tundra

/ˈtəndrə//ˈtʌndrə/

معنی: تندرا
معانی دیگر: (دشت هموار سرزمین های قطبی یا بسیار مرتفع) توندرا، دشت های بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one of the huge, treeless plains in the arctic regions of North America, Europe, and Asia.

- The birds return to the tundra in early spring although the landscape is still white with snow.
[ترجمه گوگل] پرندگان در اوایل بهار به تندرا باز می گردند، اگرچه چشم انداز هنوز سفید برف است
[ترجمه ترگمان] پرندگان در اوایل بهار به دشت های tundra باز می گردند، اگرچه این منظره هنوز از برف سفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the characteristic combination of marshy soil, frozen subsoil, and plant life such as mosses, lichens, and low-growing shrubs, of such an area.

جمله های نمونه

1. Reindeer roam the tundra in large herds.
[ترجمه گوگل]گوزن های شمالی در گله های بزرگ در تاندرا پرسه می زنند
[ترجمه ترگمان]گوزن شمالی در the و گله های بزرگ پرسه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Tundra Times, a weekly newspaper in Alaska, ceased publication this week.
[ترجمه گوگل]توندرا تایمز، یک روزنامه هفتگی در آلاسکا، این هفته انتشار خود را متوقف کرد
[ترجمه ترگمان]The تایمز، یک روزنامه هفتگی در آلاسکا، این هفته انتشار یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Few plants grow in tundra regions.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از گیاهان در مناطق توندرا رشد می کنند
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از گیاهان در مناطق tundra رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The arctic tundra is at the top of the world around the North Pole.
[ترجمه گوگل]تاندرای قطب شمال در بالای جهان در اطراف قطب شمال قرار دارد
[ترجمه ترگمان]The قطبی در بالای قطب شمال قطب شمال قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mountainous areas, coastal wetlands, tundra, and temperate forests are under particular threat.
[ترجمه گوگل]مناطق کوهستانی، تالاب های ساحلی، تندرا و جنگل های معتدل در معرض تهدید خاصی قرار دارند
[ترجمه ترگمان]مناطق Mountainous، تالاب های ساحلی، tundra و جنگل های معتدل تحت تهدید خاصی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The tundra is widely grazed by mammals, especially voles and lemmings that burrow in the undergrowth.
[ترجمه گوگل]تاندرا به طور گسترده توسط پستانداران، به ویژه ولها و لمینگ هایی که در زیر درختان حفر می کنند، چرا می شوند
[ترجمه ترگمان]The به طور گسترده توسط پستانداران، به خصوص voles و موش های صحرایی که در زیر درختان نقب می زنند، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With each warm spell tundra and forest edges have moved north, only to be forced south again during cooler spells.
[ترجمه گوگل]با هر طلسم گرم، لبه‌های جنگل و تندرا به سمت شمال حرکت می‌کنند، اما در طلسم‌های سردتر دوباره به سمت جنوب حرکت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]با هر یک از سنگ های گرم و حاشیه جنگل، به سمت شمال حرکت کرده اند، فقط برای اینکه دوباره به سمت جنوب به سمت جنوب بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tundra and high northern moorland, feeding mainly on lemmings and birds the size of Ptarmigan and Oystercatcher.
[ترجمه گوگل]تندرا و مرتفع شمالی که عمدتاً از لمینگ ها و پرندگانی به اندازه پترمیگان و صدف شکار تغذیه می کند
[ترجمه ترگمان]Tundra و high شمالی، عمدتا از موش های صحرایی و پرندگان به اندازه Ptarmigan و Oystercatcher تغذیه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Small plants grew upon the tundra, and then the seeds buried with the bones hatched.
[ترجمه گوگل]گیاهان کوچکی روی تاندرا رشد کردند و سپس دانه‌های دفن شده با استخوان‌ها بیرون آمدند
[ترجمه ترگمان]گیاهان کوچک در the رشد کردند و سپس دانه های خاک شده با استخوان از تخم بیرون آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dawn is a tundra border crossed helplessly, as on a train.
[ترجمه گوگل]سحر یک مرز تندرا است که با درماندگی از آن عبور کرده است، مانند قطار
[ترجمه ترگمان]سپیده یک مرز tundra است که با درماندگی از یک قطار عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. How often do you mow the tundra?
[ترجمه گوگل]هر چند وقت یکبار توندرا را درو می کنید؟
[ترجمه ترگمان]چند وقت تو the رو درو می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the tundra there is a massive growth of ground vegetation and insect life in a very short spring and summer.
[ترجمه گوگل]در تندرا رشد گسترده ای از پوشش گیاهی زمین و زندگی حشرات در یک بهار و تابستان بسیار کوتاه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در tundra، رشد وسیعی از پوشش گیاهی زمین و زندگی حشرات در بهار و تابستان بسیار کوتاه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Largest among the tundra herbivores are musk oxen and caribou.
[ترجمه گوگل]بزرگترین گیاهخواران تاندرا گاو مشک و کاریبو هستند
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین among the، گاو نر و گوزن شمالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تندرا (اسم)
tundra

تخصصی

[زمین شناسی] توندرا - اراضی بی درختی که در نواحی شمالی آمریکای شمالی و هم چنین در سراسر مناطق شمالی قاره اروپا و آسیا واقع شده و به دلیل دارا بودن آب و هوای قطبی، اغلب از برف و یخ پوشیده شده باشد
[خاک شناسی] توندرا

انگلیسی به انگلیسی

• vast and treeless arctic region (found for example in siberia, northern canada, and lapland)
tundra is one of the large flat areas of land in the north of europe, asia, and america. the ground below the top layer of soil is always frozen and no trees grow there.

پیشنهاد کاربران

( part of ) the very large area of land in North Asia, North America, and northern Europe where, because it is cold, trees do not grow and ground below the surface is permanently frozen
( بخشی از ) مساحت بسیار وسیعی از زمین در شمال آسیا، آمریکای شمالی و شمال اروپا که در آن، به دلیل سرد بودن، درختان رشد نمی کنند و زمین زیر سطح همیشه یخ زده است
...
[مشاهده متن کامل]

** سرددشت یا توندرا ( Tundra ) در جغرافیا به مناطق بدون درخت و درختچه ای گفته می شود که در مجاورت یک منطقه قطبی قرار دارد. پوشش گیاهی این مناطق از علف ها، خزه ها و گلسنگ ها و بوته های کوچک تشکیل شده است. بیوم توندرا نواحی وسیعی از مناطق قطبی را اشغال کرده و حدود ۲۰ درصد سطح خشکی های زمین را می پوشاند.

tundratundra
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/tundra• https://en.wikipedia.org/wiki/Tundra
سرد دشت
منطقه بدون درخت و بوته که در کنار یک منطقه قطبی است.
دشت های بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
tundra ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: توندرا
تعریف: پوششی گیاهی که در بین جنگل های شمالی و مناطق پوشیده از برف و یخ دائمی شمالگانی گسترش یافته است|||متـ . سرددشت
دشت قطبی
بی اب و علفی

بپرس