turboprop

/ˌtɜːboʊˈprɑːp//ˌtɜːbəʊˈprɒp/

موتور توربوجت پروانه دار، engine propeller turbo : هواپیمای دارای موتورتوربین دار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a turbojet engine with a turbine-driven propeller that provides a large part of the thrust, adding this to the thrust of the jet exhaust; turboprop engine.

(2) تعریف: an aircraft that has one or more of these engines.

جمله های نمونه

1. First came the turbojet, now obsolete, then the turboprop, which is still found onboard small planes.
[ترجمه گوگل]ابتدا توربوجت که اکنون منسوخ شده است، سپس توربوپراپ که هنوز در هواپیماهای کوچک یافت می شود، آمد
[ترجمه ترگمان]اول آن هواپیمای جت که اکنون منسوخ شده است، سپس the که هنوز در هواپیماهای کوچک دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Beech 1900, a twin-engine turboprop seating 1 is among the smaller commuter aircraft in regular service.
[ترجمه گوگل]بیچ 1900، یک توربوپراپ دو موتوره با صندلی 1 یکی از هواپیماهای مسافربری کوچکتر است که به طور منظم خدمات رسانی می کند
[ترجمه ترگمان]The ۱۹۰۰ یکی از twin engine engine است که در بین هواپیماهای مسافربری smaller در خدمت معمولی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The turboprop has also undergone a maturing process that now makes it an easy engine to work on and spectacularly reliable.
[ترجمه گوگل]توربوپراپ نیز تحت یک فرآیند بلوغ قرار گرفته است که اکنون آن را به موتوری آسان برای کار و قابل اعتماد بودن تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]The همچنین یک فرآیند بلوغ را تجربه کرده است که در حال حاضر آن را به یک موتور آسان برای کار کردن و به طور شگفت انگیز قابل اعتماد تبدیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All my fellow passengers in the turboprop are asleep.
[ترجمه گوگل]همه همسفران من در توربوپراپ خواب هستند
[ترجمه ترگمان]همه مسافران من در the turboprop خوابیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Embraer 120 turboprop is equipped with twin propellers designed to spin at a constant speed.
[ترجمه گوگل]توربوپراپ Embraer 120 مجهز به ملخ های دوقلو است که برای چرخش با سرعت ثابت طراحی شده اند
[ترجمه ترگمان]Embraer ۱۲۰ turboprop مجهز به propellers که برای چرخش با سرعت ثابت طراحی شده اند، مجهز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Also has the oar engine, is the turboprop helicopter uses the turboshaft engine generally.
[ترجمه گوگل]همچنین دارای موتور پارو است، هلیکوپتر توربوپراپ به طور کلی از موتور توربوشفت استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]همچنین موتور پاروب نیز موتور turboprop است که به طور کلی از موتور turboshaft استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Buys and sells corporate jet and turboprop aircraft worldwide.
[ترجمه گوگل]خرید و فروش هواپیماهای جت و توربوپراپ شرکتی در سراسر جهان
[ترجمه ترگمان]فروش و فروش هواپیماهای جت و هواپیماهای turboprop در سراسر جهان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The turboprop engine is very much like the turbojet. It has an additional part, a propeller.
[ترجمه گوگل]موتور توربوپراپ بسیار شبیه به توربوجت است یک قسمت اضافی دارد، یک پروانه
[ترجمه ترگمان]موتور turboprop خیلی شبیه موتورهای توربو جت است یک قسمت اضافی دارد، یک پروانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The single engine turboprop nose - dived into a cemetery 500 feet from its destination.
[ترجمه گوگل]دماغه توربوپراپ تک موتوری - در گورستانی در فاصله 500 فوتی از مقصد فرو رفت
[ترجمه ترگمان]یک ماشین تک موتوری به سمت یک قبرستان ۵۰۰ پا از مقصد خود رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The turbojet and the turboprop are much more satisfactory for airplanes.
[ترجمه گوگل]توربوجت و توربوپراپ برای هواپیماها بسیار رضایت بخش تر هستند
[ترجمه ترگمان]این جت و the برای هواپیماها satisfactory هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The turboprop engine is very much like the turbojet.
[ترجمه گوگل]موتور توربوپراپ بسیار شبیه به توربوجت است
[ترجمه ترگمان]موتور turboprop خیلی شبیه موتورهای توربو جت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For the second year, Shelton's' Cat sported a new composite proboscis from a P-3 Orion turboprop.
[ترجمه گوگل]برای دومین سال، گربه شلتون یک پروبوسیس کامپوزیتی جدید از یک توربوپراپ P-3 Orion به کار برد
[ترجمه ترگمان]برای سال دوم، گربه شلتون یک ترکیب جدید مرکب از یک کشتی اوریون پی ۳ به نام داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Today's killer drone is a slow - flying, easy - to - spot turboprop plane that drops relatively - crude munitions on its targets.
[ترجمه گوگل]پهپاد قاتل امروزی یک هواپیمای توربوپراپ با سرعت آهسته پرواز و قابل تشخیص است که مهمات نسبتاً خام را روی اهداف خود پرتاب می کند
[ترجمه ترگمان]هواپیمای بدون سرنشین امروز یک هواپیمای بدون سرنشین است که به راحتی پرواز می کند و مواد منفجره نسبتا خام را بر روی اهداف خود فرو می ریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Altitude simulation test must be completed during the research and development of turboshafts according to the general specification for turboshaft and turboprop.
[ترجمه گوگل]آزمایش شبیه سازی ارتفاع باید در طول تحقیق و توسعه توربوشفت ها با توجه به مشخصات کلی برای توربوشفت و توربوپراپ انجام شود
[ترجمه ترگمان]تست شبیه سازی Altitude باید در طول تحقیق و توسعه of مطابق با مشخصات عمومی for و turboprop تکمیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• type of jet engine which includes a turbine-driven propeller adding to the thrust of the jet; aircraft powered by one or more turboprop engines (aeronautics)

پیشنهاد کاربران

turboprop ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: توربین ملخی
تعریف: نوعی توربین گازی با یک توربین اضافی برای چرخاندن ملخ

بپرس