### 🔸 معادل فارسی:
وفادار به خود / صادق با خود / مطابق با ذات خود
در زبان محاوره ای:
خودِ واقعیشه، ادا درنمیاره، با خودش رو راسته، نقش بازی نمی کنه
- - -
### 🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ** ( اخلاقی – صداقت درونی ) :**
وقتی فردی با باورها، ارزش ها، و شخصیت خودش هماهنگه و تحت تأثیر فشارهای بیرونی تغییر نمی کنه
> مثال: *She’s always true to herself, even when others disagree. *
> همیشه با خودش رو راسته، حتی وقتی بقیه مخالفن.
2. ** ( فرهنگی – اصالت شخصی ) :**
بیان احترام به کسی که نقش بازی نمی کنه، خودش رو سانسور نمی کنه، و همون طور که هست زندگی می کنه
> مثال: *Artists who are true to themselves create timeless work. *
> هنرمندایی که با خودشون صادقن، آثار ماندگار خلق می کنن.
3. ** ( روان شناختی – خودپذیری ) :**
نشونه ی سلامت روانی و پذیرش خود، بدون تظاهر یا انکار
> مثال: *Being true to oneself is key to inner peace. *
> صادق بودن با خود، کلید آرامش درونیه.
- - -
### 🔸 مترادف ها:
**authentic – self - honest – genuine – real – in alignment**
وفادار به خود / صادق با خود / مطابق با ذات خود
در زبان محاوره ای:
خودِ واقعیشه، ادا درنمیاره، با خودش رو راسته، نقش بازی نمی کنه
- - -
### 🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ** ( اخلاقی – صداقت درونی ) :**
وقتی فردی با باورها، ارزش ها، و شخصیت خودش هماهنگه و تحت تأثیر فشارهای بیرونی تغییر نمی کنه
> مثال: *She’s always true to herself, even when others disagree. *
> همیشه با خودش رو راسته، حتی وقتی بقیه مخالفن.
2. ** ( فرهنگی – اصالت شخصی ) :**
بیان احترام به کسی که نقش بازی نمی کنه، خودش رو سانسور نمی کنه، و همون طور که هست زندگی می کنه
> مثال: *Artists who are true to themselves create timeless work. *
> هنرمندایی که با خودشون صادقن، آثار ماندگار خلق می کنن.
3. ** ( روان شناختی – خودپذیری ) :**
نشونه ی سلامت روانی و پذیرش خود، بدون تظاهر یا انکار
> مثال: *Being true to oneself is key to inner peace. *
> صادق بودن با خود، کلید آرامش درونیه.
- - -
### 🔸 مترادف ها: