trustiness

/ˈtrʌstɪnɪs//ˈtrʌstɪnɪs/

معنی: قابلیت اعتماد
معانی دیگر: قابلیت اعتماد

جمله های نمونه

1. The factors affecting combat-prepare trustiness are analyzed in this paper. Spare parts optimization is the only pathway to raise surface-to-air missile weapon equipment.
[ترجمه گوگل]عوامل مؤثر بر اعتماد آمادگی رزمی در این مقاله تحلیل می‌شوند بهینه سازی قطعات یدکی تنها راه برای افزایش تجهیزات تسلیحات موشکی زمین به هوا است
[ترجمه ترگمان]عوامل موثر بر آماده سازی - در این مقاله مورد تحلیل قرار می گیرند بهینه سازی قطعات یدکی تنها راه برای افزایش تجهیزات موشک های زمین به هوا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Reverse selection and non - trustiness of the NCMS are the two impact factors of peasant finance.
[ترجمه گوگل]انتخاب معکوس و عدم اعتماد به NCMS دو عامل تأثیر مالی دهقانی هستند
[ترجمه ترگمان]انتخاب معکوس و عدم انطباق of دو عامل تعیین کننده دارایی روستایی محسوب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The public's trustiness is a governmental important affection and the public calls.
[ترجمه گوگل]امانت عامه یک عاطفه مهم حکومتی است و ندای مردم است
[ترجمه ترگمان]trustiness عمومی یک محبت مهم دولتی و تماس های عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion: The method is accurate and trustiness.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: روش دقیق و قابل اعتماد است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: این روش دقیق و دقیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With gravity pendulum and magnetic damp self - leveling, easy operation, highly trustiness.
[ترجمه گوگل]با آونگ گرانشی و مرطوب مغناطیسی خود تراز، عملکرد آسان، بسیار قابل اعتماد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از آونگ گرانش و self، عملیات ساده، عملیات آسان، بسیار دشوار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It indicated that the instrument has good technology, its characters are stabilization and trustiness, the instrument is not only used Multi-burner Oil Heater, but also single burner.
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که ابزار دارای تکنولوژی خوبی است، شخصیت های آن تثبیت و اعتماد هستند، این ابزار نه تنها از بخاری نفتی چند مشعل، بلکه تک مشعل نیز استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این دستگاه نشان داد که ابزار دارای فن آوری خوبی است، شخصیت های آن stabilization و trustiness هستند، این ابزار نه تنها از گرم کن نفت چند تایی استفاده می کند، بلکه یک مشعل نیز به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is confirmed the lab has the characteristics of good stability and trustiness, well expansion.
[ترجمه گوگل]تایید شده است که آزمایشگاه دارای ویژگی های پایداری و اعتماد خوب، گسترش چاه است
[ترجمه ترگمان]این آزمایشگاه تایید می کند که آزمایشگاه ویژگی های پایداری خوب و قابلیت توسعه خوب را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The valve adopt the bolt joint, it's construct simpleness, seal trustiness, capability choiceness, and examine - repair convenience.
[ترجمه گوگل]دریچه اتصال پیچ را می‌پذیرد، سادگی، اطمینان مهر و موم، قابلیت انتخاب و بررسی - راحتی را ایجاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]این دریچه اتصال چفت کننده را می پذیرد، it را می سازد، trustiness seal، قابلیت choiceness را آب بندی می کند و راحتی تعمیر را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابلیت اعتماد (اسم)
reliability, dependability, trustiness

پیشنهاد کاربران

بپرس