turbojet

/ˌtɜːboʊˈdʒet//ˌtɜːbəʊˈdʒet/

معنی: هواپیمای جت توربین دار، جت توربینی
معانی دیگر: (هواپیما و غیره) توربوجت، جت چرخشی، جت توربینی (نام کامل: turbojet engine)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a tunnel-like engine in which air compressed by turbine-driven spinning blades and mixed with atomized fuel is ignited, producing a powerful jet of hot gases that provides thrust and also drives the turbine; turbojet engine.

(2) تعریف: an aircraft that has one or more of these engines.

جمله های نمونه

1. First came the turbojet, now obsolete, then the turboprop, which is still found onboard small planes.
[ترجمه گوگل]ابتدا توربوجت که اکنون منسوخ شده است، سپس توربوپراپ که هنوز در هواپیماهای کوچک یافت می شود، آمد
[ترجمه ترگمان]اول آن هواپیمای جت که اکنون منسوخ شده است، سپس the که هنوز در هواپیماهای کوچک دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The stability, reliability and performance of two spool turbojet engine will be affected by the matching correlation between 1st and 2nd turbine nozzle areas and engine nozzle area.
[ترجمه گوگل]پایداری، قابلیت اطمینان و عملکرد موتور توربوجت دو قرقره ای تحت تأثیر همبستگی تطبیق بین نواحی نازل توربین 1 و 2 و ناحیه نازل موتور قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]پایداری، قابلیت اطمینان و عملکرد دو موتور توربو جت تحت تاثیر همبستگی تطابق بین مناطق نازل اول و دوم توربین و ناحیه نازل موتور قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Many off-design condition phenomena of a turbojet engine are related with the variation of incidence angles at front and rear compressor stages.
[ترجمه گوگل]بسیاری از پدیده‌های شرایط خارج از طراحی یک موتور توربوجت با تغییر زوایای فرود در مراحل کمپرسور جلو و عقب مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پدیده طراحی موتور توربو جت مربوط به تغییر زاویه تابش در قسمت جلو و عقب کمپرسور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A turbojet engine used to drive an external propeller.
[ترجمه گوگل]یک موتور توربوجت که برای به حرکت درآوردن یک ملخ خارجی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک موتور توربو جت که برای حرکت پروانه خارجی استفاده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The turboprop engine is very much like the turbojet. It has an additional part, a propeller.
[ترجمه گوگل]موتور توربوپراپ بسیار شبیه به توربوجت است یک قسمت اضافی دارد، یک پروانه
[ترجمه ترگمان]موتور turboprop خیلی شبیه موتورهای توربو جت است یک قسمت اضافی دارد، یک پروانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The turbojet and the turboprop are much more satisfactory for airplanes.
[ترجمه گوگل]توربوجت و توربوپراپ برای هواپیماها بسیار رضایت بخش تر هستند
[ترجمه ترگمان]این جت و the برای هواپیماها satisfactory هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The turboprop engine is very much like the turbojet.
[ترجمه گوگل]موتور توربوپراپ بسیار شبیه به توربوجت است
[ترجمه ترگمان]موتور turboprop خیلی شبیه موتورهای توربو جت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A model for 100N class micro turbojet engine is established. Software and hardware system design of the controller is accomplished by using robust control algorithm.
[ترجمه گوگل]مدلی برای موتور میکرو توربوجت کلاس 100N ایجاد شده است طراحی سیستم نرم افزاری و سخت افزاری کنترلر با استفاده از الگوریتم کنترل قوی انجام می شود
[ترجمه ترگمان]یک مدل برای موتورهای توربو جت ۱۰۰ N ایجاد شده است طراحی سیستم سخت افزار و سخت افزار با استفاده از الگوریتم کنترل قوی انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As promised on my" Solent Turbojet"page herecomesthe design of my simple balancing setup.
[ترجمه گوگل]همانطور که در صفحه "Solent Turbojet" من وعده داده شده بود، طراحی تعادل ساده من ارائه شد
[ترجمه ترگمان]همانطور که در صفحه \"Solent Turbojet\" من قول داده شد، طرح herecomesthe بالانس ساده من را طراحی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A turbojet, therefore,[sentence dictionary] is more suitable at higher speed.
[ترجمه گوگل]بنابراین، یک توربوجت [فرهنگ جملات] در سرعت بالاتر مناسب تر است
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک گیربکس (فرهنگ لغت جمله)با سرعت بالاتر مناسب تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Stimulation to the pilotless aircraft turbojet engine proves several advantages of this controlling method, such as good robustness, sensitive response, and minimal stable error.
[ترجمه گوگل]تحریک موتور توربوجت هواپیمای بدون خلبان چندین مزیت این روش کنترلی مانند استحکام خوب، پاسخ حساس و حداقل خطای پایدار را اثبات می کند
[ترجمه ترگمان]؟ موتورهای توربو جت از مزایای استفاده از این روش کنترل استفاده می کنند، از جمله مقاومت خوب، پاسخ حساس و حداقل خطای ثابت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In 1939 the turbojet brought an entirely new method of propulsion.
[ترجمه گوگل]در سال 1939 توربوجت یک روش کاملاً جدید برای پیشرانه را به ارمغان آورد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۳۹ این جت یک روش کاملا جدیدی برای نیروی محرکه به ارمغان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Ohka 33 was a larger version of the Model 22 special attack aircraft to have been powered by the Ne-20 turbojet.
[ترجمه گوگل]Ohka 33 یک نسخه بزرگتر از هواپیمای تهاجمی ویژه مدل 22 بود که توسط توربوجت Ne-20 نیرو می گرفت
[ترجمه ترگمان]The ۳۳ یک نسخه بزرگ تر از این موتور حمله ویژه ۲۲ است که با موتورهای توربو جت ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Significant aircraft power plants of pre - WWII and WWII included the BMW 132 and BMW 801 air-cooled radial engines, and the pioneering BMW 003 axial - flow turbojet.
[ترجمه گوگل]نیروگاه‌های مهم هواپیماهای قبل از جنگ جهانی دوم و دوم شامل موتورهای شعاعی بی‌ام‌و 132 و بی‌ام‌و 801 و موتور توربوجت جریان محوری BMW 003 بود
[ترجمه ترگمان]نیروگاه های اصلی نیروی هوایی از پیش از جنگ جهانی دوم و جنگ جهانی دوم شامل the ۱۳۲ و یک موتور شعاعی سرد شد و the پیشگام turbojet axial -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A brief view and results of tests for the effects of the inlet total pressure distortion on the performance and the stability of a two-spool turbojet engine are presented.
[ترجمه گوگل]یک نمای مختصر و نتایج آزمایش‌ها برای اثرات اعوجاج فشار کل ورودی بر عملکرد و پایداری یک موتور توربوجت دو قرقره ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک دیدگاه کوتاه و نتایج آزمایش ها برای اثرات اعوجاج فشار کل ورودی بر روی عملکرد و پایداری یک موتور توربو جت - ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هواپیمای جت توربین دار (اسم)
turbojet

جت توربینی (صفت)
turbojet

انگلیسی به انگلیسی

• type of jet engine which includes a turbine to compress air for fuel combustion; aircraft powered by one or more turbojet engines (aeronautics)

پیشنهاد کاربران

turbojet ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: توربین جت
تعریف: ساده‏ترین نوع توربین گازی که شامل فشرده ساز و محفظۀ احتراق و توربین است و هوای ورودی در آن پس از سوختن به سرعت از انتهای موتور خارج می شود

بپرس