1. I've got tunnel vision when it comes to what I want to do.
[ترجمه گوگل]وقتی صحبت از کاری که میخواهم انجام دهم، دید تونلی دارم
[ترجمه ترگمان]وقتی به کاری که می خوام انجام بدم، یه تصویر تونل دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. But such thinking can produce temporal tunnel vision.
[ترجمه گوگل]اما چنین تفکری می تواند دید تونلی زمانی ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]اما چنین فکری می تواند دیدگاه تونل زمانی را ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Something not unlike tunnel vision ensues in the case of black kids.
[ترجمه گوگل]چیزی که بی شباهت به دید تونلی نیست در مورد بچه های سیاه پوست رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]چیزی که بی شباهت به چشم انداز تونل نیست پس از آن در مورد کودکان سیاه پوست پیش می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Such proposals are typical of the tunnel vision that has characterized most of our economic models.
[ترجمه گوگل]چنین پیشنهادهایی نمونه ای از دیدگاه تونلی است که بیشتر مدل های اقتصادی ما را مشخص کرده است
[ترجمه ترگمان]چنین پیشنهاداتی نمونه ای از چشم انداز تونل هستند که بیشتر مدل های اقتصادی ما را مشخص کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He has tunnel vision when he is doing well.
[ترجمه گوگل]زمانی که حالش خوب است دید تونلی دارد
[ترجمه ترگمان]او وقتی خوب عمل می کند، بینایی خود را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Calipari certainly has tunnel vision where profits are concerned.
[ترجمه گوگل]کالیپاری مطمئناً دید تونلی در مورد سود دارد
[ترجمه ترگمان]Calipari قطعا دارای دیدگاه تونلی است که در آن سود به آن مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Both had been disgracefully neglected till then. Tunnel vision and mutual incomprehension were natural reactions.
[ترجمه گوگل]هر دو تا آن زمان به طرز شرم آور نادیده گرفته شده بودند دید تونلی و عدم درک متقابل واکنش های طبیعی بود
[ترجمه ترگمان]هر دو به طور ناشایستی تا آن زمان مورد بی توجهی قرار گرفته اند دیدگاه تونل و عدم درک متقابل واکنش های طبیعی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. And many, surely, that our human tunnel vision is unable to perceive.
[ترجمه گوگل]و مطمئناً بسیاری از آنها که دید تونلی انسانی ما قادر به درک آنها نیست
[ترجمه ترگمان]و بسیاری، مطمئنا، این چشم انداز تونل انسانی ما قادر به درک آن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Tunnel vision and mutual incomprehension were natural reactions.
[ترجمه گوگل]دید تونلی و عدم درک متقابل واکنش های طبیعی بود
[ترجمه ترگمان]دیدگاه تونل و عدم درک متقابل واکنش های طبیعی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Our first Tunnel Vision volume for HD is a wild ride of fast forward motion.
[ترجمه گوگل]اولین ولوم Tunnel Vision ما برای HD یک حرکت وحشیانه از حرکت سریع به جلو است
[ترجمه ترگمان]اولین تونل بینایی ما برای HD یک حرکت وحشیانه از حرکت رو به جلو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Tunnel Vision is New York trumpeter Jim Cifelli's third album with his Nonet.
[ترجمه گوگل]تونل ویژن سومین آلبوم جیم سیفلی، ترومپتیست نیویورکی با نونت اوست
[ترجمه ترگمان]Tunnel Vision سومین آلبوم trumpeter در نیویورک با نام his است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Jeff has tunnel vision and only wants to think about winning the next game.
[ترجمه گوگل]جف دید تونلی دارد و فقط می خواهد به پیروزی در بازی بعدی فکر کند
[ترجمه ترگمان]جف یک تصویر تونل دارد و فقط می خواهد در مورد برنده شدن بازی بعدی فکر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This is known as cognitive narrowing or cognitive tunnel vision.
[ترجمه گوگل]این به عنوان تنگی شناختی یا دید تونل شناختی شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]این به عنوان یک دیدگاه محدود یا بینایی تونل شناختی شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You get tunnel vision & you interact in a way that always makes your situation worse.
[ترجمه گوگل]شما دید تونلی پیدا می کنید و به گونه ای تعامل می کنید که همیشه وضعیت شما را بدتر می کند
[ترجمه ترگمان]شما یک دید تونل می گیرید که با روشی که همیشه وضعیت شما را بدتر می کند، تعامل برقرار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. It'simply get rid of your tunnel vision and start searching in other directions.
[ترجمه گوگل]این به سادگی از شر دید تونلی خود خلاص شده و شروع به جستجو در جهات دیگر کنید
[ترجمه ترگمان]آن به سادگی از دید تونل شما خلاص می شود و در جهت دیگری جستجو می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید