tumefacient


معنی: متورم
معانی دیگر: آماس انگیز، تورم آور

مترادف ها

متورم (صفت)
inflamed, swollen, inflated, ventricose, dropsical, turgid, gouty, tumorous, tumid, turgescent, torose, tumefacient

انگلیسی به انگلیسی

• causing to swell

پیشنهاد کاربران

بپرس