1. In the first episode in 193 Tracy sees his sweetheart Tess Trueheart kidnapped and her father murdered.
[ترجمه گوگل]در قسمت اول 193 تریسی می بیند که معشوقه اش تس تروهارت ربوده شده و پدرش به قتل می رسد
[ترجمه ترگمان]در قسمت اول ماه نوامبر تریسی احساس کرد که sweetheart و پدرش را دزدیده و پدرش به قتل رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This truehearted Reformer feared not the face of man.
[ترجمه گوگل]این مصلح صادق دل از چهره انسان نمی ترسید
[ترجمه ترگمان]این reformer truehearted از چهره انسان نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Be a honest man, do truehearted business.
[ترجمه گوگل]یک مرد صادق باشید، تجارت با قلب واقعی انجام دهید
[ترجمه ترگمان]مرد شریفی باش، truehearted را انجام بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We will get the most truehearted digestion when we take part in much practice.
[ترجمه گوگل]وقتی در تمرین زیاد شرکت کنیم، صادقانه ترین هضم را دریافت خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ما در تمرین زیاد شرکت می کنیم، هضم truehearted را به دست خواهیم آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The truehearted friendship which deserves the price of one's life in the movie "Heroes" is so rare that I am deeply moved by it.
[ترجمه گوگل]دوستی صمیمانه ای که در فیلم «قهرمانان» سزاوار بهای جان است، آنقدر نادر است که من عمیقاً تحت تأثیر آن هستم
[ترجمه ترگمان]دوستی truehearted که سزاوار قیمت زندگی یک نفر در فیلم \"قهرمانان\" است به قدری نادر است که من عمیقا تحت تاثیر آن قرار گرفته ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Once there was a truehearted love at my hand, but I didn't cherish . . .
[ترجمه گوگل]یک بار عشق واقعی در دست من بود، اما من آن را گرامی نداشتم
[ترجمه ترگمان]یک بار there truehearted بود که در دست من بود، اما من آن را دوست نداشتم …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You must be truehearted.
8. The company persists in the principle of Quality First and Clients Supreme all along ans trusts its clients with quality products,considerate post-sales services and truehearted management ideas.
[ترجمه گوگل]این شرکت در تمام مدت بر اصل کیفیت اول و مشتریان عالی پافشاری می کند و به مشتریان خود با محصولات با کیفیت، خدمات پس از فروش قابل توجه و ایده های مدیریت صادقانه اعتماد می کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت همچنان در اصل \"کیفیت اول کیفیت\" و \"مشتریان عالی\" به مشتریان خود با محصولات با کیفیت، خدمات پس از فروش و ایده های مدیریتی truehearted اعتماد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. As the teaching staff, learning tolerance and oblivion is one kind of great virtue and truehearted love.
[ترجمه گوگل]به عنوان کادر آموزشی، یادگیری بردباری و فراموشی یکی از فضیلت های بزرگ و عشق صادقانه است
[ترجمه ترگمان]همانطور که پرسنل آموزش، تحمل آموزش و فراموشی یک نوع فضیلت بزرگ و عشق truehearted هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. As the soul of Chinese culture, classical poetry is glorified as a beautiful landscape in Chinese cultural history with its refined language, luxuriant imagination and truehearted passion.
[ترجمه گوگل]به عنوان روح فرهنگ چینی، شعر کلاسیک به عنوان منظره ای زیبا در تاریخ فرهنگی چین با زبان تصفیه شده، تخیل مجلل و اشتیاق واقعی خود تجلیل می شود
[ترجمه ترگمان]به عنوان روح فرهنگ چین، شعر کلاسیک به عنوان یک چشم انداز زیبا در تاریخ فرهنگی چین با زبان refined و شور و شوق truehearted مورد تجلیل قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I will go to cinama with my daughter this afternoon. I think MJ's music is truehearted and the truth is the base of good and beautiful.
[ترجمه گوگل]امروز بعد از ظهر با دخترم به سینما می رویم به نظر من موسیقی ام جی واقعی است و حقیقت پایه خوب و زیباست
[ترجمه ترگمان]امروز بعد از ظهر با دخترم به cinama خواهم رفت من فکر می کنم موسیقی ام جی truehearted و حقیقت پایه و اساس زیبایی و زیبایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید