغتشاش (اسم)
bewilderment, confusion, disarray, turbulence, rummage, anarchy, babel, commotion, sedition, turbulency, garboil, topsy-turvydom

گردنکشی (اسم)
turbulence, challenge, turbulency

تخصصی

[شیمی] آشفتگی
[عمران و معماری] تلاطم - آشفتگی - اغتشاش
[برق و الکترونیک] تلاطم ارتعاشهایی در ضریب شکست ناشی از افت و خیز حرارتی در اتمسفر که سبب اعوجاج در سیستم های مخابراتی نوری می شود . - تلاطم
[مهندسی گاز] تلاطم، مغشوش
[آب و خاک] تلاطم

انگلیسی به انگلیسی

• non-smooth and irregular flow in fluids (hydraulics); quality of being turbulent; irregular atmospheric motion (meteorology)
turbulence is a state of confusion and constant, disorganized change.
turbulence is also violent and uneven movement within an area of air or water.

پیشنهاد کاربران

هرج و مرج ، آشفتگی ، آشوبگری ، اغتشاش، سرکشی .
( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : turbulence
✅️ صفت ( adjective ) : turbulent
✅️ قید ( adverb ) : turbulently
پیچش ( در آواهای زبنشناسی )
۱. آشفتگی - تلاطم - حرکات سریع ، پرقدرت و خشن آب یا باد - چاله هوایی
۲. گیجی - خشونت
noun
[noncount]
1 : sudden, violent movements of air or water
◀️The plane hit quite a bit of turbulence during our flight
...
[مشاهده متن کامل]

2 : a state of confusion, violence, or disorder
◀️A period of turbulence preceded the riots
◀️political/economic/emotional turbulence
در دینامیک سیالات، تلاطم، آشفتگی یا جریان آشفته به نوعی رژیم جریان اطلاق می شود که مشخصهٔ آن تغییرات تصادفی و آشوبناک خصوصیات سیال است. با این وجود اغلب ادعا می شود که تعریف دقیقی برای آشفتگی وجود ندارد، و بسیاری از محققان از تعاریف ارائه شده در گذشته استفاده می کنند. یکی از بهترین تعاریف توسط تئودوره فون کارمن ارائه شده است: آشفتگی حرکت نامنظمی است که عموماً زمانی که سیالات از روی سطوح جامد عبور می کنند یا حتی هنگامی که جریان هایی از یک نوع سیال در مجاورت هم قرار گرفته یا از روی یکدیگر عبور می کنند، دیده می شود. برای بدست آوردن این مقدار از واحدی به نام عدد رینولدز که پارامتری بدون بعد است استفاده می شود.
بیان توضیحی نظری برای آشفتگی یکی از قدیمی ترین مسائل حل نشدهٔ فیزیک است. ریچارد فاینمن از این مسئله به عنوان مهم ترین مسئله حل نشده فیزیک کلاسیک یاد کرده است.
یکی از تفاوت های جریان های آشفته با آرام در نوع حرکت ذرات است که هرچه آشفتگی بیشتر باشد حرکت ذرات بی نظم تر خواهد بود. این تفاوت اولین بار توسط ازبورن رینولز و از طریق پرتاب جوهر با سرعت های متفاوت در یک محفظه آب انجام شد و نتیجه حاکی از آن بود که هرچه سرعت جوهر بیشتر باشد حرکت جوهر در آب شکل بی نظم تری می گیرد.
🌠🌠🌠 Motion characterized by chaotic changes in pressure and flow velocity
In fluid dynamics, turbulence or turbulent flow is fluid motion characterized by chaotic changes in pressure and flow velocity. It is in contrast to a laminar flow, which occurs when a fluid flows in parallel layers, with no disruption between those layers.
Turbulence is commonly observed in everyday phenomena such as surf, fast flowing rivers, billowing storm clouds, or smoke from a chimney, and most fluid flows occurring in nature or created in engineering applications are turbulent. : 2  Turbulence is caused by excessive kinetic energy in parts of a fluid flow, which overcomes the damping effect of the fluid's viscosity. For this reason turbulence is commonly realized in low viscosity fluids. In general terms, in turbulent flow, unsteady vortices appear of many sizes which interact with each other, consequently drag due to friction effects increases. This increases the energy needed to pump fluid through a pipe.
The onset of turbulence can be predicted by the dimensionless Reynolds number, the ratio of kinetic energy to viscous damping in a fluid flow. However, turbulence has long resisted detailed physical analysis, and the interactions within turbulence create a very complex phenomenon. Richard Feynman has described turbulence as the most important unsolved problem in classical physics.
The turbulence intensity affects many fields, for examples fish ecology, air pollution and precipitation

turbulence ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: تلاطم
تعریف: آشفتگی شدید در میانگین حرکت هوا یا هر شارۀ دیگر
آشوب دریا ؛ طغیان. تلاطم. انقلاب. طوفان و آشفتگی آن : مروارید نیکوتر شودبوقت بهار که دریا از آشوب آرام گیرد. ( نزهةالقلوب حمداﷲ مستوفی
تلاطم آب یا هوا
تلاطم آب ویا هوا
It's just a bit of turbulence
چاله های هوایی
As a noun :
rough air currents
uneven air movement
امواج متلاطم در هوا - آب
جریان متلاطم هوا - آب
تلاطم در هوا / آب
تلاطم جریان هوا
تلاطم امواج ( پراکنده ) در هوا
The sound was the turbulence caused by the penetration of a boundary layer
Star Trek TOS

آشوب، تلاطم، آشفتگی
تکان خوردن
تلاطم اب و هوایی
تلاطم آب، باد و . . .
sudden violent movements of air or water

لرزش های خفیف هواپیما
تلاطم
چاله هوایی

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس