trout

/ˈtraʊt//traʊt/

معنی: ماهی قزل آلا، ماهی قزل الا، ماهی قزل الا گرفتن
معانی دیگر: (جانور شناسی) ماهی قزل آلا (تیره ی salmonidae)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: trout, trouts
مشتقات: troutlike (adj.)
(1) تعریف: any of various freshwater or anadromous fishes related to the salmon, usu. having a speckled body, and valued as food and game.

(2) تعریف: any of several unrelated fishes resembling trout.

جمله های نمونه

1. trout amandine
ماهی قزل آلا که روی آن خلال بادام پاشیده شده است

2. a fine trout lie
محلی که ماهیان قزل آلا به خوبی در آنجا تجمع می کنند

3. a river alive with trout
رودخانه ای پر از قزل آلا

4. You must lose a fly to catch a trout.
[ترجمه گوگل]برای صید قزل آلا باید یک مگس را از دست بدهید
[ترجمه ترگمان]باید یک مگس را از دست بدهی تا یک قزل آلا صید کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thousands of young salmon and trout have been killed by the pollution.
[ترجمه گوگل]هزاران ماهی آزاد و قزل آلای جوان در اثر آلودگی کشته شده اند
[ترجمه ترگمان]هزاران ماهی سالمون و قزل آلای جوان در اثر این آلودگی به هلاکت رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What's the best way to cook trout?
[ترجمه گوگل]بهترین روش پخت ماهی قزل آلا چیست؟
[ترجمه ترگمان]بهترین راه برای پختن ماهی قزل آلا چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is no use fishing for trout in this river, there are none left.
[ترجمه گوگل]صید ماهی قزل آلا در این رودخانه فایده ای ندارد، هیچ کدام باقی نمانده است
[ترجمه ترگمان]در این رودخانه ماهی قزل آلا برای ماهی قزل آلا یافت نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's no use fishing for trout in this river,there are none left.
[ترجمه گوگل]صید ماهی قزل آلا در این رودخانه فایده ای ندارد، هیچ کدام باقی نمانده است
[ترجمه ترگمان]صید ماهی در این رودخانه از صید ماهی استفاده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These trout are beautifully marked with bright red spots.
[ترجمه گوگل]این قزل آلا به زیبایی با لکه های قرمز روشن مشخص شده اند
[ترجمه ترگمان]این trout به زیبایی با خال های قرمز روشن علامت گذاری شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Loch Leven is famous for its trout fishing.
[ترجمه گوگل]دریاچه لون به دلیل صید قزل آلا معروف است
[ترجمه ترگمان]ان لو ان برای صید ماهی قزل آلا معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I bought this trout at the market fish stall.
[ترجمه گوگل]من این قزل آلا را از غرفه ماهی بازار خریدم
[ترجمه ترگمان]این ماهی قزل آلای را در دکان ماهی فروشی خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Salmon and sea trout use the upper river as a spawning ground.
[ترجمه گوگل]ماهی قزل آلا و ماهی قزل آلا از رودخانه بالایی به عنوان محل تخم ریزی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]ماهی قزل آلا و قزل آلای دریایی از رودخانه بالا به عنوان یک زمین تولید کننده استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She's a miserable old trout who complains about everything.
[ترجمه گوگل]او یک قزل آلای پیر بدبخت است که از همه چیز شاکی است
[ترجمه ترگمان]یک قزل آلا miserable است که از همه چیز شکایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Shall we have trout for dinner?
[ترجمه گوگل]برای شام ماهی قزل آلا بخوریم؟
[ترجمه ترگمان]برای شام ماهی قزل آلا بگیریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Note: Lake Merced North will receive trophy-size trout from the park concessionaire.
[ترجمه گوگل]توجه: دریاچه مرسده شمالی از صاحب امتیاز پارک، ماهی قزل آلا به اندازه جام دریافت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]توجه: دریاچه Merced شمالی قزل آلای به اندازه غنیمت از پارک park دریافت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماهی قزل آلا (اسم)
trout

ماهی قزل الا (اسم)
trout

ماهی قزل الا گرفتن (اسم)
trout

انگلیسی به انگلیسی

• type of fish especially several types of fish related to the salmon
a trout is a kind of fish that lives in rivers and freshwater lakes. trouts can be cooked and eaten.

پیشنهاد کاربران

به معنیه اینکه به فرد غورغرو وقتی عصبی میشه دیگه هی حرف میزنه یا چشماشو میبنده دهنشو باز میکنه دیگه نمی فهمه ذچیراز دهنش جو کسرناکسرمیرفزهربیرون
چرا به پیرزن غرغرو هم trout می گویند؟
ماهی قزل آلا ( trout ) معمولاً دهانی بزرگ و لب هایی برجسته دارد که ممکن است به صورت نمادین به لب های جمع شده یا اخم کردن یک فرد غرغرو تشبیه شود
همچنین، حرکات سریع و ناگهانی ماهی هنگام شکار ممکن است تداعی کننده رفتارهای تند و عصبی باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

deepseek

ماهی قزل آلا ( نوعی ماهی آب شیرین ) : اسم
Example: He caught a trout in the stream
پیرزن غرغرو ( پیرزن بدخلق ) : اسم
Example: Don’t get any closer to that old trout she will shouts at you.
trout 2 ( n ) old trout ( informal ) ( disapproving ) =a bad - tempered or annoying old woman
trout
trout 1 ( n ) ( traʊt ) =a common freshwater fish that is used for food. There are several types of trout
trout
سردآب ماهی
ماهی قزل آلا