tubal ligation

جمله های نمونه

1. Conclusion:The tubal ligation is better than take anticonceptive orally when choosing the way of contraception .
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: در انتخاب روش پیشگیری از بارداری، بستن لوله ها بهتر از مصرف خوراکی ضد بارداری است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: The ligation بهتر از آن است که هنگام انتخاب روش جلوگیری از بارداری به صورت شفاهی عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Method To analyse 23 of 11580 cases tubal ligation complications.
[ترجمه گوگل]روش برای تجزیه و تحلیل 23 مورد از 11580 مورد عوارض بستن لوله
[ترجمه ترگمان]روش تجزیه و تحلیل ۲۳ مورد از موارد ۱۱۵۸۰ ناشی از عوارض جانبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was 26 when she had her tubal ligation, and when I asked why she'd chosen irreversible contraception at such a young age—she's married, what if she and her husband change their minds?
[ترجمه گوگل]او ۲۶ ساله بود که لوله های رحمی خود را بستند، و وقتی از من پرسیدم که چرا در این سن کم روش پیشگیری از بارداری غیرقابل برگشت را انتخاب کرده است – او متاهل است، اگر او و همسرش نظرشان را تغییر دهند چه می شود؟
[ترجمه ترگمان]او ۲۶ سالش بود، وقتی که من از او پرسیدم چرا از حامله شدن در چنین سن جوانی استفاده می کند، چه می شود اگر او و شوهرش نظرشون را عوض کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion The tubal ligation using oviduct inflammatory for the great influence, carefully check before, timely treatment.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری بستن لوله‌ها با استفاده از التهاب مجرای تخمک برای تأثیر زیاد، قبل از درمان به موقع، به دقت بررسی شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری The ligation با استفاده از oviduct inflammatory برای نفوذ زیاد، دقت دقیق قبل، درمان به موقع را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Result:The tubal ligation is better than take anticonceptive orally in all of the indexes.
[ترجمه گوگل]نتیجه: بستن لوله ها در همه شاخص ها بهتر از مصرف خوراکی ضد بارداری است
[ترجمه ترگمان]نتیجه: The بهتر از take به صورت شفاهی در تمام شاخص ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective:To study the anatomical factor of the pelvic congestion syndrome after tubal ligation and put forward the preventive measures.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه فاکتور آناتومیکی سندرم احتقان لگن پس از بستن لوله و ارائه اقدامات پیشگیرانه
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مطالعه عامل تشریحی سندرم ازدحام لگن بعد از tubal ligation و اقدامات پیشگیرانه را انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A fraction of people who have children using assisted reproductive technology were fertile prior to tubal ligation.
[ترجمه گوگل]کسری از افرادی که با استفاده از فناوری کمک باروری بچه دارند، قبل از بستن لوله ها بارور بودند
[ترجمه ترگمان]بخشی از افرادی که فرزند خود را با استفاده از فن آوری تولید مثلی دارند، قبل از tubal ligation، حاصل خیز بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To summarize the occurrence causes and prevention methods of intraoperative and postoperative complications with abdominal tubal ligation.
[ترجمه گوگل]هدف خلاصه ای از علل بروز و روش های پیشگیری از عوارض حین و پس از عمل با بستن لوله های شکمی است
[ترجمه ترگمان]هدف خلاصه کردن علل وقوع و روش های پیش گیری از عوارض intraoperative و postoperative با ligation tubal abdominal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. ObjectiveTo study the change of blood flow in uterine artery in patients with the pelvic congestive syndrome(PCS) after tubal ligation.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه تغییر جریان خون در شریان رحمی در بیماران مبتلا به سندرم احتقانی لگن (PCS) پس از بستن لوله‌ها
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo، پس از tubal ligation، تغییر جریان خون در سرخرگ رحمی در بیماران مبتلا به سندرم احتقانی قلب لگن (PCS)را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The sterilization of a woman, called tubal occlusion or tubal ligation, consists of cutting and tying or cauterizing the Fallopian tubes through which her eggs travel to the uterus.
[ترجمه گوگل]عقیم سازی یک زن که انسداد لوله یا بستن لوله نامیده می شود، شامل بریدن و بستن یا سوزاندن لوله های فالوپ است که از طریق آن تخمک های او به رحم می روند
[ترجمه ترگمان]استریل کردن یک زن به نام انسداد tubal یا tubal ligation شامل بریدن و بستن لوله های Fallopian است که از طریق آن تخم مرغ ها به رحم می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The government is trying to change that; a no-scalpel vasectomy costs far lessand is easier on a man than a tubal ligation is on a woman.
[ترجمه گوگل]دولت در تلاش است تا آن را تغییر دهد وازکتومی بدون اسکالپل هزینه بسیار کمتری دارد و برای مردان آسانتر از بستن لوله در زنان است
[ترجمه ترگمان]دولت در تلاش است تا آن را تغییر دهد؛ هزینه جراحی که هیچ هزینه ای ندارد، در مقایسه با یک مرد، آسان تر از یک مرداست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The decision to pursue sterilization must be taken seriously, however. Although reversal is sometimes possible after vasectomy or tubal ligation, sterilization of any type is considered permanent.
[ترجمه گوگل]با این حال، تصمیم برای پیگیری عقیم سازی باید جدی گرفته شود اگر چه گاهی اوقات پس از وازکتومی یا بستن لوله ها امکان برگشت وجود دارد، عقیم سازی هر نوع دائمی در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، این تصمیم برای پی گیری استریل کردن باید به طور جدی گرفته شود اگرچه معکوس کردن گاهی بعد از vasectomy یا tubal ligation ممکن است، استریل کردن هر نوع ثابت در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Among the 17 cases of bladder injuries, 12 occurred during tubal ligation, 3 during cesarean section, and 2 in myomectomy .
[ترجمه گوگل]از 17 مورد آسیب مثانه، 12 مورد در حین بستن لوله، 3 مورد در حین سزارین و 2 مورد در میومکتومی رخ داده است
[ترجمه ترگمان]در بین ۱۷ مورد جراحت های مثانه، ۱۲ مورد در طول tubal ligation، ۳ در طول بخش cesarean و ۲ در myomectomy رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Laparoscopic surgical procedures include gallbladder, appendix, and tumour removal ; tubal ligation; and hysterectomy.
[ترجمه گوگل]روش های جراحی لاپاراسکوپی شامل برداشتن کیسه صفرا، آپاندیس و تومور است بستن لوله های رحمی؛ و هیسترکتومی
[ترجمه ترگمان]مراحل جراحی ترمیمی عبارتند از: کیسه صفرا، ضمیمه، و حذف تومور؛ tubal ligation؛ و hysterectomy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• operation which makes the female reproductive system dysfunctional

پیشنهاد کاربران

tubal ligation ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: لوله بندی
تعریف: جمع کردن یا قطع کردن یا فشردن لوله های رحم
بستن لوله های رحم

بپرس