tubule

/ˈtuːbjuːl//ˈtuːbjuːl/

معنی: لوله کوچک، ناسور
معانی دیگر: لولچه، لوله ی کوچک، نایچه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small tube or tubelike structure.

جمله های نمونه

1. The decrease in sodium reabsorption by the renal tubules will be accompanied by decreased chloride and water retention.
[ترجمه گوگل]کاهش بازجذب سدیم توسط لوله های کلیوی با کاهش کلرید و احتباس آب همراه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]کاهش سدیم reabsorption توسط لوله های کلیوی با کاهش کلرید و نگهداری آب همراه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The tubules exude fluid when cut and contain living cells, as well as nerves.
[ترجمه گوگل]لوله ها هنگام برش مایع ترشح می کنند و حاوی سلول های زنده و همچنین اعصاب هستند
[ترجمه ترگمان]لوله های tubules در هنگام بریدن و شامل سلول های زنده و نیز اعصاب، مایع را از خود نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The proximal tubule is freely permeable to water, and water freely follows the absorbed solutes.
[ترجمه گوگل]لوله پروگزیمال آزادانه به آب نفوذ می کند و آب آزادانه به دنبال املاح جذب شده می رود
[ترجمه ترگمان]The مجاور به راحتی قابل عبور از آب است و آب به طور آزاد املاح محلول را دنبال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hold the mass of tubules with fine. straight forceps and thoroughly tease out their contents with fine, curved forceps.
[ترجمه گوگل]توده لوله ها را با ریز نگه دارید فورسپس صاف کرده و محتویات آنها را با پنس های ریز و منحنی کاملاً بیرون بیاورید
[ترجمه ترگمان]انبوهی از لوله های ریز را با دقت نگاه دارید به طور کامل اسباب their را با forceps ظریف و curved می گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The female's sperm storage tubules are sausage-shaped and sperm lie at the bottom of the tube.
[ترجمه گوگل]لوله های ذخیره اسپرم ماده به شکل سوسیس است و اسپرم در پایین لوله قرار دارد
[ترجمه ترگمان]انبار اسپرم مونث به شکل سوسیس و اسپرم در انتهای لوله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the absence of antidiuretic hormone, the distal tubule and collecting duct are impermeable to water.
[ترجمه گوگل]در غیاب هورمون آنتی دیورتیک، لوله دیستال و مجرای جمع کننده نسبت به آب نفوذ ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]در عدم وجود هورمون antidiuretic، tubule دور و تجمع مجرای سرریز در آب نفوذ ناپذیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sodium Sodium delivery to the distal tubule is necessary for adequate potassium excretion.
[ترجمه گوگل]سدیم تحویل سدیم به لوله دیستال برای دفع کافی پتاسیم ضروری است
[ترجمه ترگمان]تحویل سدیم به the دوربرد برای دفع کافی پتاسیم لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sperm develop in the seminiferous tubules of the testis. The spermatids are embedded in the Sertoli cells with their tails projecting into the lumen of the tubule.
[ترجمه گوگل]اسپرم در لوله های اسپرم ساز بیضه رشد می کند اسپرماتیدها در سلول‌های سرتولی قرار می‌گیرند و دم آنها به سمت مجرای لوله بیرون می‌آید
[ترجمه ترگمان]روغن زایی در لوله های seminiferous در بیضه رشد می کند spermatids در سلول های Sertoli همراه با دم خود در لومن در tubule تعبیه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Simple cuboidal epithelium lining a tubule (longitudinal cut).
[ترجمه گوگل]اپیتلیوم مکعبی ساده که یک لوله را پوشانده است (برش طولی)
[ترجمه ترگمان]پوشش بافت پوششی ساده با پوشش طولی (برش طولی)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Structural abnormalities of seminiferous tubule or destruction of BTB can induce HBV DNA transfection in the whole seminiferous epithelium of rat testicle, and cause higher transfection efficiency.
[ترجمه گوگل]ناهنجاری های ساختاری لوله منی ساز یا تخریب BTB می تواند باعث انتقال DNA HBV در کل اپیتلیوم منی ساز بیضه موش شود و باعث بازده ترانسفکشن بالاتر شود
[ترجمه ترگمان]اختلالات ساختاری ناشی از seminiferous یا تخریب of می تواند HBV DNA HBV را در کل بافت پوششی موش of موش القا کند و باعث کارآیی بالاتر transfection شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To observe the ultrastructure of renal proximal tubule in pig kidney.
[ترجمه گوگل]ObjectiveTo مشاهده فراساختار لوله پروگزیمال کلیه در کلیه خوک
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسه که the از نزدیک مبدا نزدیک شدن در کلیه رو تحت نظر داشته باشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A tubule stained to show the pink basement membrane underlying the base of the simple cuboidal epithelium. Stained with periodic acid Schiff reagent (PAS), which stains mucopolysaccharides.
[ترجمه گوگل]یک لوله رنگ آمیزی شده برای نشان دادن غشای پایه صورتی رنگ زیر پایه اپیتلیوم مکعبی ساده رنگ آمیزی شده با معرف شیف اسید پریودیک (PAS) که موکوپلی ساکاریدها را رنگ می کند
[ترجمه ترگمان]A رنگ آمیزی شده برای نشان دادن غشا زیرزمین صورتی که در پایه بافت پوششی ساده بافت پوششی ساده قرار دارد آلوده به معرف شیف به طور متناوب (PAS)، که لکه های جوهر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some of mitochondria in proximal tubule appeared decreased volume andand increased electron density of matrix.
[ترجمه گوگل]برخی از میتوکندری ها در لوله پروگزیمال کاهش حجم و افزایش چگالی الکترونی ماتریکس را نشان دادند
[ترجمه ترگمان]برخی از میتوکندری در tubule مجاور به نظر می رسد که حجم الکترون را افزایش داده و چگالی الکترون را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The monolayer columnlike epithelia constitute the proximal convoluted tubule and its nucleolus that located in the middle part of cell is roundness and there are abundant mitochondria in cytoplast.
[ترجمه گوگل]اپیتلیوم ستون مانند یک لایه لوله پیچیده پروگزیمال را تشکیل می دهد و هسته آن که در قسمت میانی سلول قرار دارد گرد است و میتوکندری های فراوانی در سیتوپلاست وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تک لایه columnlike epithelia the convoluted proximal و nucleolus آن را تشکیل می دهد که در قسمت میانی سلول می چرخد و میتوکندری فراوانی در cytoplast وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لوله کوچک (اسم)
duct, tubule

ناسور (اسم)
fistula, sinus, tubule

تخصصی

[زمین شناسی] سنگال آهکی توخالی - یک سنگال توخالی شاخه مانند آهکی که ویژگی نهشته های لُسی است.

انگلیسی به انگلیسی

• small tube, small hollow cylinder

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] ریزلوله: ( یک ) لوله کوچک توخالی استوانه ای

بپرس