tumulus

/ˈtjuːmjʊləs//ˈtjuːmjʊləs/

معنی: تپه، مقبره، پشته خاک روی قبر
معانی دیگر: (تپه ی انسان ساخته - به ویژه برای دفن مردگان در عهد باستان) تل، پشته (barrow هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: tumuli
• : تعریف: an artificial mound, as over an ancient grave site; barrow.

جمله های نمونه

1. The presence of Bronze Age tumuli and neolithic trackways shows that the relationship between people and this landscape is incredibly ancient.
[ترجمه گوگل]وجود تومول های عصر مفرغ و مسیرهای نوسنگی نشان می دهد که رابطه بین مردم و این منظره فوق العاده باستانی است
[ترجمه ترگمان]حضور عصر برنز tumuli و neolithic trackways نشان می دهد که رابطه بین مردم و این منظره فوق العاده باستانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Already the pines on a distant tumulus away to the right were melting into one indistinguishable mass.
[ترجمه گوگل]قبلاً کاج‌های روی یک تومول دور در سمت راست در حال ذوب شدن به یک توده غیر قابل تشخیص بودند
[ترجمه ترگمان]از هم اکنون درختان کاج در فاصله ای دور به سمت راست در حال ذوب شدن در یک توده قابل تشخیص، ذوب می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Later tombs here have no tumulus above but consist of a single large room cut into the stone.
[ترجمه گوگل]مقبره‌های بعدی اینجا هیچ تومولی در بالا ندارند، بلکه شامل یک اتاق بزرگ منفرد می‌شوند که روی سنگ تراشیده شده‌اند
[ترجمه ترگمان]در اینجا هیچ tumulus در بالا وجود ندارد اما شامل یک اتاق بزرگ است که به سنگ بریده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the tumulus, it was like the field of force, all the invaders were affected by it.
[ترجمه گوگل]در تومول مانند میدان زور بود، همه مهاجمان تحت تأثیر آن بودند
[ترجمه ترگمان]در the، مانند میدان نیرو بود، همه مهاجمان تحت تاثیر آن قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It should be excavated from tumulus, and the flax moulage is the cloth of the owen. The Jian is the production before Song dynasty.
[ترجمه گوگل]از تومول باید کنده شود و مولاژ کتان پارچه اوون است جیان محصول قبل از سلسله سونگ است
[ترجمه ترگمان]این پارچه را باید از tumulus و پارچه کتان moulage، که مخصوص the است، حفر کرد جیان the محصول قبل از سلسله سانگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In tumulus geological survey, people used to adopt electrical sounding as electrical exploration.
[ترجمه گوگل]در بررسی زمین‌شناسی تومول، مردم از صدای الکتریکی به عنوان اکتشاف الکتریکی استفاده می‌کردند
[ترجمه ترگمان]در بررسی های زمین شناسی tumulus، مردم از اندازه گیری الکتریکی به عنوان اکتشاف الکتریکی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The way of exploring tumulus was vivid, the history of Sanguo and all these unbelievable things got their own reasons.
[ترجمه گوگل]روش کاوش تومول روشن بود، تاریخچه سانگو و همه این چیزهای باورنکردنی دلایل خاص خود را دارند
[ترجمه ترگمان]راه کاوش tumulus روشن بود، تاریخ of و همه این چیزهای باورنکردنی دلایل خود را داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Another ancient treasure that will benefit from the Ambassadors Fund is the late Bronze Age tumulus, or burial mound, of Kamenica in southeastern Albania.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از گنجینه‌های باستانی که از صندوق سفرا بهره می‌برد، تومول اواخر عصر برنز یا تپه تدفین کامنیکا در جنوب شرقی آلبانی است
[ترجمه ترگمان]یک گنجینه باستانی دیگر که از صندوق سفیران سود خواهد برد آخرین عصر برنز عصر برنز، یا تپه دفن زباله در جنوب شرقی آلبانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I remember that the most early practicality of shark head was appeared in Mongolia and strips in tumulus from Liao dynasty, its back has two shark apices !
[ترجمه گوگل]به یاد دارم که اولین عملی بودن سر کوسه در مغولستان و نوارهایی در تومول از سلسله لیائو ظاهر شد، پشت آن دارای دو راس کوسه است!
[ترجمه ترگمان]به خاطر دارم که most بودن سر کوسه در مغولستان و نوارها در tumulus از دودمان Liao و پشت آن دو کوسه apices دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تپه (اسم)
top, hill, mound, mount, brae, barrow, mesa, ben, knurl, tumulus, tump

مقبره (اسم)
bier, tomb, mausoleum, monument, sepulcher, graveyard, sepulture, tumulus

پشته خاک روی قبر (اسم)
tumulus

انگلیسی به انگلیسی

• burial mound, mound raised over a grave; (archeology) pile of earth built over ancient tombs

پیشنهاد کاربران

tumulus ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: گورپشته
تعریف: گورتپه ای با قاعدۀ دایره شکل که در ایران اغلب به عصر آهن تعلق دارد

بپرس