trumpeter

/ˈtrəmpətər//ˈtrʌmpɪtə/

معنی: جارچی، شیپورچی، شیپور زن، کرنازن
معانی دیگر: (در اصل - سرباز یا منادی)شیپورچی، (ارکستر و غیره) ترومپت نواز، کسی که از پیش درباره ی چیزی آگاهی می دهد، هشدارگر، منادی، (جانور شناسی) مرغ جارچی (تیره ی psophiidae بومی امریکای جنوبی)، رجوع شود به: trumpeter swan

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who plays a trumpet; trumpet player.

(2) تعریف: a person who announces or praises something; herald.
مشابه: herald

(3) تعریف: a large South American bird, related to cranes and rails, that has a loud trumpetlike cry.

(4) تعریف: see trumpeter swan.

(5) تعریف: one of a breed of domestic pigeon having a rounded crest and feathered feet.

جمله های نمونه

1. Trumpeter Red Rodney was playing with Kenny Clarke on drums .
[ترجمه گوگل]ترومپتر رد رادنی در حال نواختن با کنی کلارک درام بود
[ترجمه ترگمان] وقتی که \"رادنی سرخ\" داشت با \"کنی کلارک\" بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Trumpeter Marcus Belgrave ran a jazz workshop for young artists.
[ترجمه گوگل]مارکوس بلگریو، نوازنده شیپور، یک کارگاه جاز برای هنرمندان جوان راه اندازی کرد
[ترجمه ترگمان]مارکوس Marcus Belgrave یک کارگاه جاز برای هنرمندان جوان اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Trumpeter Barbaro Teuntor Garcia is the only horn player; there is no keyboardist.
[ترجمه گوگل]ترومپت باربارو تنتور گارسیا تنها نوازنده شاخ است کیبوردیست وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]Trumpeter Barbaro گارسیا تنها نوازنده بوق است؛ هیچ keyboardist وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The event will pay tribute to the late trumpeter Louis Armstrong.
[ترجمه گوگل]در این مراسم از لوئیس آرمسترانگ، ترومپت ساز فقید قدردانی می شود
[ترجمه ترگمان]این اتفاق موجب ادای احترام به the مرحوم لویی آرمسترانگ خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The embassage had a trumpeter, and he blew a resounding flourish.
[ترجمه گوگل]سفارت یک شیپور داشت و او رونق پرطنین خود را دمید
[ترجمه ترگمان]این سفیر a trumpeter بود و با شکوه و شکوه می وزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Trumpeter, sound the charge!
[ترجمه گوگل]شیپورزن، صدای اتهام!
[ترجمه ترگمان]! Trumpeter، صدا رو صدا کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sharing front line duties with trumpeter Antoine Drye, and with Ellis Marsalis on piano in the larger-ensemble tracks.
[ترجمه گوگل]به اشتراک گذاشتن وظایف خط مقدم با آنتوان درای، نوازنده ترومپت، و با الیس مارسالیس در پیانو در مسیرهای گروه بزرگتر
[ترجمه ترگمان]به اشتراک گذاشتن وظایف خط مقدم با نوازنده ترومپت انتونی Drye و با الیس Marsalis بر روی پیانو در مسیرهای بزرگ تر - گروهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A former jazz trumpeter, Nancarrow created remarkably imaginative music that sounds perpetually fresh and vital.
[ترجمه گوگل]نانکارو، ترومپت‌نواز سابق جاز، موسیقی فوق‌العاده تخیلی خلق کرد که همیشه تازه و حیاتی به نظر می‌رسد
[ترجمه ترگمان]A نوازنده ترومپت جاز است که به طور قابل توجهی موسیقی تخیلی ایجاد می کند که همیشه تازه و حیاتی به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jazz trumpeter Wynton Marsalis played a solo.
[ترجمه گوگل]وینتون مارسالیس، نوازنده ترومپت جاز، تک نوازی کرد
[ترجمه ترگمان]نوازنده ترومپت جاز Wynton تک نوازی را بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Six years later she recorded with trumpeter Russell Jacquet's group for Network.
[ترجمه گوگل]شش سال بعد او با گروه ترومپتوز راسل ژاکه برای شبکه ضبط کرد
[ترجمه ترگمان]او شش سال بعد گروه trumpeter راسل را برای شبکه ثبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. How, one marveled, can any trumpeter deliver so much music and take so few breaths?
[ترجمه گوگل]شگفت زده شد که چگونه یک ترومپتوز می تواند این همه موسیقی ارائه دهد و این همه نفس کم بکشد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه می توان موسیقی آن قدر موسیقی نواخت و چند نفس کشید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Beckerhoff is a virtuoso trumpeter with an excellent range and sound.
[ترجمه گوگل]بکرهوف یک ترومپت ساز خوش تیپ با برد و صدای عالی است
[ترجمه ترگمان]Beckerhoff یک نوازنده ترومپت آمریکایی با برد و برد عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. American jazz trumpeter and vocalist who was noted for his muted trumpet style and his mumbled scat singing.
[ترجمه گوگل]ترومپت و نوازنده جاز آمریکایی که به خاطر سبک ترومپت کم صدا و آواز زمزمه دارش مشهور بود
[ترجمه ترگمان]نوازنده ترومپت آمریکایی جاز و خواننده که به سبک بوق muted و آواز زیر لبی او توجه داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A trumpeter swan glides across the surface of the Yellowstone River. Trumpeter swans once faced extinction; today their numbers are rebounding.
[ترجمه گوگل]یک قو شیپور بر روی سطح رودخانه یلواستون می چرخد قوهای شیپورزن زمانی با انقراض روبرو شدند امروز تعداد آنها در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]قو قو از سطح رودخانه Yellowstone عبور می کند swans که زمانی در معرض خطر انقراض قرار داشتند، امروز در حال بازگشت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The trumpeter taken prisoner A trumpeter was captured by his enemy in a battle.
[ترجمه گوگل]ترومپتوز به اسارت در آمد شیپورزن در نبردی به دست دشمن خود اسیر شد
[ترجمه ترگمان]The که trumpeter را به اسارت گرفته بود دشمن او در نبردی اسیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جارچی (اسم)
blazer, crier, beadle, herald, town crier, bellman, trumpeter, shouter

شیپورچی (اسم)
trumpet, bugler, trumpeter

شیپور زن (اسم)
trumpeter, tooter, trombonist

کرنازن (اسم)
trumpeter

انگلیسی به انگلیسی

• person who plays the trumpet; proclaimer; praiser; type of south american bird related to cranes and possessing a loud cry; kind of swan; kind of pigeon
a trumpeter is someone who plays a trumpet.

پیشنهاد کاربران

بپرس