truffle

/ˈtrəfl̩//ˈtrʌfl̩/

معنی: قارچ خوراکی دنبلان، قارچ دنبلان، دنبلان وار
معانی دیگر: (گیاه شناسی) قارچ دنبلان (راسته ی tuberales به ویژه جنس tuber)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of various fungi growing as parasites on tree roots and bearing underground an edible growth that is a great delicacy.

(2) تعریف: a bite-sized piece of rich chocolate candy, often flavored with extra sweetening or liqueurs.

جمله های نمونه

1. One chocolate truffle has the same amount of fat as 26 oranges.
[ترجمه گوگل]یک ترافل شکلاتی به اندازه 26 پرتقال چربی دارد
[ترجمه ترگمان]شکلات یکی از شکلات به اندازه ۲۶ پرتقال دارای همان مقدار چربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He became honorary president of the region's truffle farmers' union.
[ترجمه گوگل]وی رئیس افتخاری اتحادیه ترافل کاران منطقه شد
[ترجمه ترگمان]او رئیس افتخاری اتحادیه کشاورزان truffle شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The remaining truffles are boiled for sterilization and canned for sale as truffles and as truffle juice during the off season.
[ترجمه گوگل]ترافل های باقی مانده برای عقیم سازی آب پز می شوند و برای فروش به عنوان ترافل و به عنوان آب ترافل در فصل خارج از آن کنسرو می شوند
[ترجمه ترگمان]The های باقیمانده برای استریل کردن و کنسرو کردن برای فروش به عنوان truffles ها و به عنوان عصاره truffle در طول فصل خلوت، جوشانده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He orders ravioli with foie gras and white truffle shavings.
[ترجمه گوگل]او راویولی با فوی گراس و براده های ترافل سفید سفارش می دهد
[ترجمه ترگمان]He با foie قارچ و قارچ سفید سفارش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Truffle research is still in its infancy, however.
[ترجمه گوگل]با این حال، تحقیقات ترافل هنوز در مراحل اولیه است
[ترجمه ترگمان]با این حال، تحقیقات truffle هنوز در دوران کودکی خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. New this Christmas are Whisky Thistle Truffles, each moulded into a thistle shape and filled with real whisky truffle centres.
[ترجمه گوگل]در این کریسمس، ترافل‌های ویسکی خار (Whiskey Thistle Truffles) جدید هستند، که هر کدام به شکل خار شکل گرفته و با مراکز واقعی ویسکی ترافل پر شده‌اند
[ترجمه ترگمان]این کریسمس جدید Whisky Thistle truffles است که هر کدام به شکل کنگر وحشی درآمده و مملو از مراکز واقعی ویسکی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Truffle mushrooms are plentiful in the southwest Algeria desert.
[ترجمه گوگل]قارچ ترافل در صحرای جنوب غربی الجزایر به وفور یافت می شود
[ترجمه ترگمان]قارچ truffle در جنوب غربی الجزایر فراوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The pigs rooted for truffle in this forest.
[ترجمه گوگل]خوک ها در این جنگل به دنبال ترافل هستند
[ترجمه ترگمان]خوک ها از truffle در جنگل ریشه می گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Truffle Polenta Cake, Pan Fried Taleggio Cheese, Asparagus, Olive Dressing.
[ترجمه گوگل]کیک پولنتا ترافل، پنیر تالیجو، مارچوبه، سس زیتون
[ترجمه ترگمان]کیک polenta کیک، پنیر Pan Fried، Asparagus، لباس زیتون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Truffle: Edible, underground fungus in the genus Tuber (class Ascomycetes, division Mycota), prized as a food delicacy since antiquity.
[ترجمه گوگل]ترافل: قارچ خوراکی و زیرزمینی از جنس Tuber (طبقه Ascomycetes، بخش Mycota)، که از دوران باستان به عنوان یک غذای لذیذ ارزشمند بوده است
[ترجمه ترگمان]truffle: قارچ زیرزمینی، قارچ زیرزمینی در جنس Tuber (کلاس Ascomycetes، بخش Mycota)، که از زمان باستان بعنوان یک خوراک لذیذ شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Kennett Square mushroom strudel with white truffle cream sauce.
[ترجمه گوگل]اشترودل قارچ مربعی کنت با سس خامه ای ترافل سفید
[ترجمه ترگمان]قارچ Kennett، strudel با سس قارچ سفید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In 200 a large white truffle from Italy was sold for the highest price ever.
[ترجمه گوگل]در سال 200 یک ترافل سفید بزرگ از ایتالیا به بالاترین قیمت تا کنون فروخته شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰، truffle سفید بزرگی از ایتالیا برای بالاترین قیمت فروخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Smooth tannins texture, concentrated black fruits, truffle, chocolate and vanilla oak taste.
[ترجمه گوگل]بافت صاف تانن، میوه های سیاه غلیظ، ترافل، شکلات و طعم بلوط وانیلی
[ترجمه ترگمان]بافت tannins صاف، میوه های سیاه متمرکز، truffle، شکلات و طعم بلوط وانیل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mongfish Foie Gras and Truffle White Fish Caviar with Potato and Celery Root Salad.
[ترجمه گوگل]مانگ ماهی فوی گراس و خاویار ماهی سفید ترافل با سالاد سیب زمینی و ریشه کرفس
[ترجمه ترگمان]Mongfish Foie Gras و truffle ماهی سفید با سالاد سیب زمینی و کرفس غول پیکر سیب زمینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Intense currants, black berries, truffle and vanilla oak in palate, finish in length.
[ترجمه گوگل]مویز شدید، توت سیاه، ترافل و بلوط وانیلی در کام، به طول پایان می رسد
[ترجمه ترگمان]کشمش قوی، توت سیاه، قارچ، قارچ با طعم وانیل و oak وانیل در length
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قارچ خوراکی دنبلان (اسم)
truffle

قارچ دنبلان (اسم)
truffle

دنبلان وار (صفت)
truffle

انگلیسی به انگلیسی

• any one of a number of subterranean fungi that are edible
a truffle is a soft round sweet flavoured with chocolate or rum.
a truffle is also a round mushroom-like fungus which grows underground and is considered very good to eat.

پیشنهاد کاربران

[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
ترافل
برای بلاکچین هایی که از EVM استفاده م کنند، ترافل به عنوان یک محیط توسعه و یک چارچوب آزمایشی عمل می کند، ابزاری که به طور گسترده برای توسعه برنامه بلاکچین استفاده می شود.
نوعی شکلات کروی شکل که داخل آن با آجیل و روی آن شکلاتی است
قارچ کم یاب خوراکی
( گیاه ) دنبلان - ( شیرینی ) ریس
( N )

بپرس