1. We had to trudge up the track back to the station.
[ترجمه گوگل]مجبور شدیم مسیر را به سرعت به سمت ایستگاه طی کنیم
[ترجمه ترگمان]باید راه بازگشت به ایستگاه را با زحمت راه می رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I'd had to trudge through the snow to get there.
[ترجمه گوگل]برای رسیدن به آنجا باید از میان برف ها می گذشتم
[ترجمه ترگمان]مجبور بودم از میان برف راه بروم تا به آنجا برسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We were reluctant to start the long trudge home.
[ترجمه گوگل]ما تمایلی به شروع مسیر طولانی خانه نداشتیم
[ترجمه ترگمان]ما بی میل بودیم که راه پیمایی طولانی را شروع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We came back from our trudge across the moor wet and tired.
[ترجمه گوگل]ما خیس و خسته از کنار تالاب برگشتیم
[ترجمه ترگمان]از راه طولانی و خسته آن سوی خلنگ زار برگشتیم و خسته و خسته به نظر رسیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They've set off for the long trudge home.
[ترجمه گوگل]آنها به سمت خانه طویل دراز حرکت کرده اند
[ترجمه ترگمان]راه طولانی را در پیش گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Fighting the wind, she begins the trudge back to ex-banker's bungalow.
[ترجمه گوگل]او در حال مبارزه با باد، به خانه ییلاقی بانکدار سابق بازگشت
[ترجمه ترگمان]با باد مخالفت می کند و با قدم های آهسته به خانه ییلاقی خود بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I trudge up the High Street and pay no attention at first to the sirens.
[ترجمه گوگل]از خیابان بالا می روم و در ابتدا به آژیرها توجه نمی کنم
[ترجمه ترگمان]از خیابان اصلی بالا می روم و اول به صدای آژیر توجه نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I trudge off the platform on to the exit gantry and look below.
[ترجمه گوگل]از روی سکو به سمت دروازه خروجی می روم و به زیر نگاه می کنم
[ترجمه ترگمان]راه خروجی را به آرامی از سکو دور می کنم و به پایین نگاه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The windscreen wipers trudge sluggishly and ineffectively through the water, bringing visibility down to a few feet.
[ترجمه گوگل]برف پاک کن های شیشه جلو به آرامی و بی اثر در آب حرکت می کنند و دید را تا چند فوت کاهش می دهند
[ترجمه ترگمان]برف پاک کن شیشه جلوی اتومبیل به کندی و کندی به کندی پیش می رود و از میان آب عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Watching Ferdinand trudge off dejectedly at the end, it was hard not to feel sorry for him.
[ترجمه گوگل]با تماشای اینکه فردیناند در انتها با ناراحتی در حال دور شدن است، سخت بود که برای او متاسف نباشم
[ترجمه ترگمان]در حالی که فردیناند را تماشا می کرد، در حالی که آهسته آهسته راه می رفت، سخت ناراحت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. When I trudge to the door, only Des comes to let me out.
[ترجمه گوگل]وقتی به سمت در می روم، فقط دس می آید تا من را بیرون بگذارد
[ترجمه ترگمان]، وقتی که به در راه میدم فقط \"وین\" میاد که بذاره من برم بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He could only trudge back into the narrow dark.
[ترجمه گوگل]او فقط می توانست به تاریکی باریک برگردد
[ترجمه ترگمان]فقط می توانست راه را در تاریکی باریک راه بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We trudge through thick grass, bright green matted fur in its soaked richness.
[ترجمه گوگل]ما از میان چمن های ضخیم، خزهای مات شده سبز روشن در غنای خیس آن می چرخیم
[ترجمه ترگمان]به راه خود ادامه می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Their life had become a never-ending trudge to keep the Looms of the necromancer weaving dreadful enchantments.
[ترجمه گوگل]زندگی آنها تبدیل به یک تله بی پایان شده بود تا بافندگیهای نروکومسر را در حال بافتن افسونهای وحشتناک نگه دارند
[ترجمه ترگمان]زندگی آن ها هیچ گاه به پایان نرسیده بود که the را از سحر و جادو دور نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. And we trudge through the winter and into the spring of the first bombing year.
[ترجمه گوگل]و ما در طول زمستان و بهار اولین سال بمباران راه می رویم
[ترجمه ترگمان]و در طول زمستان و در بهار سال اول بمب گذاری، راه پیمایی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید