tuning fork

/ˈtuːnɪŋˈfɔːrk//ˈtjuːnɪŋfɔːk/

معنی: دیاپازون، دوشاخه
معانی دیگر: (فیزیک) دیاپازون، چنگال کوک، دو چنگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small two-pronged metal device that when struck produces a tone in perfect pitch, used to tune musical instruments, test hearing, and the like.

جمله های نمونه

1. I trembled like a tuning fork, but my shoulder fakes absorbed the worst of the shaking.
[ترجمه گوگل]مثل چنگال کوک می‌لرزیدم، اما تقلبی‌های شانه‌ام بدترین تکان‌ها را جذب می‌کردند
[ترجمه ترگمان]مانند یک tuning به خود لرزیدم، اما شانه ام را به شدت جذب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Whenit tuning fork produces an almost tone, retaining its pitch over a long period of time.
[ترجمه گوگل]هنگامی که چنگال کوک تقریباً لحنی تولید می کند، زیر و بمی خود را در مدت زمان طولانی حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]چنگال تنظیم شونده یک لحن تقریبا یکنواخت را ایجاد می کند و تبلیغ خود را در مدت زمان طولانی نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To provide a tuning fork type quartz resonator having a low CI value and a quartz resonator package provided with the quartz resonator.
[ترجمه گوگل]برای تهیه تشدید کننده کوارتز نوع چنگال تنظیم با مقدار CI کم و پکیج تشدید کننده کوارتز ارائه شده به همراه تشدید کننده کوارتز
[ترجمه ترگمان]برای فراهم کردن یک نوع انشعاب از نوع انشعاب کوارتز که دارای مقدار پایین CI و بسته resonator کوارتز است که با تشدید کننده کوارتز تامین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When it is struck, a tuning fork produces an rather much pure tone, retaining its pitch over a long period of time.
[ترجمه گوگل]هنگام ضربه زدن، یک چنگال کوک لحن نسبتاً خالصی تولید می کند و صدای خود را در مدت زمان طولانی حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به آن برخورد می شود، یک چنگال تنظیم یک لحن نسبتا خالص را تولید می کند و تبلیغ خود را در مدت زمان طولانی نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A tuning fork socket tester is also needed to do final test without damaging the balls.
[ترجمه گوگل]یک تستر سوکت چنگال تنظیم نیز برای انجام آزمایش نهایی بدون آسیب رساندن به توپ ها مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]تست کننده سوکت tuning برای انجام تست نهایی بدون آسیب رساندن به توپ ها مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When it is struck, a tuning fork produces an almost pure tone, retaining its pitch over a prolonged period of time.
[ترجمه گوگل]هنگامی که ضربه می زند، یک چنگال کوک لحنی تقریبا خالص تولید می کند و آهنگ خود را برای مدت طولانی حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به آن برخورد می شود، یک چنگال تنظیم تقریبا خالص را تولید می کند و در طول زمان طولانی، تبلیغ خود را حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I return the crystal and tuning fork to the Inner Earth altar.
[ترجمه گوگل]من کریستال و چنگال تنظیم را به محراب زمین درونی برمی گردانم
[ترجمه ترگمان]کریستال را برمی دارم و چنگال را به محراب درونی زمین می برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When it is struck, the tuning fork produce pure tone, retaining its pitch over a long period of.
[ترجمه گوگل]هنگامی که ضربه می خورد، چنگال تنظیم صدای خالصی تولید می کند و زیر و بمی خود را در مدت طولانی حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ضربه خورد، چنگال تنظیم لحن خالص را تولید می کند و در طول یک دوره طولانی، تبلیغ خود را حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I have here a tuning fork which generates 000 hertz, a very high frequency.
[ترجمه گوگل]من در اینجا یک چنگال تنظیم دارم که 000 هرتز تولید می کند، یک فرکانس بسیار بالا
[ترجمه ترگمان]من در اینجا یک انشعاب تنظیم کرده ام که ۰۰۰ هرتز تولید می کند، یک فرکانس بسیار بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When it is struck, a tuning fork produces an almost pure tone, retaining its pitch for a long period of time.
[ترجمه گوگل]هنگامی که ضربه می زند، یک چنگال تنظیم صدای تقریبا خالصی تولید می کند و صدای خود را برای مدت طولانی حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به آن برخورد می شود، یک چنگال تنظیم تقریبا خالص را تولید می کند و گام خود را برای مدت زمان طولانی نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The result was that tuning fork could be used as Space Frequency Modulator under the condition of scanning range being not large.
[ترجمه گوگل]نتیجه این بود که چنگال تنظیم می تواند به عنوان تعدیل کننده فرکانس فضایی در شرایطی که محدوده اسکن بزرگ نباشد استفاده شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه این بود که fork را می توان به عنوان فرکانس های فضایی فضایی تحت شرایط محدوده اسکن کردن زیاد استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A tuning fork transmits sound waves through the air.
[ترجمه گوگل]یک چنگال تنظیم امواج صوتی را از طریق هوا منتقل می کند
[ترجمه ترگمان]یک چنگال تیز امواج صوتی را از میان هوا انتقال می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Tuning fork technology validated by customers in diversity of applications.
[ترجمه گوگل]فناوری چنگال تنظیم که توسط مشتریان در کاربردهای متنوع تأیید شده است
[ترجمه ترگمان]تنظیم فن آوری چنگال تایید شده توسط مشتریان در تنوع کاربردها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Each tuning fork is electrostatically actuated and sensed at resonance using comb electrodes.
[ترجمه گوگل]هر چنگال تنظیم به صورت الکترواستاتیکی با استفاده از الکترودهای شانه در رزونانس فعال و حس می شود
[ترجمه ترگمان]هر انشعاب دارای تحریک electrostatically است و در فرکانس با استفاده از الکترودهای شانه احساس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دیاپازون (اسم)
diapason, tuning fork

دوشاخه (اسم)
tuning fork

تخصصی

[برق و الکترونیک] تیغه تنظیم میله U شکلی از فولاد سخت، کوارت بسیار نازک یا ماده ی کشسان دیگری که به هنگام ضربه خوردن یا به حرکت در آمدن با ابزارهای الکترومغناطیسی، با بسامد طبیعی معینی به ارتعاش در می آیدو می توان از آن به عنوان استاندارد بسامد استفاده کرد.

انگلیسی به انگلیسی

• fork that produces a specific musical tone and is used to adjust a musical instrument
a tuning fork is a small steel instrument which is used to tune instruments by striking it against something to produce a note of fixed musical pitch.

پیشنهاد کاربران

چنگال دو تار. . . چنگال ارتعاش. . . لرزه - چنگال. . چنگال اوا. . .
tuning fork ( موسیقی )
واژه مصوب: کوکۀ دوشاخه
تعریف: نوعی کوکۀ فلزی که به شکل دوشاخه ساخته می‏شود و براثر ارتعاش شاخه‏های آن بسامد معینی ایجاد می‏شود

بپرس