tulle

/tjuːl//tjuːl/

پارچه ی نازک و توری (برای چهره پوش عروس و غیره)، پارچه توری ابریشمی نازک مخصوص روسری ولباس زنانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a thin, netlike cloth of silk, rayon, nylon, or acetate, used esp. for veils, evening gowns, and ballet costumes.

جمله های نمونه

1. And I had a bit of tulle in my hair to match the dress . . . What do you most like to wear?
[ترجمه گوگل]و تو موهام یه تیکه توری داشتم که با لباس هماهنگ بشه بیشتر دوست داری چی بپوشی؟
[ترجمه ترگمان]و من یه ذره توری روی موهام دارم که با اون لباس مطابقت داشته باشم دوست داری چی بپوشی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She gracefully collapsed in a waterfall of white tulle while the leaves thickly and fast filled the grotto.
[ترجمه گوگل]او با ظرافت در آبشاری از لاله‌های سفید در حالی که برگ‌ها به‌طور ضخیم و سریع غار را پر کرده بودند فرو ریخت
[ترجمه ترگمان]در حالی که برگ ها را پر کرده و به سرعت غار را پر کرده بود، با وقار روی آبشاری از توری سفید نقش بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She wore a ravishing dress of white tulle with a wide skirt embroidered with little knots of red velvet.
[ترجمه گوگل]او لباسی جذاب از پارچه توری سفید با دامن پهنی که با گره های کوچک مخمل قرمز گلدوزی شده بود به تن داشت
[ترجمه ترگمان]پیراهن گلی سفیدی با دامن گشاد ابریشمی به تن داشت که از مخمل قرمز رنگی گلدوزی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Not that Cara had anything against tulle frills.
[ترجمه گوگل]نه اینکه کارا چیزی در برابر زواید لاله داشته باشد
[ترجمه ترگمان]نه اینکه کارا با توری صورتی رنگی داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A black tulle dress comes with a wide grosgrain band that acts as a neck accent or belt.
[ترجمه گوگل]یک لباس توری مشکی با یک نوار غلات پهن است که به عنوان لهجه یا کمربند گردن عمل می کند
[ترجمه ترگمان]پیراهن توری سیاه با نواری گشاد و گشاد که به شکل لهجه گردنی یا کمربند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her ivory tulle veil, fixed by a Cartier 193"halo" tiara lent to her by the queen, was modest.
[ترجمه گوگل]روبند از جنس تور عاج او که توسط یک تاج "هاله" کارتیه 193 که ملکه به او قرض داده بود، درست کرده بود
[ترجمه ترگمان]تور tulle ivory او که با تاج هاله ای از هاله ای \"هاله ای\" ایجاد شده بود، ملکه را به او قرض داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A blind of embroidered tulle kept the little room in twilight.
[ترجمه گوگل]کوره ای از پارچه گلدوزی شده اتاق کوچک را در گرگ و میش نگه می داشت
[ترجمه ترگمان]پیراهن توری گلدوزی شده اش اتاق کوچک را در هوای تاریک وروشن مرتب نگه می داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How many half - burned votives, yards of tulle, and heart - shaped tchotchkes can one person own?
[ترجمه گوگل]یک نفر چند نذری سوخته، توری توری و قلبی شکل می تواند داشته باشد؟
[ترجمه ترگمان]چند تا پوست نیمه سوخته، yards توری و قلب به شکل قلب یک نفر می تواند مال خودش باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The nice thing is that tulle is inexpensive, and you don't have to worry about having a germy scrubbie laying around.
[ترجمه گوگل]نکته خوب این است که پارچه توری ارزان قیمت است و شما لازم نیست نگران باشید که یک اسکرابی میکروبی در اطراف آن قرار دهید
[ترجمه ترگمان]نکته جالب این است که tulle ارزان است، و شما مجبور نیستید در مورد داشتن یک laying germy نگران باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bits of tulle and fuzzy yarn hang mistily from the rafters.
[ترجمه گوگل]تکه‌هایی از پارچه توری و نخ‌های مه‌آلود از تیرک‌ها آویزان است
[ترجمه ترگمان]تکه های کت و شلوار تیره و yarn از روی تیره ای سقف آویزان مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The veil is champagne colour silk tulle, extremely light and fine.
[ترجمه گوگل]روبنده ابریشمی رنگ شامپاین، فوق العاده سبک و ظریف است
[ترجمه ترگمان]پرده توری بارنگ سبز رنگ و بسیار روشن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This was the time when hats resembled wedding cakes with layers of chiffon, tulle, feathers and even birds.
[ترجمه گوگل]این زمانی بود که کلاه ها شبیه کیک های عروسی با لایه هایی از پارچه ابریشمی، توری، پر و حتی پرندگان بود
[ترجمه ترگمان]این زمانی بود که کلاه به کیک های عروسی با لایه های of، توری و حتی پرندگان شباهت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Iris wears a funky party dress made from plastic bubble wrap and tulle.
[ترجمه گوگل]آیریس یک لباس مهمانی بد بو می پوشد که از حباب پلاستیکی و توری ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]ایریس یک لباس عجیب حزبی را که از کمربند حباب پلاستیکی و tulle ساخته شده، به تن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A little tarlatan would do, they decided, instead of the tulle.
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند به جای تار، کمی تارلاتان انجام دهد
[ترجمه ترگمان]به جای پیراهن توری به جای لباس توری، تصمیم گرفتند: یک لباس کهنه به تن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] تور لانه زنبوری - تور موسوم با تال - پارچه تور ابریشمی نازک ( ویژه روسری و لباس زنانه )

انگلیسی به انگلیسی

• thin and fine netting made of silk or other fabric and used for veils and dresses
tulle is a soft nylon or silk cloth that is rather like net, and is used for making evening dresses and veils.

پیشنهاد کاربران

بپرس