turbot

/ˌtərˈboʊ//ˈtɜːbət/

معنی: ماهی پهن خوراکی، سپر ماهی
معانی دیگر: (جانور شناسی) سپرماهی (psetta maxima)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: turbot, turbots
(1) تعریف: a large, flat, diamond-shaped saltwater fish, used for food.

(2) تعریف: any of several similar or related fishes.

جمله های نمونه

1. Low sales for turbot during the past months have led to a price drop.
[ترجمه گوگل]فروش کم سوپاپ در ماه های گذشته منجر به کاهش قیمت شده است
[ترجمه ترگمان]فروش پایین برای turbot در طول ماه های گذشته منجر به کاهش قیمت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Alas, the turbot was less well regarded.
[ترجمه گوگل]افسوس که این تربت کمتر مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]افسوس که سپر ماهی کم تر از آن به آن نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And there is a familiar friend, a gigantic turbot, and a long black fish with an arrow-shaped head.
[ترجمه گوگل]و یک دوست آشنا، یک سوپاپ غول پیکر، و یک ماهی سیاه دراز با سر پیکانی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]و آنجا یک دوست آشنا، یک سپر ماهی بزرگ و یک ماهی سیاه بلند با کله کج و معوج، وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Above: fillet of turbot on spinach with chive and spiced sauces.
[ترجمه گوگل]عکس بالا: فیله گل سرخ روی اسفناج با پیازچه و سس های ادویه دار
[ترجمه ترگمان]بالا: fillet of بر روی اسفناج با سس های سالاد و چاشنی دار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Turbot is one of the main aquaculture species of flatfish in China, but its stagnant market is one of the bottleneck problems in aquaculture industry.
[ترجمه گوگل]توربوت یکی از گونه های اصلی آبزی پروری ماهی های تخت در چین است، اما بازار راکد آن یکی از مشکلات گلوگاه صنعت آبزی پروری است
[ترجمه ترگمان]Turbot یکی از گونه های اصلی آبزی پروری در چین است، اما بازار راکد آن یکی از مشکلات bottleneck در صنعت آبزی پروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Effect of nano-metre pure oxygen in turbot (Scophthalmus maximus) farming was determined in this study.
[ترجمه گوگل]در این مطالعه تأثیر اکسیژن خالص نانومتری در پرورش ماهی مارپیچ (Scophthalmus maximus) تعیین شد
[ترجمه ترگمان]اثر اکسیژن خالص nano در turbot (کلودیوس ماکسیموس)در این مطالعه تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The adenosine triphosphatease ( ATPase ) gene of turbot reddish body iridovirus ( TRBIV ) was cloned and sequenced.
[ترجمه گوگل]ژن آدنوزین تری فسفاتاز (ATPase) ایریدوویروس بادی قرمز مایل به قرمز (TRBIV) کلون و تعیین توالی شد
[ترجمه ترگمان]ژن adenosine triphosphatease (ATPase)ژن سرخ turbot (TRBIV)همانندسازی و مشخص شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Extruded feed for marine fish: Turbot, flounder, salmon, tuna, sea-bream, swellfish, yellow crock, sea bass, rockfish, red drum, etc.
[ترجمه گوگل]خوراک اکسترود شده برای ماهی های دریایی: تربوت، دست و پا کردن، ماهی قزل آلا، ماهی تن، ماهی ماهی، ماهی متورم، ماهی زرد، باس دریایی، راک ماهی، طبل قرمز و غیره
[ترجمه ترگمان]extruded برای ماهی های دریایی: Turbot، flounder، سالمون، ماهی تن، ماهی قزل آلا، ماهی قزل آلا، ماهی سالمون، بیس بال، راک ماهی، drum قرمز و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Flounder, turbot and sea bream are all the important marine - culture fishes in China.
[ترجمه گوگل]ماهی های دست و پا کردن، سقز و ماهی های دریایی از جمله ماهی های مهم دریایی در چین هستند
[ترجمه ترگمان]ماهی های بزرگ دریایی در چین، ماهی های بزرگ فرهنگی - فرهنگی در چین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Both wild and farmed turbot prices are expected to decrease mainly in the smallest sizes.
[ترجمه گوگل]انتظار می‌رود که قیمت کلاله‌های وحشی و پرورشی عمدتاً در کوچک‌ترین اندازه‌ها کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که هر دو قیمت محصولات کشاورزی وحشی و پرورشی عمدتا در کوچک ترین اندازه کاهش پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The classification, geographical distribution and biological characteristic of turbot (Scophthalmus maximus L. ) genetic resource are introduced in this paper.
[ترجمه گوگل]طبقه بندی، توزیع جغرافیایی و خصوصیات بیولوژیکی منبع ژنتیکی سوپاپ (Scophthalmus maximus L ) در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]طبقه بندی، توزیع جغرافیایی و مشخصه زیستی of (Scophthalmus)در این مقاله مطرح شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hemorrhagic disease of turbot(Scophthalmus maximus) is a new disease in China.
[ترجمه گوگل]بیماری هموراژیک توربوت (Scophthalmus maximus) یک بیماری جدید در چین است
[ترجمه ترگمان]بیماری Hemorrhagic (کلودیوس ماکسیموس)بیماری جدیدی در چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In order to carry out the family selective breeding program of turbot Scophthalmus maximus L., a large-scale family construction was carried out, and the relevant breeding technology investigated.
[ترجمه گوگل]به منظور اجرای برنامه پرورش انتخابی خانواده توربوت Scophthalmus maximus L, یک خانواده سازی در مقیاس بزرگ انجام شد و تکنولوژی پرورش مربوطه مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]به منظور اجرای برنامه پرورش انتخابی خانواده of Scophthalmus ساخت یک خانواده بزرگ در مقیاس بزرگ انجام شد و فن آوری پرورش مرتبط مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Moreover, substitute products are still showing lower prices when compared with turbot.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، محصولات جایگزین هنوز هم در مقایسه با تربت قیمت های پایین تری را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، محصولات جایگزین هنوز قیمت های پایین تر را در مقایسه با turbot نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماهی پهن خوراکی (اسم)
turbot

سپر ماهی (اسم)
turbot

انگلیسی به انگلیسی

• type of flatfish eaten as food; any of several other similar-looking flatfish
a turbot is a flat fish that lives in european seas and is caught for food.

پیشنهاد کاربران

ماهی کفشک .
یکطرف بدنش قهوه ای و طرف دیگر سفید است . هر دو چشم در یکطرف بدن هست . در آبهای دریایی اروپا زیاد زندگی می کنند

بپرس