tumbler

/ˈtəmblər//ˈtʌmblə/

معنی: لیوان، بازیگر شیرین کار، معلق زن
معانی دیگر: آکروبات، ماهر در پشتک و خیز، (سابقا) سگ خرگوش گیر، کبوتر پشتک زن، کفتر معلقی، (سابقا) لیوان ته گنبدی، پیاله، محتویات پیاله، (قفل - سلاح آتشین) زبانه، واگردان، رها ساز، (اتومبیل) دنده جا انداز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a drinking glass that has a flat bottom and does not have a handle or stem.

(2) تعریف: someone who performs somersaults, leaps, and other acrobatic or gymnastic exercises or stunts.

(3) تعریف: the part in a lock that moves, releasing the bolt, when the key is turned.

(4) تعریف: a revolving drum in which objects are placed to be dried, polished, cleaned, or the like.

(5) تعریف: in the UK, a unit of capacity equal to one half of a pint, two gills, 10 fluid ounces, or 284.1312 milliliters.

جمله های نمونه

1. The tumbler is not half full.
[ترجمه گوگل]لیوان تا نیمه پر نیست
[ترجمه ترگمان]لیوان پر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He drank from a tumbler.
[ترجمه گوگل]او از لیوان آب نوشید
[ترجمه ترگمان]از یک استکان عرق می نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A cut glass tumbler sat on the coffee table beside a bottle of gin and a bottle of tonic water.
[ترجمه گوگل]یک لیوان شیشه ای برش خورده روی میز قهوه کنار یک بطری جین و یک بطری آب تونیک نشسته بود
[ترجمه ترگمان]یک لیوان خالی روی میز قهوه کنار یک بطری جین و یک بطری آب معدنی می نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A taller, more slender can was a tumbler.
[ترجمه گوگل]یک قوطی بلندتر و باریک تر یک لیوان بود
[ترجمه ترگمان]یک گیلاس بلندتر و بلندتر از یک گیلاس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Both tumbler and lever locks were in everyday use quite early in the Roman period, as excavations at Pompeii have shown.
[ترجمه گوگل]همانطور که حفاری ها در پمپئی نشان داده است، هر دو قفل لیوانی و اهرمی در اوایل دوره روم مورد استفاده روزمره قرار می گرفتند
[ترجمه ترگمان]هر دو locks و lever هر روز در دوران رومیان به طور روزمره مورد استفاده قرار می گرفتند، چنانکه excavations در پومپئی نشان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Aptly named Tumbler is an ideal tomato for a large basket or even a patio tub or window box.
[ترجمه گوگل]Tumbler با نام مناسب یک گوجه فرنگی ایده آل برای یک سبد بزرگ یا حتی یک وان پاسیو یا جعبه پنجره است
[ترجمه ترگمان]aptly به نام tumbler یک گوجه فرنگی مطلوب برای یک سبد بزرگ یا حتی یک وان یا یک جعبه پنجره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Close to the tree was a shattered tumbler, which police believe Elizabeth used to try to defend herself.
[ترجمه گوگل]نزدیک درخت یک لیوان شکسته بود که پلیس معتقد است الیزابت از آن برای دفاع از خود استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]نزدیک درخت یک لیوان خرد شده بود که پلیس بر این باور بود که الیزابت سعی دارد از خود دفاع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Lucy would find nothing more disgusting than a tumbler of sweet sherry with her dinner.
[ترجمه گوگل]لوسی هیچ چیز منزجر کننده تر از یک لیوان شری شیرین همراه با شامش پیدا نمی کند
[ترجمه ترگمان]لوسی هیچ چیز more از یک لیوان مشروب شری با شامش نمی یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In both hands he held steady a glass tumbler drained to the ice.
[ترجمه گوگل]در هر دو دستش لیوان شیشه ای را که روی یخ ریخته بود، ثابت نگه داشت
[ترجمه ترگمان]در هر دو دست لیوانی را که پر از یخ بود نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He gave me an inch in a tumbler.
[ترجمه گوگل]او یک اینچ در لیوان به من داد
[ترجمه ترگمان]یک اینچ مرا در لیوان جا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Place ice into a tumbler, add Vodka and Kahlua, stir.
[ترجمه گوگل]یخ را در لیوان بریزید، ودکا و کاهلو را اضافه کنید، هم بزنید
[ترجمه ترگمان]یخ را در یک لیوان قرار دهید، Vodka و Kahlua را به آن اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Combine ingredients in a tumbler glass filled with ice.
[ترجمه گوگل]مواد را در یک لیوان لیوان پر از یخ ترکیب کنید
[ترجمه ترگمان]مواد اولیه رو با یه لیوان پر از یخ در نظر بگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He drank up a tumbler of milk.
[ترجمه گوگل]او یک لیوان شیر نوشید
[ترجمه ترگمان]یک استکان شیر نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lever Tumbler : Usually a flat, spring-loaded tumbler which pivots on a post.
[ترجمه گوگل]لیوان اهرمی: معمولاً یک لیوان صاف و فنری است که روی یک ستون می چرخد
[ترجمه ترگمان]tumbler: معمولا یک گیلاس تخت و فنری که بر روی یک پست قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لیوان (اسم)
mug, glass, tun, tumbler

بازیگر شیرین کار (اسم)
tumbler

معلق زن (اسم)
tumbler

تخصصی

[عمران و معماری] کلنگی
[نساجی] غلتک بین سیلندر اول و سیلندر اصلی وسط کارد پشم

انگلیسی به انگلیسی

• drinking glass without a stem or handle; acrobat; part of a lock which releases the bolt to move; gear-moving part of a transmission, cog for transmitting power from a rotating shaft (machines); species of dog that resembles a small greyhound
a tumbler is a drinking glass with straight sides.

پیشنهاد کاربران

لیوان بدون دسته
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
تامبلر
یک سرویس ترکیبی که به ناشناس تر کردن وجوه و تراکنش های ارزهای دیجیتال کمک می کند.
[فرآوری مواد معدنی] بشکه غلتان، مخزن استوانه ای غلتان
سرویسی است که یک معامله ارز رمزنگاری شده را با سایر معاملات مخلوط می کند تا احتمال کشف شخصی که عامل آن بوده را از بین ببرد.

بپرس