trump

/ˈtrəmp//trʌmp/

معنی: صدای شیپور، خال حکم، ادم خوب، مغلوب ساختن پیشی جستن، خالاتو بازی کردن
معانی دیگر: (برخی بازی های ورق) خال آتو، برتری یا نیروی اندوخته شده برای روز مبادا، (مجازی) ورق برنده، عامل برنده، مثمرثمر، (گاهی جمع با فعل مفرد) ورق های آتو، خال های حکم، ورق آتو (یا حکم) را بازی کردن، حکم زدن، سبقت گرفتن، بردن، برتری یافتن، (عامیانه) آدم خوب، آدم به دردخور، (قدیمی) رجوع شود به: trumpet، در بازی ورق خال اتو، نیروی ذخیره ونهانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: in certain card games, a suit or a card of a suit that outranks other suits during a particular hand.

(2) تعریف: some resource that can be held in reserve to use at a moment of need.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: trumps, trumping, trumped
(1) تعریف: in certain card games, to win (cards) by using a trump.

(2) تعریف: to surpass or outdo.
مشابه: ace, cap

- He trumped every strategy of mine.
[ترجمه گوگل] او هر استراتژی من را زیر پا گذاشت
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
عبارات: trump up
• : تعریف: in certain card games, to play a trump card or to take cards with a trump card.

جمله های نمونه

1. trump up
(برای کسی) پاپوش درست کردن،تهمت زدن،(اتهام و غیره) جعل کردن،بهانه تراشیدن،پرونده سازی کردن

2. a trump can take any card of any other suit
خال حکم می تواند هر ورق از هر خال دیگر را ببرد.

3. play one's trump card
ورق برنده ی خود را بازی کردن

4. oil is the trump which they may bring up during the negotiations
نفت،خال برنده ای است که ممکن است طی مذاکرات عنوان کنند.

5. But then he decided to play his trump card .
[ترجمه گوگل]اما بعد تصمیم گرفت برگ برنده اش را بازی کند
[ترجمه ترگمان]ولی بعدش تصمیم گرفت که با برگ برنده بازی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He took my ace with a low trump.
[ترجمه گوگل]او آس من را با یک برنده کم گرفت
[ترجمه ترگمان]اون ایس من رو با شیپورش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I had to play a trump to win the trick.
[ترجمه شیرین زمانی] برای بردن بازی مجبور بودم یه برگ برنده رو کنم.
|
[ترجمه گوگل]برای بردن این ترفند باید یک برنده بازی می کردم
[ترجمه ترگمان] من باید یه برگ برنده بازی می کردم تا این حقه رو ببرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Anthea was about to play her trump card - without her signature none of the money could be released.
[ترجمه گوگل]آنته آ می خواست برگ برنده اش را بازی کند - بدون امضای او هیچ یک از پول ها آزاد نمی شد
[ترجمه ترگمان]anthea قصد داشت کارت برنده خود را بازی کند - بدون امضای او هیچ کدام از این پول را نمی توان آزاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Vienna's trump cards include concerts in the palaces where Mozart made music.
[ترجمه گوگل]برگه های برنده وین شامل کنسرت در کاخ هایی است که موتزارت موسیقی می ساخت
[ترجمه ترگمان]کارت برنده وین شامل کنسرت ها در کاخ هایی است که موتسارت در آن موسیقی درست می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He played a trump.
[ترجمه گوگل]او یک ترامپ بازی کرد
[ترجمه ترگمان]اون با برگ برنده بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They hold all the trump cards .
[ترجمه گوگل]آنها همه برگه های برنده را در دست دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها همه ورق برنده را نگه می دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She played a trump.
[ترجمه گوگل]او یک ترامپ بازی کرد
[ترجمه ترگمان]اون یه برگ برنده بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Luckily, I drew a trump.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه من یک برنده کشیدم
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، من برگ برنده شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That night, though, our sincerity was our trump card.
[ترجمه گوگل]آن شب اما، اخلاص ما برگ برنده ما بود
[ترجمه ترگمان]اون شب، با این وجود، صداقت ما برگ برنده ما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صدای شیپور (اسم)
blast, clang, trump, tantara

خال حکم (اسم)
trump

ادم خوب (اسم)
trump

مغلوب ساختن پیشی جستن (فعل)
trump

خالاتو بازی کردن (فعل)
trump

انگلیسی به انگلیسی

• playing card belonging to the presently leading suit (cards); suit of cards ranking above the others (cards); last resort, final resource; admired person; trumpet, sound of a trumpet (archaic, poetry)
defeat with a trump, play a trump (cards); outdo
in a game of cards, trumps is the suit with the highest value.
your trump card is the most powerful thing that you can use or do to gain an advantage.

پیشنهاد کاربران

دوستان وقتی نمی دونید تکذیب نکنید .
جناب supersu درست فرمودند
In British slang, however, “to trump” ( intransitive verb ) also means to expel gas through the anus — e. g. Trumped from eating too much baked beans — often in a highly audible way ( as in with trailing sound )
To provide what is needed, especially unexpectedly and at the last moment.
فراهم کردن مایحتاج بویژه غیره منتظره و لحظه ی آخری
Paul came up trumps and managed to borrow a car for us.
پل هزینه ها را تقبل کرد و یک ماشین برایمان کرایه کند.
...
[مشاهده متن کامل]

I got certified and helping people through the trump of money.
مدرکم را گرفتم و از طریق تأمین مالی به افراد کمک میکردم.

اولویت داشتن
ارجحیت داشتن
در انگلستان به معنی گوز یا گوزووو هست.
مثال:
. U r little dirty trump
تو یه گوزوو، یه کثیف و حقیر هستی.
رو دست کسی آوردن، رو دست کسی زدن ( کار بهتری ارائه دادن )
معنی بریدن هم دارد.
در بازی پاسور معنی خال حکم را می دهد.
رئیس جمهور سابق آمریکا
برگ برنده _ عامل پیروزی
غلبه کردن
Trumpدر سیاست نام رئیس جمهور آمریکاست
مغلوب ساختن، پیشی جستن، آدم خوب، نیروی ذخیره، در ورق بازی هم از این اصطلاح استفاده می شود ( خال حکم ) .
a helpful or admirable person.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس