truculence

/ˈtrʌkjʊləns//ˈtrʌkjʊləns/

معنی: خشونت، سبعیت، وحشیگری
معانی دیگر: truculency وحشیگری

جمله های نمونه

1. They shared the same solidness, that same truculence, above all, the same dislike.
[ترجمه گوگل]آنها در همان استحکام، همان خشونت و بیش از همه، همان بیزاری مشترک داشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها همان solidness را به اشتراک گذاشتند که از همه مهم تر، همان نفرت را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It has the characteristics such as antagonism, truculence, admiring and folk.
[ترجمه گوگل]دارای ویژگی هایی مانند تضاد، خشونت، تحسین و مردمی است
[ترجمه ترگمان]آن ویژگی هایی چون antagonism، truculence، تحسین و مردم را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It noted more "truculence" among authoritarian rulers.
[ترجمه گوگل]این به «ظلم» بیشتر در میان حاکمان مستبد اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]این گزارش به \"truculence\" در میان حاکمان مستبد اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Examples of China's truculence as viewed from Washington – abound.
[ترجمه گوگل]نمونه هایی از خشونت چین از نگاه واشنگتن - فراوان است
[ترجمه ترگمان]نمونه هایی از truculence چینی که از واشنگتن دیده می شوند، زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Meanwhile Russia, for all its truculence, has repeatedly delayed supplying the nuclear fuel for Bushehr.
[ترجمه گوگل]این در حالی است که روسیه، با وجود همه خشونت های خود، بارها تامین سوخت هسته ای بوشهر را به تعویق انداخته است
[ترجمه ترگمان]در همین حال، روسیه برای همه truculence مکرر تامین سوخت هسته ای بوشهر را به تاخیر انداخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One day, it might even suit the Kremlin to encourage this truculence.
[ترجمه گوگل]حتی ممکن است روزی برای کرملین مناسب باشد که این خشونت را تشویق کند
[ترجمه ترگمان]یک روز، ممکن است حتی برای کرملین هم مناسب باشد تا این truculence را تشویق کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. 'Your secretary said you'd be wanting a cleaner,' she announced with her usual truculence.
[ترجمه گوگل]او با تندخویی همیشگی خود اعلام کرد: منشی شما گفت که نظافتچی می خواهید
[ترجمه ترگمان]با لحن عادی همیشگی اش گفت: منشی تون گفت که شما به یک پاک کننده احتیاج دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To be precise, how had the English gone from being a thoroughly lawless bunch—famed for truculence and cruelty—to one of the most orderly societies in history?
[ترجمه گوگل]به‌طور دقیق، چگونه انگلیسی‌ها از یک دسته کاملاً بی‌قانون – که به خاطر خشونت و بی‌رحمی شهرت داشتند- به یکی از منظم‌ترین جوامع تاریخ تبدیل شدند؟
[ترجمه ترگمان]به طور دقیق تر، چگونه انگلیسی ها از یک گروه به طور کامل بی قانون، به دلیل ظلم و ستم و ظلم به یکی از the جوامع در تاریخ، از دست رفته بودند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "And what, " I asked, peppering my voice with truculence, "is that missing ingredient?
[ترجمه گوگل]"و چه چیزی،" با صدایی که با صدایی تند و تند تند پرسیدم، "آیا این عنصر گم شده است؟
[ترجمه ترگمان]\"من پرسیدم:\" و چی \"، صدای من را با\" truculence \" پرسیدم، آیا این جز از دست رفته نیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This week's Trades Union Congress (TUC), an annual gathering of organized labor, was a cacophony of truculence.
[ترجمه گوگل]کنگره این هفته اتحادیه های کارگری (TUC) که گردهمایی سالانه کارگران سازمان یافته بود، هولناکی از خشونت بود
[ترجمه ترگمان]کنگره اتحادیه اروپا (TUC)این هفته (TUC)، یک گردهمایی سالانه از نیروی کار سازمان یافته، یک سمفونی ناهماهنگ از truculence بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خشونت (اسم)
harshness, rigor, severity, violence, asperity, cruelty, roughness, atrocity, truculence, indelicacy, rudeness, discourtesy, incivility, truculency

سبعیت (اسم)
beastliness, brutality, atrocity, ferocity, predatism, truculence, truculency

وحشیگری (اسم)
brutality, savagery, barbarity, ferocity, truculence, barbarism, vandalism, incivility, ferity, ruffianism, truculency, vulgarism, vulgarity

انگلیسی به انگلیسی

• ferocity, cruelty, harshness
truculence is the quality or state of being bad-tempered and aggressive; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : truculence
✅️ صفت ( adjective ) : truculent
✅️ قید ( adverb ) : truculently

بپرس