• (1)تعریف: an animal that trots, esp. a horse bred and trained for harness racing.
• (2)تعریف: an energetic person who appears to be moving constantly.
• (3)تعریف: (informal) the foot of a pig or sheep, esp. when boiled and used as food.
جمله های نمونه
1. Mr Trotter sat by the roaring fire .
[ترجمه گوگل]آقای تروتر کنار آتش خروشان نشست [ترجمه ترگمان]آقای Trotter در کنار بخاری نشسته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Mr Trotter breathed heavily as he brushed past his wife and stomped heavily up the stairs.
[ترجمه گوگل]آقای تروتر در حالی که از کنار همسرش رد میشد و به سختی از پلهها بالا میرفت، نفس سنگینی کشید [ترجمه ترگمان]آقای Trotter نفس عمیقی کشید و از کنار همسرش گذشت و با قدم های سنگین از پله ها بالا رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. When he had left the room, Mr Trotter sat down, trembling.
[ترجمه گوگل]وقتی از اتاق خارج شد، آقای تروتر با لرزش نشست [ترجمه ترگمان]هنگامی که از اتاق خارج شد آقای Trotter در حالی که می لرزید، نشست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Trotter played sparingly in 1998 as the Eagles stumbled to a 3-13 record.
[ترجمه گوگل]تروتر در سال 1998 کم بازی کرد و ایگلز به رکورد 3-13 رسید [ترجمه ترگمان]تروتر در سال ۱۹۹۸ به مقدار ناچیزی بازی کرد، چرا که عقاب ها به رکورد ۳ - ۱۳ رسیده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Trotter opened his season with interception return for a touchdown in a 41-14 win over Dallas and went from there.
[ترجمه گوگل]تروتر فصل خود را با بازگرداندن توپ به پایان برد تا در پیروزی 41-14 مقابل دالاس به پایان برسد و از آنجا رفت [ترجمه ترگمان]تروتر فصل خود را با بازگشت به یک فرود ۴۱ - ۴۱ در دالاس باز کرد و از آنجا رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Add in enough water to cover the trotter and cook for about 15 minutes.
[ترجمه گوگل]آب را به اندازه ای اضافه کنید که کف را بپوشاند و حدود 15 دقیقه بپزید [ترجمه ترگمان]به اندازه کافی آب اضافه کنید تا برای ۱۵ دقیقه آشپز و آشپز را پوشش دهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. And, Missus Trotter seemed to have grown tired of her job.
[ترجمه گوگل]و به نظر می رسید میسوس تروتر از کارش خسته شده بود [ترجمه ترگمان]و خانم Trotter انگار از کارش خسته شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Trotter receives about $000 a month in unemployment benefits. But that's about $200 less than the paycheck she brought home when she was working.
[ترجمه گوگل]تروتر ماهانه حدود 000 دلار مزایای بیکاری دریافت می کند اما این حدود 200 دلار کمتر از حقوقی است که او در زمان کار به خانه آورده است [ترجمه ترگمان]تروتر در حدود ۱،۰۰۰ دلار در ماه مزایای بیکاری دریافت می کند اما این در حدود ۲۰۰ دلار کم تر از چک حقوقی است که او در حین کار به خانه می آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Remove and place the trotter in a pressure cooker together with the dried mushrooms, ginger slices, spring onion, rice wine, soya sauces and star anise.
[ترجمه گوگل]تراتر را خارج کرده و همراه با قارچ خشک، تکه های زنجبیل، پیاز بهار، شراب برنج، سس سویا و بادیان ستاره ای در یک زودپز قرار دهید [ترجمه ترگمان]the را در یک دیگ زودپز با قارچ خشک شده، برش های زنجبیل، پیاز، سویا، سس سالاد، سس سویا و anise ستاره ای قرار دهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Transfer the trotter from the presser cooker to the wok and bring to a boil. Add in dried chili and flavoured with salt.
[ترجمه صفر لطفی] پاچه ها را از زودپز به ظرف کاسه ای منتقل کنید و بگذارید بجوشد. فلفل قرمز خشک شده و با نمک طعم دار شده اضافه کنید.
|
[ترجمه گوگل]تروتر را از پرس پز به ووک منتقل کنید و بگذارید بجوشد فلفل قرمز خشک شده و با نمک طعم دار شده اضافه کنید [ترجمه ترگمان]the را از دیگ زودپز به the انتقال داده و بجوشانید به فلفل خشک اضافه کنید و طعم نمک را مزه کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Fish trotter up milk, liver goat liver good eyesight. Yishenqiangxin waist eating walnuts, dates Jianshen eat spleen.
[ترجمه گوگل]ماهی یورتمه تا شیر، جگر بز جگر بینایی خوب Yishenqiangxin کمر خوردن گردو، خرما Jianshen خوردن طحال [ترجمه ترگمان]ماهی شیر، کبد و دید خوب و کبد دارد کمر Yishenqiangxin به خوردن گردو و خرما برای خوردن طحال [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They were sure that Missus Trotter could be trusted and that it was safe to leave the money in her name.
[ترجمه گوگل]آنها مطمئن بودند که میسوس تروتر قابل اعتماد است و می توان پول را به نام او گذاشت [ترجمه ترگمان]مطمئن بودند که خانم Trotter می تواند به او اعتماد کند و از این که پول را به نام او بگذارد، امن بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This wouldn't be such a problem if Trotter had a regular Internet connection.
[ترجمه گوگل]اگر تروتر یک اتصال اینترنتی معمولی داشت، این مشکلی ایجاد نمی کرد [ترجمه ترگمان]اگر تروتر یک ارتباط اینترنتی منظم داشته باشد، این مساله مشکلی نخواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. For days, Trotter has been waiting on a call from a woman in the HR department at a security company.
[ترجمه گوگل]تروتر روزها منتظر تماس یک زن در بخش منابع انسانی در یک شرکت امنیتی است [ترجمه ترگمان]برای چند روز، Trotter با یک تماس از یک زن در اداره منابع انسانی در یک شرکت امنیتی منتظر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She just wanted to let Trotter know that once she receives her application, she'll make sure it gets to the right person.
[ترجمه گوگل]او فقط میخواست به تروتر اطلاع دهد که وقتی درخواستش را دریافت کرد، مطمئن شود که به شخص مناسب میرسد [ترجمه ترگمان]او فقط می خواست به تروتر اعلام کند که زمانی که درخواست خود را دریافت می کند، مطمئن خواهد شد که به شخص مناسبی می رسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
پاچه (اسم)
foot, leg, trotter
اسب یورتمه رو (اسم)
trotter
یورتمه ران (اسم)
trotter
شخص چابک و پرکار (اسم)
trotter
انگلیسی به انگلیسی
• animal that moves with a gait between a walk and a run (especially a horse bred and trained to do so in harness racing); one who moves about briskly and continually; an animal's foot eaten as food trotters are pigs' feet which you can cook and eat.
پیشنهاد کاربران
a pig's foot used for food پاچه خوک که برای غذا استفاده می شود a dish of pigs' trotters