trove

/troʊv//trəʊv/

معنی: تحفه، گنجینه، چیز پیدا شده
معانی دیگر: مخفف: treasure-trove

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a collection of valuable or desirable things; treasure-trove.

- A trove of gold coins was found in the sunken ship.
[ترجمه امین] گنجینه ای از سکه های طلا در کشتی غرق شده پیدا شد.
|
[ترجمه گوگل] یک گنجینه سکه طلا در کشتی غرق شده پیدا شد
[ترجمه ترگمان] سکه های طلا در کشتی غرق شده پیدا شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She discovered a trove of valuable antiques in her grandmother's attic.
[ترجمه امین] او در اتاق زیرشیروانی مادربزرگش گنجینه ای از عتیقه جات گرانبها را کشف کرد.
|
[ترجمه گوگل] او گنجینه ای از عتیقه جات ارزشمند را در اتاق زیر شیروانی مادربزرگش کشف کرد
[ترجمه ترگمان] او گنجینه گران بها را در اتاق مادر بزرگش کشف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The dictionary is a vast treasure trove of information.
[ترجمه گوگل]فرهنگ لغت گنجینه وسیعی از اطلاعات است
[ترجمه ترگمان]فرهنگ لغت گنجینه ای عظیم از اطلاعات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Our Science Shop is a treasure trove of curiosities and gadgets.
[ترجمه گوگل]فروشگاه علمی ما گنجینه ای از کنجکاوی ها و وسایل است
[ترجمه ترگمان]فروشگاه علوم ما گنجینه ای از عجایب و ابزار و ابزار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Though small, this museum is a veritable treasure trove of history.
[ترجمه گوگل]اگرچه این موزه کوچک است، اما گنجینه ای واقعی از تاریخ است
[ترجمه ترگمان]اگرچه این موزه کوچک است، اما این موزه گنجینه واقعی تاریخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The gallery is a treasure trove of medieval art.
[ترجمه گوگل]این گالری گنجینه ای از هنرهای قرون وسطایی است
[ترجمه ترگمان]این نگارخانه گنجینه ای از گنجینه هنری قرون وسطی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Angkor is a treasure trove of history, culture and art.
[ترجمه گوگل]انگکور گنجینه ای از تاریخ، فرهنگ و هنر است
[ترجمه ترگمان](انگکور)گنجینه ای از تاریخ، فرهنگ و هنر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So much for the treasure trove of broadleaved diversity.
[ترجمه گوگل]اینقدر برای گنجینه تنوع پهن برگ
[ترجمه ترگمان]این مقدار برای گنجینه ای از تنوع زیستی بسیار زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was a treasure trove of books, photos, clothing, and memorabilia.
[ترجمه گوگل]گنجینه ای از کتاب، عکس، لباس و یادگاری بود
[ترجمه ترگمان]این گنجینه گنجینه ای از کتاب، عکس، لباس، و یادگاری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As with treasure trove the finder is rewarded with the intrinsic value of the find.
[ترجمه گوگل]مانند گنجینه، یاب با ارزش ذاتی یافته پاداش می گیرد
[ترجمه ترگمان]همانند گنجینه ای از گنج، یابنده به ارزش ذاتی اکتشاف پاداش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Amenities Our Science Shop is a treasure trove of curiosities, gifts and gadgets.
[ترجمه گوگل]امکانات رفاهی فروشگاه علمی ما گنجینه ای از کنجکاوی ها، هدایا و وسایل است
[ترجمه ترگمان]فروشگاه علوم ما گنجینه ای از عجایب، هدیه و ابزار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This Islington shop is a treasure trove of beautiful bridalwear.
[ترجمه گوگل]این فروشگاه Islington گنجینه ای از لباس عروس زیبا است
[ترجمه ترگمان]این مغازه Islington a گنجینه زیبایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She made another discovery of a treasure - trove in the library.
[ترجمه گوگل]او کشف دیگری از گنج انجام داد - گنجینه ای در کتابخانه
[ترجمه ترگمان]او کشف دیگری از گنجینه گنجینه کتابخانه را کشف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As treasure trove it would automatically become the property of the Government.
[ترجمه گوگل]به عنوان گنجینه به طور خودکار به مالکیت دولت تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]به عنوان گنجینه ای بی صاحب، به طور خودکار به دارایی دولت تبدیل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The center housed a priceless treasure trove.
[ترجمه گوگل]این مرکز گنجینه گرانبهایی را در خود جای داده بود
[ترجمه ترگمان]این مرکز دارای گنجینه ای بی صاحب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He made another discovery of treasure - trove in the library.
[ترجمه گوگل]او کشف دیگری از گنج انجام داد - گنج در کتابخانه
[ترجمه ترگمان]او به کشف دیگری از گنج در کتابخانه پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تحفه (اسم)
present, curio, rarity, trove

گنجینه (اسم)
treasure, treasury, trove, thesaurus

چیز پیدا شده (اسم)
trove

انگلیسی به انگلیسی

• collection of objects, aggregation of items; sum of money or collection of valuable items of unknown ownership that may be legally kept by the finder
see treasure trove.

پیشنهاد کاربران

NOUN
✔️ مجموعه اشیاء زیرخاکی پیدا شده - دفینه - گنجینه
★The trove of ancient weapons suggests a battle occurred at the site.
★That's the value of a trove of sapphires and emeralds a climber found while scaling Mont Blanc in France.
...
[مشاهده متن کامل]

✔️ مقدار یا حجمی زیاد از چیزی - انبوهی از چیزی
★This creates a vast trove of 3D data for the company to work with.
★Choose fruity or creamy, then garnish with a trove of dippings and toppings.

انبوه, مقدار یا حجم زیاد از چیزی
دفینه
فضا ( مانند فضای ابری مایکروسافت )

بپرس