• : تعریف: one of a family of large, oval, brass wind instruments that produce notes in the bass range.
جمله های نمونه
1. Then from 1968-70. he played bass trombone and tuba with Doe Severinson s band.
[ترجمه گوگل]سپس از 1968-1970 او با گروه Doe Severinson باس ترومبون و توبا می نواخت [ترجمه ترگمان]سپس از ۱۹۶۸ تا ۷۰ او ترومبون bass و tuba با گروه دو می نواخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Where available, trombones and a tuba complete the brass ensemble.
[ترجمه گوگل]در صورت وجود، ترومبون و توبا مجموعه برنجی را کامل می کنند [ترجمه ترگمان]در جایی که در دسترس بود، ترومبون و یک tuba سازه ای برنجی را به پایان رساندند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He taught himself to play the tuba.
[ترجمه .....] او خودش را در نوازندگی ترامبون حس کرد.
|
[ترجمه Milad] او خودش تنهایی نواختن شیپور را یاد گرفت
|
[ترجمه T.N] او خود نواختن توبا را آموخت.
|
[ترجمه Sh] او خود را به بازی تاما آموزش داده است
|
[ترجمه Hamid hs] او خودش تنهایی نواختن شیپور را یاد گرفت.
|
[ترجمه zahra saremi] او به تنهایی نواختن شیپور را یاد گرفت
|
[ترجمه گوگل]او به خودش یاد داد توبا بزند [ترجمه ترگمان]اون به خودش یاد داد که شیپور زنه رو بزنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The obtrusive tone of the tuba makes it extremely useful in bringing important bass passages into prominence.
[ترجمه گوگل]لحن مزاحم توبا آن را در برجسته کردن قسمت های مهم باس بسیار مفید می کند [ترجمه ترگمان]لحن مزاحم of در آوردن قسمت های باس مهم به شهرت بسیار مفید است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They add considerably to the tone of the tuba, however, when used on their low notes.
[ترجمه گوگل]با این حال، هنگامی که در نت های کم خود استفاده می شوند، به میزان قابل توجهی به تن توبا اضافه می کنند [ترجمه ترگمان]با این حال، زمانی که در یادداشت های کم خود به کار برده می شوند، آن ها به طور قابل توجهی به لحن of اضافه می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The bass trombone and tuba play the bass in octaves.
[ترجمه گوگل]ترومبون باس و توبا باس را در اکتاو می نوازند [ترجمه ترگمان]ترومبون درهم آمیخته و tuba به طور موزونی آهنگ بم می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The tuba, considering its size and depth, is surprisingly flexible and is capable also of a very light staccato.
[ترجمه گوگل]توبا، با توجه به اندازه و عمق آن، به طرز شگفت آوری انعطاف پذیر است و همچنین قادر به استاکاتو بسیار سبک است [ترجمه ترگمان]The با در نظر گرفتن اندازه و عمق آن، به طرز شگفت آوری انعطاف پذیر است و قادر به کاهش بسیار کم نور نیز می باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Strings, bassoon, tuba, timpani and gran causa ( bass drum ) march along with moody determination.
[ترجمه گوگل]زهها، باسون، توبا، تیمپانی و گرانکائوسا (درام باس) همراه با عزم خلقوخو راهپیمایی میکنند [ترجمه ترگمان]Strings، باسون، tuba، timpani و gran causa (طبل بیس)همراه با عزم moody حرکت می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Trombones sharply pronounce a D, followed by tuba and oboe in a sudden diminuendo.
[ترجمه گوگل]ترومبون ها به شدت یک D را تلفظ می کنند و به دنبال آن توبا و ابوا در یک کاهش ناگهانی [ترجمه ترگمان]trombones را به صدا در آورد که در پی آن شیپور و شیپور به صدا در آمده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The serious degasification in low pressure formation of Tuba Oilfield, which changes component of the fluid, makes the logging data interpretation to be difficult.
[ترجمه گوگل]گاز زدایی جدی در تشکیل کم فشار میدان نفتی توبا، که جزء سیال را تغییر میدهد، تفسیر دادههای ثبت را دشوار میکند [ترجمه ترگمان]The جدی در شکل گیری فشار پایین of Oilfield، که مولفه سیال را تغییر می دهد، تفسیر داده های مربوط به درخت را دشوار می سازد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Now the instrument is--that is--playing is a low tuba, a low brass instrument.
[ترجمه گوگل]حالا ساز - یعنی - نواختن یک توبا کم است، یک ساز کم برنجی [ترجمه ترگمان]در حال حاضر ابزار - - بازی کردن یک tuba کوتاه، یک ابزار برنجی پایین است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Tuba in the Magic City, the invitation will be accepted.
[ترجمه No one] توبا در شهر سحر آمیز پذیرفته خواهد شد
|
[ترجمه گوگل]طوبی در شهر جادویی دعوتنامه پذیرفته می شود [ترجمه ترگمان]در شهر جادو، دعوت پذیرفته می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The bass drum and the tuba or in the marching band, it would be a sousaphone they would call it, the bass drum and tuba.
[ترجمه گوگل]طبل باس و توبا یا در گروه راهپیمایی، سوسفونی است که به آن می گویند، طبل باس و توبا [ترجمه ترگمان]طبل بزرگ و طبل یا در نوار رژه، صدای بم و طبل و طبل به گوش می رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. On the away with Shenhua, Tuba has to pay more to defense.
[ترجمه گوگل]در بازی خارج از خانه با شنهوا، توبا باید هزینه بیشتری برای دفاع بپردازد [ترجمه ترگمان]در کنار with، Tuba باید بیشتر به دفاع بپردازد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The main orchestral brass instruments are the horn, trumpet, trombone, and tuba.
[ترجمه m.n] سازهای بادی اصلی، بوق، ترامپت، ترومبون و توبا هستند
|
[ترجمه گوگل]سازهای برنجی اصلی ارکستر هورن، ترومپت، ترومبون و توبا هستند [ترجمه ترگمان]سازه ای بادی اصلی بوق، شیپور، ترومبون، و tuba هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
شیپور بزرگ (اسم)
tuba
انگلیسی به انگلیسی
• large brass wind instrument having valves and producing tones in the low range; powerful organ reed stop; ancient roman trumpet (musical) a tuba is a very large brass musical instrument that can produce very low notes.
پیشنهاد کاربران
توبا ( نوعی ساز بادی برنجی ) . شیپور بزرگ مثال: we could hear the tone of the tuba ما می توانستیم طنین شیپور بزرگ را بشنویم.
A larg brass musical intrument. صفحه ی 44 کتاب sup 5 کلمه ی چهارم که میشه جمله ی نهم. ❤
دوستانی که اینجا رو با اینستاگرام اشتباه گرفتن و گدایی لایک میکنن بگن با لایکاشون چی کار میکنن؟ شبا بغلشون میکنن بخوابن یا وام میدن باهاش؟ : ) ) )
tuba ( n ) ( tubə ) =a large brass musical instrument that you play by blowing, and that produces low notes
شیپور بزرگ که trumpet نیز به معنی شیپور است
tuba ( علوم جَوّ ) واژه مصوب: شیپوری تعریف: ستون یا مخروطی وارونه از ابر که از پایۀ ابر آویزان است؛ این ابر فرعی بیشتر با کومهای بارا و به ندرت با کومهای همراه است
شیپور بزرگ _ این نوع شیپور صدای بلند و بم دارد . لطفا یادتون نره . من تو انگلیسی کارم حرف نداره و ژاپنی و فرانسویم هم حرف نداره . . من 10 سال هست که زبان میرم و متاسفانه وقتی 9 سالم بود باید میرفتم سطح بزرگسالان ولی چون سنم کم بود نشد . الان هم دوباره دارم کتاب هایی که خوندم رو در کانون زبان می خوانم و برام تکراری هست ولی باید بخونم دیگه . من 14 ساله هستم و تیزهوشانی . کارم تو درس حرف نداره . عاشق همه هستم . لابک فراموش نشه 😄😄 ... [مشاهده متن کامل]
بوق ، کرنا
( nown ) large brass musical instrument شیپور بزرگ کانون زبان ایران
شیپور بزرگ زرد رنگ
شیپوری بزرگ که که صدای بم یا گرفته دارد و برای نواختن ان به کسی که تنفس بسیار خوبی دارد نیاز است. همچنین بسیار و بزرگترین الت موسیقی است و مانند شیپور است که با فوت کردن داخل ان به صدا در می اید. 🎷🎷
شیپور بزرگی که ددهنه یه بزرگی دارد
به معنی کلمه tuba میتوان به شیپور بزرگ که خود نوازنده از زدنش خسته میشه توجه کرد و معنی کرد که صدای بمی هم دارد و در کانون به معنی a musical instrument like a flute لایک یادتون نره متشکر و مرا دنبال کنید ممنون
a musical instrument like large violin یک ویالون بزرگ
با توجه به Noun ( اسم ) بودن این کلمه در کانون زبان ایران. . . این کلمه به معنی شیپور بزرگ با صدای Bass ( بم ) و اشاره ای نیز ترامپیت هم دارد. دوستان لایک فراموش نکنید. . . . ممنون FOLLOW ME
شیپور بزرگ که صدای بمی دارد لطفا لایک کنین
شیپور بزرگی که صدای بم مانندی دارد با زدن روی اسم من وارد صفحه ام شید و لایک کنید با تشکر
نوعی شیپور بزرگ
نوعی شیپور بزرگ است دارای صدای بم .
A large brass musical instrument
همون طور که توضیح دادن به معنی شیپور هست . اگه میخواهید مرا دنبال کنید روی اسم بنفش رنگ کلیک کنید . ( Miss. Raya ) لایک یادت نره با تشکر