truncation

/trʌŋˈkeɪʃn̩//trʌŋˈkeɪʃn̩/

معنی: برش، کوتاه سازی، ناقص سازی، قطع سر، بی سر سازی، ابتر سازی، تسطیح زوایا
معانی دیگر: برش، کوتاه سازی

جمله های نمونه

1. Eliot's witty 1918 truncation of an Arnoldian phrase prefigures the Hollow Men's predicament.
[ترجمه گوگل]کوتاه کردن شوخ‌آمیز یک عبارت آرنولدی توسط الیوت در سال 1918، وضعیت مخمصه مردان توخالی را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]سال ۱۹۱۸ witty هوشمندانه در سال ۱۹۱۸ این عبارت را از مخمصه ای که در این مخمصه افتاده بود خنثی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Then, a simple data-stream truncation method is able to both terminate the coding in advance and approximate the optimal rate distortion.
[ترجمه گوگل]سپس، یک روش کوتاه کردن جریان داده ساده می‌تواند هم کدگذاری را از قبل خاتمه دهد و هم اعوجاج نرخ بهینه را تقریبی کند
[ترجمه ترگمان]سپس، یک روش برش داده ساده می تواند هم برنامه نویسی را به جلو و هم به طور تقریبی اعوجاج نرخ بهینه را نیز به پایان برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The appropriate selections of the moving interval, truncation error and the point of onset is to minimize the computer storage and the number of operations required.
[ترجمه گوگل]انتخاب مناسب فاصله زمانی حرکت، خطای برش و نقطه شروع به حداقل رساندن فضای ذخیره سازی کامپیوتر و تعداد عملیات مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]انتخاب مناسب فواصل حرکت، خطای برش و نقطه شروع آن این است که ذخیره سازی کامپیوتر و تعداد عملیات مورد نیاز را به حداقل برسانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In fact, any numerical discretization method has truncation error and there's no need to treat the difference equations as equality constraint.
[ترجمه گوگل]در واقع، هر روش گسسته عددی دارای خطای برش است و نیازی به تلقی معادلات تفاوت به عنوان محدودیت برابری نیست
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، هر روش گسسته سازی عددی دارای خطای برش است و نیازی به برخورد با معادلات اختلاف به عنوان محدودیت برابری نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The influence of modal truncation was also discussed and its related compensation method was suggested.
[ترجمه گوگل]تأثیر برش مودال نیز مورد بحث قرار گرفت و روش جبران مربوط به آن پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]تاثیر برش عرضی نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفت و روش جبران مربوطه آن پیشنهاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Block truncation coding(BTC)is an efficient and fast lossy image coding technique.
[ترجمه گوگل]کدگذاری بلاک برش (BTC) یک تکنیک کدگذاری تصویر با اتلاف کارآمد و سریع است
[ترجمه ترگمان]کدگذاری برش برش (BTC)یک تکنیک فشرده سازی تصویر سریع و سریع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. False edges due to truncation artifacts can be removed using this method.
[ترجمه گوگل]لبه های کاذب ناشی از مصنوعات برش را می توان با استفاده از این روش حذف کرد
[ترجمه ترگمان]لبه های اشتباه به خاطر برش (برش)می توانند با استفاده از این روش حذف شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Based on the modal truncation method of eigenderivatives and certain approximation, a set of formulations for sensitivity numbers of mean squared random dynamic responses is derived.
[ترجمه گوگل]بر اساس روش برش معینی از مولفه‌های ویژه و تقریب معین، مجموعه‌ای از فرمول‌ها برای اعداد حساسیت میانگین مجذور پاسخ‌های دینامیکی تصادفی به دست می‌آید
[ترجمه ترگمان]براساس روش برش modal of و تقریب خاص، مجموعه ای از فرمولاسیون برای اعداد حساسیت متوسط به صورت مجذور میانگین به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Error: byte array truncation to a length of { 0 }.
[ترجمه گوگل]خطا: قطع آرایه بایت به طول {0}
[ترجمه ترگمان]خطا: آرایه byte به طول { ۰ }
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Note: Text truncation implies the inability to access the complete text, even employing alternative user interface mechanisms like scrolling, displaying another dialog, or providing a More button.
[ترجمه گوگل]توجه: کوتاه کردن متن به معنای عدم امکان دسترسی به متن کامل است، حتی با استفاده از مکانیسم‌های رابط کاربری جایگزین مانند پیمایش، نمایش گفتگوی دیگر یا ارائه دکمه More
[ترجمه ترگمان]توجه: متن برش دلالت بر ناتوانی در دستیابی به متن کامل دارد، حتی به کارگیری مکانیسم های واسط کاربر جایگزین مانند لغزش، نمایش یک محاوره دیگر، یا ایجاد یک دکمه بیشتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The word length errors using truncation of sign magnitude code are analyzed.
[ترجمه گوگل]خطاهای طول کلمه با استفاده از برش کد بزرگی علامت تحلیل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]خطاهای طول کلمه با استفاده از برش از کد شدت نشانه مورد تحلیل قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A new integration formula and its local truncation error are presented on the basis of non-iso-interval Newton interpolation.
[ترجمه گوگل]یک فرمول ادغام جدید و خطای برش محلی آن بر اساس درونیابی نیوتن بدون فاصله ایزو ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]فرمول انتگرال گیری جدید و خطای برش موضعی آن براساس درون یابی non نیوتن نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. By painleve truncation method, the auto-Backlund transformation is given and the transformation is consistent with the result by using the improved homogeneous balance method.
[ترجمه گوگل]با روش برش پین لیو، تبدیل خودکار Backlund داده می شود و با استفاده از روش تعادل همگن بهبود یافته، تبدیل با نتیجه مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش برش painleve، تبدیل خودکار - Backlund داده می شود و تبدیل با نتیجه با استفاده از روش تعادل همگن بهبود می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برش (اسم)
cut, cutting, abscission, incision, section, slice, dissection, mammock, borsch, borscht, broach, slash, clip, concision, scissoring, truncation, slicing, hack, excision, resection, snip, snipping

کوتاه سازی (اسم)
curtailment, truncation, formularization

ناقص سازی (اسم)
truncation

قطع سر (اسم)
truncation

بی سر سازی (اسم)
truncation

ابتر سازی (اسم)
truncation

تسطیح زوایا (اسم)
truncation

تخصصی

[کامپیوتر] بریدن، کوتاه کردن - برش قسمتی از یک چیز، به ویژه : (1) حذف ارقام عددی که در سمت راست نقطه ی ممیز قرار دارند. مثلاً با کوتاه کردن 6/45، عدد 6 و با کوتاه کردن 737/984، عدد 737 به دست می آید . در پاسکال این عمل به وسیله ی تابع trunc و در بیسیک به وسیله ی تابع INT انجام می شود. بر خلاف rounding ( گرد کردن )، که پیدا کردن نزدیکترین عدد کامل مورد نظر است .( مانند 738 برای 737/984 ) (2) بریدن قسمتی از یک تصویر یا کلمه ی چاپی هنگامی که فضای کافی برای چاپ وجود ندارد.
[زمین شناسی] بُرش ،کوتاه سازى ،تسطیح
[ریاضیات] برش (برشی)
[آمار] بُرش
[آب و خاک] برش کوتاه سازی

انگلیسی به انگلیسی

• act of shortening, act of cutting short; quality of being truncated; leaving out of unaccented syllables at the beginning or end of a line (literature)

پیشنهاد کاربران

کوتاه شدگی امواج الیوت
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : truncate
اسم ( noun ) : truncation
صفت ( adjective ) : truncated
قید ( adverb ) : _

بپرس