1. to have a tryout free of charge.
2. Much of our SleepTight tryout was spent deciphering directions.
[ترجمه گوگل]بیشتر آزمایش SleepTight ما صرف رمزگشایی مسیرها شد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از امتحانات نهایی ما در معرض دید و قرار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Next monday tryout for soccer team gonna officially start.
[ترجمه گوگل]دوشنبه آینده آزمایشات تیم فوتبال رسما آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]دوشنبه بعدی مسابقه تیم فوتبال شروع می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The tryout will have a direct impact on the smooth mold production cycle.
[ترجمه گوگل]آزمایش تأثیر مستقیمی بر چرخه تولید قالب صاف خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]این tryout تاثیر مستقیمی روی چرخه تولید قالب صاف خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Tryout fights for as long as they can last. Make sure they are the one apologize.
[ترجمه گوگل]Tryout تا زمانی که می تواند دوام بیاورد مبارزه می کند مطمئن شوید که آنها هستند که عذرخواهی می کنند
[ترجمه ترگمان]تا جایی که میتونن مبارزه میکنن مطمئن شو که کسی عذرخواهی نکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I ain't got no hookups to tryout camps.
[ترجمه گوگل]من هیچ ارتباطی با اردوهای آزمایشی ندارم
[ترجمه ترگمان]من هیچ hookups برای رفتن به اردوگاه ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Presently, the networked product customization system is in tryout.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، سیستم سفارشی سازی محصول تحت شبکه در حال آزمایش است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، سیستم سفارشی سازی محصول شبکه ای در حال برنامه ریزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. After the testing and tryout, the intelligence and effect of the system win high praise unanimously.
[ترجمه گوگل]پس از آزمایش و آزمایش، هوش و تأثیر سیستم به اتفاق آرا مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]بعد از آزمون و آزمایش، هوش و تاثیر این سیستم به اتفاق آرا مورد تمجید قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In the tryout, there was a story.
10. Maybe you could purchase this sample for tryout the quality of us.
[ترجمه گوگل]شاید بتوانید این نمونه را برای آزمایش کیفیت ما خریداری کنید
[ترجمه ترگمان]شاید بتونی این نمونه رو برای گرفتن کیفیت ما بخری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The background of the tryout of the sinter synergistic agent is introduced.
[ترجمه گوگل]پس زمینه آزمایش عامل هم افزایی سینتر معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]پیشینه انتخاب عامل synergistic sinter نیز معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Develop new user to tryout in Suzhou area that are typical and suitable user for test.
[ترجمه گوگل]کاربر جدیدی را برای آزمایش در منطقه سوژو ایجاد کنید که کاربر معمولی و مناسب برای آزمایش باشد
[ترجمه ترگمان]tryout ناحیه Suzhou که برای تست کاربر مناسب و مناسب هستند، کاربر جدیدی را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The 49ers had defensive tackle Chris Zorich in for a tryout Thursday.
[ترجمه گوگل]49ers یک تکل دفاعی کریس زوریچ برای آزمایشی پنجشنبه داشتند
[ترجمه ترگمان]این ۴۹ ers روز پنجشنبه برای اولین بار با کریس Zorich مقابله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The producers of House of Flowers kept adding towns for what eventually amounted to a twenty-week tryout period.
[ترجمه گوگل]تولیدکنندگان House of Flowers مدام شهرهایی را اضافه کردند که در نهایت به یک دوره آزمایشی بیست هفته ای رسید
[ترجمه ترگمان]تولید کنندگان خانه گل ها به اضافه کردن شهرها برای چیزی که در نهایت به دوره ۲۰ هفته ای آزمون رسیده بود، ادامه دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Don't forget to try out the equipment before setting up the experiment.
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید که تجهیزات را قبل از تنظیم آزمایش امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]فراموش نکنید که قبل از شروع آزمایش تجهیزات را امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. You will have to try out the various tennis rackets to find out which one suits you best.
[ترجمه گوگل]باید انواع راکت های تنیس را امتحان کنید تا بفهمید کدام یک برای شما مناسب تر است
[ترجمه ترگمان]شما باید راکت های تنیس مختلف را امتحان کنید تا بفهمید کدام یک برای شما مناسب تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. She is going to try out for the basketball team.
[ترجمه گوگل]او قرار است برای تیم بسکتبال تلاش کند
[ترجمه ترگمان]او قصد دارد تیم بسکتبال را امتحان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. He got to try out all the new software.
[ترجمه گوگل]او باید تمام نرم افزارهای جدید را امتحان کند
[ترجمه ترگمان]او باید تمام نرم افزارهای جدید را امتحان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. These teams are going to try out for the Olympic Games.
[ترجمه گوگل]این تیم ها برای بازی های المپیک تلاش می کنند
[ترجمه ترگمان]این تیم ها برای بازی های المپیک تلاش خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. You won't make the team if you don't try out.
[ترجمه گوگل]اگر تلاش نکنید تیم نمی شوید
[ترجمه ترگمان]اگر سعی نکنی، تیم را نخواهی ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. She is raring to try out her new skates.
[ترجمه گوگل]او به ندرت اسکیت های جدید خود را امتحان می کند
[ترجمه ترگمان]می خواد اسکیت جدیدش رو امتحان کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. London Transport hopes to try out the system in September.
[ترجمه گوگل]حمل و نقل لندن امیدوار است این سیستم را در ماه سپتامبر آزمایش کند
[ترجمه ترگمان]حمل و نقل لندن امیدوار است که این سیستم را در ماه سپتامبر امتحان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. Try out the menu on a few friends.
[ترجمه گوگل]منوی چند دوست را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]منوی غذا را روی چند دوست امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. Q: Why did you decide to try out for the Olympics?
[ترجمه گوگل]س: چرا تصمیم گرفتید برای المپیک تلاش کنید؟
[ترجمه ترگمان]سوال: چرا تصمیم گرفتید تا برای المپیک ورزش کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. He was eager to try out his jokes on a virgin audience.
[ترجمه گوگل]او مشتاق بود شوخی های خود را روی یک مخاطب باکره امتحان کند
[ترجمه ترگمان]مشتاق بود که شوخی های خود را بر روی یک مخاطب باکره، امتحان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. I just find it interesting to try out different ways and in the process, I often produce some attractive patterns!
[ترجمه گوگل]برای من جالب است که راه های مختلف را امتحان کنم و در این فرآیند، اغلب الگوهای جذابی تولید می کنم!
[ترجمه ترگمان]من فقط آن را جالب می یابم که راه های مختلفی را امتحان کنم و در این فرآیند، اغلب الگوهای جالبی را تولید می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. Board members advised prospective tenants to try out the units for 48 hours before moving in.
[ترجمه گوگل]اعضای هیئت مدیره به مستاجران آینده توصیه کردند که 48 ساعت قبل از نقل مکان، واحدها را امتحان کنند
[ترجمه ترگمان]اعضای هیات مدیره به tenants احتمالی توصیه کردند که قبل از حرکت به مدت ۴۸ ساعت این واحدها را امتحان کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. So, now is a good time to try out the zoom controls while watching the effect in the viewfinder.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اکنون زمان خوبی است که هنگام تماشای افکت در منظره یاب، کنترلهای بزرگنمایی را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، حالا زمان خوبی است تا کنترل های زوم را امتحان کنیم در حالی که به تاثیر در منظره یاب نگاه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. You'll have a chance to try out the latest in kitchen equipment.
[ترجمه گوگل]شما فرصتی خواهید داشت که جدیدترین تجهیزات آشپزخانه را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]تو این شانس رو داری که آخرین وسایل آشپزخونه رو امتحان کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید