1. The tumbler is not half full.
2. He drank from a tumbler.
3. A cut glass tumbler sat on the coffee table beside a bottle of gin and a bottle of tonic water.
[ترجمه گوگل]یک لیوان شیشه ای برش خورده روی میز قهوه کنار یک بطری جین و یک بطری آب تونیک نشسته بود
[ترجمه ترگمان]یک لیوان خالی روی میز قهوه کنار یک بطری جین و یک بطری آب معدنی می نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A taller, more slender can was a tumbler.
[ترجمه گوگل]یک قوطی بلندتر و باریک تر یک لیوان بود
[ترجمه ترگمان]یک گیلاس بلندتر و بلندتر از یک گیلاس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Both tumbler and lever locks were in everyday use quite early in the Roman period, as excavations at Pompeii have shown.
[ترجمه گوگل]همانطور که حفاری ها در پمپئی نشان داده است، هر دو قفل لیوانی و اهرمی در اوایل دوره روم مورد استفاده روزمره قرار می گرفتند
[ترجمه ترگمان]هر دو locks و lever هر روز در دوران رومیان به طور روزمره مورد استفاده قرار می گرفتند، چنانکه excavations در پومپئی نشان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Aptly named Tumbler is an ideal tomato for a large basket or even a patio tub or window box.
[ترجمه گوگل]Tumbler با نام مناسب یک گوجه فرنگی ایده آل برای یک سبد بزرگ یا حتی یک وان پاسیو یا جعبه پنجره است
[ترجمه ترگمان]aptly به نام tumbler یک گوجه فرنگی مطلوب برای یک سبد بزرگ یا حتی یک وان یا یک جعبه پنجره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Close to the tree was a shattered tumbler, which police believe Elizabeth used to try to defend herself.
[ترجمه گوگل]نزدیک درخت یک لیوان شکسته بود که پلیس معتقد است الیزابت از آن برای دفاع از خود استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]نزدیک درخت یک لیوان خرد شده بود که پلیس بر این باور بود که الیزابت سعی دارد از خود دفاع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Lucy would find nothing more disgusting than a tumbler of sweet sherry with her dinner.
[ترجمه گوگل]لوسی هیچ چیز منزجر کننده تر از یک لیوان شری شیرین همراه با شامش پیدا نمی کند
[ترجمه ترگمان]لوسی هیچ چیز more از یک لیوان مشروب شری با شامش نمی یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In both hands he held steady a glass tumbler drained to the ice.
[ترجمه گوگل]در هر دو دستش لیوان شیشه ای را که روی یخ ریخته بود، ثابت نگه داشت
[ترجمه ترگمان]در هر دو دست لیوانی را که پر از یخ بود نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He gave me an inch in a tumbler.
[ترجمه گوگل]او یک اینچ در لیوان به من داد
[ترجمه ترگمان]یک اینچ مرا در لیوان جا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Place ice into a tumbler, add Vodka and Kahlua, stir.
[ترجمه گوگل]یخ را در لیوان بریزید، ودکا و کاهلو را اضافه کنید، هم بزنید
[ترجمه ترگمان]یخ را در یک لیوان قرار دهید، Vodka و Kahlua را به آن اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Combine ingredients in a tumbler glass filled with ice.
[ترجمه گوگل]مواد را در یک لیوان لیوان پر از یخ ترکیب کنید
[ترجمه ترگمان]مواد اولیه رو با یه لیوان پر از یخ در نظر بگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He drank up a tumbler of milk.
14. Lever Tumbler : Usually a flat, spring-loaded tumbler which pivots on a post.
[ترجمه گوگل]لیوان اهرمی: معمولاً یک لیوان صاف و فنری است که روی یک ستون می چرخد
[ترجمه ترگمان]tumbler: معمولا یک گیلاس تخت و فنری که بر روی یک پست قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید