truncheon

/ˈtrənt͡ʃən//ˈtrʌnt͡ʃən/

معنی: چماق، عصا، چوب قانون، باتون، چوب پاسبان، با چماق یا باتون زدن
معانی دیگر: باتوم، چوبدستی، (قدیمی) چماق، کدنگ، کدینه، کدیز، (مهجور) تنه ی درخت (که شاخه های آن را زده اند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a staff or baton representing an office or authority; scepter.
مشابه: baton, staff, verge

(2) تعریف: a short club, such as the type carried by police officers; billy.

جمله های نمونه

1. Later Bradlaugh himself was prodded with a truncheon.
[ترجمه گوگل]بعداً خود برادلاگ را با چماق به جان هم انداختند
[ترجمه ترگمان]پس از آن، خود را با چوب و پاسبان تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Because while the truncheon may be used in lieu of conversation, words will always retain their power.
[ترجمه گوگل]زیرا اگرچه ممکن است از چماق به جای گفتگو استفاده شود، کلمات همیشه قدرت خود را حفظ خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که در حالی که با truncheon ممکن است به جای گفتگو مورد استفاده قرار گیرد، کلمات همیشه قدرت خود را حفظ خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. While the truncheon may be used in lieu of conversation, words always retain their power.
[ترجمه گوگل]در حالی که چوب چماق ممکن است به جای گفتگو استفاده شود، کلمات همیشه قدرت خود را حفظ می کنند
[ترجمه ترگمان]در حالی که ممکن است با استفاده از این truncheon به جای گفتگو استفاده شود، کلمات همیشه قدرت خود را حفظ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Why? Because while the truncheon may be used in lieu of conversation. . .
[ترجمه گوگل]چرا؟ زیرا در حالی که ممکن است به جای گفتگو از قمه استفاده شود
[ترجمه ترگمان]چرا؟ زیرا در آن هنگام که کارکنان کشتی ممکن است به جای گفتگو بکار برند،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Why?Because while the truncheon may be used in lieu of conversation, words will always retain their power. Words offer the means to meaning, and for those who will listen, the enunciation of truth.
[ترجمه گوگل]چرا؟ زیرا در حالی که چوب چماق ممکن است به جای گفتگو استفاده شود، کلمات همیشه قدرت خود را حفظ می کنند کلمات ابزاری برای رسیدن به معنا هستند و برای کسانی که گوش می دهند، بیان حقیقت را ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]چرا؟ از آنجا که در حالی که با truncheon ممکن است به جای گفتگو مورد استفاده قرار گیرد، کلمات همیشه قدرت خود را حفظ خواهند کرد کلمات به معنی معنی، و برای کسانی که گوش می دهند، بیان حقیقت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All he had eyes for was the truncheon in the guard's hand.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که چشم داشت، قمه ای بود که در دست نگهبان بود
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که به چشم داشت، اسلحه در دست نگهبان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Because while the truncheon may be used in lieu of conversation. Words will always retain their power. Words offer the means to meaning.
[ترجمه گوگل]زیرا در حالی که ممکن است به جای گفتگو از قمه استفاده شود کلمات همیشه قدرت خود را حفظ می کنند کلمات ابزاری برای معنا ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]به این دلیل که در حالی که این truncheon ممکن است به جای گفتگو مورد استفاده قرار گیرد کلمات همیشه قدرت خود را حفظ خواهند کرد کلمات معانی را به معنی ارایه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Why? Because while the truncheon may be used in lieu of conversation. . . words will always retain their power.
[ترجمه گوگل]چرا؟ زیرا در حالی که ممکن است به جای گفتگو از قمه استفاده شود کلمات همیشه قدرت خود را حفظ می کنند
[ترجمه ترگمان]چرا؟ زیرا در آن هنگام که چوب پاسبان به جای گفتگو بکار می رود، همیشه قدرت آن ها را از دست خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The, policeman hit the man once with his truncheon, and he went down like a felled ox.
[ترجمه گوگل]پلیس یک بار با چماق خود به مرد زد و او مانند گاو نر افتاده پایین رفت
[ترجمه ترگمان]پلیس یک بار با چوب دستی اش ضربه ای به مرد زد و او نیز مانند گاوی که از زمین افتاده باشد پائین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Because while the truncheon may be used in lieu of conversation. Words will always retain their power.
[ترجمه گوگل]زیرا در حالی که ممکن است به جای گفتگو از قمه استفاده شود کلمات همیشه قدرت خود را حفظ می کنند
[ترجمه ترگمان]به این دلیل که در حالی که این truncheon ممکن است به جای گفتگو مورد استفاده قرار گیرد کلمات همیشه قدرت خود را حفظ خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was held for four hours and beaten with a truncheon.
[ترجمه گوگل]او را چهار ساعت نگه داشتند و با قمه زدند
[ترجمه ترگمان]وی به مدت چهار ساعت به اسارت درآمد و با a مورد ضرب و شتم قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Police had considered taking action against David as they said he was carrying an offensive weapon his bendy rubber truncheon.
[ترجمه گوگل]پلیس در نظر گرفته بود که علیه دیوید اقدامی انجام دهد زیرا می‌گفت او سلاح تهاجمی را حمل می‌کرده است
[ترجمه ترگمان]پلیس در نظر داشت علیه دیوید اقدام به عمل کند، زیرا آن ها می گفتند که سلاح تهاجمی را با truncheon پلاستیکی bendy حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Holy-o went over and opened them slowly, holding the truncheon.
[ترجمه گوگل]Holy-o رفت و آنها را به آرامی باز کرد و قمه را در دست داشت
[ترجمه ترگمان]ای و در حالی که چوب را در دست داشت آهسته آن ها را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Or a guard will put a bucket on your head and whack it with a truncheon.
[ترجمه گوگل]یا یک نگهبان سطلی را روی سر شما می گذارد و آن را با قمه می زند
[ترجمه ترگمان]یا یک نگهبان یک سطل را روی سر تو می گذارد و با چوب بر آن می کوبد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چماق (اسم)
stick, bat, club, cudgel, bludgeon, mace, truncheon, stave, maul, quarterstaff

عصا (اسم)
stick, bat, rod, ferule, cane, wand, walking stick, baton, truncheon

چوب قانون (اسم)
bludgeon, nightstick, truncheon

باتون (اسم)
club, truncheon, swagger stick

چوب پاسبان (اسم)
truncheon

با چماق یا باتون زدن (فعل)
truncheon

انگلیسی به انگلیسی

• club, cudgel; rod representing authority
a truncheon is a short, thick stick used by british policemen as a weapon.

پیشنهاد کاربران

بپرس