tumour

/ˈtjuːmər//ˈtjuːmə/

معنی: دشبل، تومور
معانی دیگر: tumor دشپل، برامدگی، ورم، غده

جمله های نمونه

1. She died of a brain tumour.
[ترجمه گوگل]او بر اثر تومور مغزی درگذشت
[ترجمه ترگمان]اون از یه تومور مغزی مرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The tumour had shrunk to the size of a pea.
[ترجمه گوگل]تومور به اندازه یک نخود کوچک شده بود
[ترجمه ترگمان]غده The به اندازه نخود سبز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She developed a malignant breast tumour.
[ترجمه گوگل]او دچار تومور بدخیم سینه شد
[ترجمه ترگمان]او تومور بدخیم رشد یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He had an operation to remove a tumour.
[ترجمه گوگل]او یک عمل جراحی برای برداشتن تومور انجام داد
[ترجمه ترگمان]او برای برداشتن یک تومور عملیاتی انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She underwent an operation on a tumour in her left lung last year.
[ترجمه گوگل]او سال گذشته تحت عمل جراحی توموری در ریه چپ خود قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]او در سال گذشته تحت یک تومور در شش سمت چپ او تحت عمل جراحی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Matthew was wrongly diagnosed as having a brain tumour.
[ترجمه گوگل]متیو به اشتباه تشخیص داده شد که تومور مغزی دارد
[ترجمه ترگمان]Matthew به اشتباه تشخیص داده شد که مبتلا به تومور مغزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her father died of a brain tumour.
[ترجمه گوگل]پدرش بر اثر تومور مغزی درگذشت
[ترجمه ترگمان]پدر او براثر تومور مغزی فوت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The surgeons operated on her for a tumour.
[ترجمه گوگل]جراحان او را به دلیل تومور جراحی کردند
[ترجمه ترگمان]جراحان وی را برای یک تومور جراحی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is not the primary tumour that kills, but secondary growths elsewhere in the body.
[ترجمه گوگل]این تومور اولیه نیست که می کشد، بلکه رشد ثانویه در سایر نقاط بدن است
[ترجمه ترگمان]این تومور اولیه نیست که کشته شود، بلکه تومورهای ثانویه در جاه ای دیگر بدن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Is the tumour malignant or benign?
[ترجمه گوگل]آیا تومور بدخیم است یا خوش خیم؟
[ترجمه ترگمان]آیا تومور بدخیم است یا خوش خیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It wasn't cancer, only a benign tumour.
[ترجمه گوگل]این سرطان نبود، فقط یک تومور خوش خیم بود
[ترجمه ترگمان]سرطان تنها یک تومور خوش خیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They found a malignant tumour in her breast.
[ترجمه گوگل]آنها یک تومور بدخیم در سینه او پیدا کردند
[ترجمه ترگمان]یه تومور بدخیم در سینه اش پیدا کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His wife died from a brain tumour.
[ترجمه گوگل]همسرش بر اثر تومور مغزی فوت کرد
[ترجمه ترگمان]همسر او براثر تومور مغزی درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She has had the tumour removed.
[ترجمه گوگل]او تومور را برداشته است
[ترجمه ترگمان] اون تومور رو برداشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Aspirin may discourage tumour growth in some types of cancer.
[ترجمه گوگل]آسپرین ممکن است از رشد تومور در برخی از انواع سرطان جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]آسپرین ممکن است رشد تومور را در برخی از انواع سرطان ها دلسرد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دشبل (اسم)
tumor, gland, tumour

تومور (اسم)
growth, tumor, tumour

انگلیسی به انگلیسی

• abnormal swelling in any part of the body, growth, lump (alternate spelling for tumor)
a tumour is a mass of diseased or abnormal cells that has grown in a person's or animal's body.

پیشنهاد کاربران

رشد غیر عادی وخارج از کنترل تعدادی از سلولهای بدن که میتواند بدخیم یا خوشخیم باشد

بپرس