tune out of

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
- بی توجه شدن به چیزی
- قطع ارتباط ذهنی با موضوعی
- از جریان بیرون رفتن / گوش ندادن
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( رسانه ای – اصلی ) :**
به معنای قطع کردن توجه یا گوش ندادن به برنامه ای.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: *Many viewers tuned out of the show after the first season. *
خیلی از بینندگان بعد از فصل اول دیگر برنامه را دنبال نکردند.
2. ** ( محاوره ای – عمومی ) :**
برای اشاره به بی توجهی یا حواس پرتی در گفتگو یا محیط.
مثال: *He tuned out of the meeting halfway through. *
او وسط جلسه دیگر توجهی نکرد.
3. ** ( استعاری – تصویری ) :**
رادیویی که موجش را قطع می کنی، ذهن خود را از موضوعی جدا کردن.
- - -
🔸 مترادف ها:
ignore – lose focus – disengage – stop listening – drop out
- - -
🔸 ریشه شناسی:
از فعل *tune* ( تنظیم کردن موج رادیو/ساز ) *out* ( خارج شدن ) . در اصل به معنای �قطع کردن موج� بود و سپس به معنای �بی توجه شدن� گسترش یافت.