1. play truant
از مدرسه فرار کردن،وظیفه نشناسی کردن
2. . . . will bring to school a truant child (even) on friday
. . . جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را
3. . . . will bring to school a truant child on fridays
. . . جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را
4. She often played truant and wrote her own sick notes.
[ترجمه گوگل]او اغلب اوقات فرار می کرد و یادداشت های بیماری خود را می نوشت
[ترجمه ترگمان]او اغلب از مدرسه فرار می کرد و یادداشت های روزانه اش را می نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I found the truant throwing stones in the river.
[ترجمه گوگل]من فراری را پیدا کردم که در رودخانه سنگ پرتاب می کرد
[ترجمه ترگمان]من متوجه شدم که بچه ها سنگ پرت میکنن تو رودخونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Nick was truant seven days this month.
[ترجمه گوگل]نیک در این ماه هفت روز غیبت داشت
[ترجمه ترگمان]نیک در این ماه هفت روز از مدرسه فرار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I'll never fatten my students into playing truant.
[ترجمه گوگل]من هرگز شاگردانم را فربه نخواهم داد که گریزان بازی کنند
[ترجمه ترگمان]من هرگز دانش آموزان خود را برای بازی کردن از مدرسه پروار نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The child was punished for playing truant.
[ترجمه گوگل]این کودک به دلیل بازی در مدرسه تنبیه شد
[ترجمه ترگمان]بچه برای فرار کردن تنبیه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Once, for example, a truant officer came knocking on the door of our rooming house in Dublin, Mississippi.
[ترجمه گوگل]برای مثال، یک بار یک افسر فراری آمد و در خانه اتاق ما در دوبلین، می سی سی پی را زد
[ترجمه ترگمان]برای مثال، یک مامور گریز از مدرسه به در خانه ما در دابلین، میسیسیپی، حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. When Tom played truant again, his mother as mad as a wet hen.
[ترجمه گوگل]وقتی تام دوباره فرار کرد، مادرش مثل یک مرغ خیس دیوانه بود
[ترجمه ترگمان]وقتی تام دوباره از مدرسه فرار می کرد مادرش مثل یک مرغ خیس دیوانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Husbands will play truant, you know.
[ترجمه گوگل]میدونی شوهرها فراری بازی میکنن
[ترجمه ترگمان] تو می دونی که \"چارلز\"، از مدرسه فرار می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In my last year I played truant a lot.
[ترجمه گوگل]در سال آخر عمرم خیلی فراری بازی کردم
[ترجمه ترگمان]در سال آخر، من یک مدرسه دیگر را بازی می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Mother gave me a dressing down for playing truant.
[ترجمه گوگل]مادر برای فرار از مدرسه به من پانسمان داد
[ترجمه ترگمان]مادر برای بازی کردن به من لباس پوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Little Boys who play truant from school are unimaginative.
[ترجمه گوگل]پسرهای کوچکی که از مدرسه فرار می کنند، بی خیال هستند
[ترجمه ترگمان]بچه های کوچک که از مدرسه فرار می کنند، بی unimaginative
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Peter was skinned for playing truant.
[ترجمه گوگل]پیتر به خاطر فرار از مدرسه پوست کنده شد
[ترجمه ترگمان]پیتر به خاطر بازی کردن پوست از خود بی خود شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید