• : تعریف: (informal) to bring out for an audience's attention or inspection.
- That group trots out the same old songs every time.
[ترجمه گوگل] آن گروه هر بار همان آهنگ های قدیمی را پخش می کنند [ترجمه ترگمان] این گروه هر بار آهنگ های قدیمی اجر می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. He trotted out his best china.
[ترجمه ejaz] او زبان چینی روان خود را بہ رخ دیگران کشید۔
|
[ترجمه گوگل]او بهترین چینی خود را بیرون آورد [ترجمه ترگمان]او به بهترین ظروف چینی خود پی برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Was it really necessary to trot out the same old stereotypes about Ireland?
[ترجمه گوگل]آیا واقعاً لازم بود که همان کلیشه های قدیمی درباره ایرلند را کنار بگذاریم؟ [ترجمه ترگمان]آیا واقعا لازم بود که همان stereotypes کهنه را از ایرلند دور کند؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You trot out that argument whenever I try to discuss this matter with you.
[ترجمه گوگل]هر زمان که من سعی می کنم این موضوع را با شما در میان بگذارم، این بحث را از بین می برید [ترجمه ترگمان]هر وقت سعی می کنم راجع به این موضوع با تو بحث کنم، از این بحث لذت می بری [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He trotted out the horse for the buyer to watch.
[ترجمه گوگل]او اسب را پیاده کرد تا خریدار تماشا کند [ترجمه ترگمان]اسب را به طرف خریدار یورتمه رفت تا تماشا کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They trotted out the same old excuses for the lack of jobs in the area.
[ترجمه گوگل]آنها همان بهانه های قدیمی را برای نبود شغل در منطقه به راه انداختند [ترجمه ترگمان]آن ها همان عذر و بهانه قدیمی را برای عدم وجود کار در منطقه صادر کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The student trotted out his knowledge.
[ترجمه مبینا] دانش آموز دانش خود را به رخ کشید.
|
[ترجمه گوگل]دانش آموز دانش خود را از بین برد [ترجمه ترگمان]دانشجو از دانش خود آگاه شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He trotted out an excuse for being late.
[ترجمه گوگل]او بهانه ای برای دیر آمدن پیدا کرد [ترجمه ترگمان]یک بهانه آورد تا دیر کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Steve trotted out the same old excuses.
[ترجمه گوگل]استیو همان بهانه های قدیمی را به راه انداخت [ترجمه ترگمان]استیو هم از همان بهانه قدیمی بیرون رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He always trots out the same old excuses for being late.
[ترجمه مبینا] او همیشه برای دیر کردن بهانه های تکراری قدیمی می آورد.
|
[ترجمه گوگل]او همیشه همان بهانه های قدیمی را برای دیر رسیدن به دست می آورد [ترجمه ترگمان]همیشه هم بهانه می آورد تا دیر برسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Whenever I ask him why his essay's late, he just trots out the same old excuses.
[ترجمه گوگل]هر وقت از او میپرسم که چرا مقالهاش دیر میآید، همان بهانههای قدیمی را میآورد [ترجمه ترگمان]هر وقت از او می پرسم که چرا مقاله اش دیر است، همان بهانه قدیمی را بیرون می کشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She trotted out the old cliche that 'a trouble shared is a trouble halved. '
[ترجمه گوگل]او این کلیشه قدیمی را به زبان آورد که "یک مشکل مشترک، یک مشکل نصف شده است " ' [ترجمه ترگمان]از این کلیشه قدیمی دور شده بود که مشکلی در میان نبود، مشکل نصف شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I was trotted out at these wretched award banquets like the March of Dimes child.
[ترجمه گوگل]من در این ضیافت های اسفناک جوایز مانند بچه مارس آف دیمز بیرون رفتم [ترجمه ترگمان]من در آن شب نشینی لعنتی مانند ماه مارس که کودک Dimes بود یورتمه می رفتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Instantly alert, we trotted out after our bailiff and sensed the envy of those left to wait.
[ترجمه گوگل]فوراً هوشیار بودیم، به دنبال ضابط خود بیرون رفتیم و حسادت کسانی را که منتظر مانده بودند احساس کردیم [ترجمه ترگمان]فورا هوشیار شدیم، بعد از مباشر ما به راه افتادیم و حس حسادت کسانی را که برای صبر کردن باقی مانده بودند حس کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Dianne Feinstein, D-Calif., is trotting out an old and unconventional idea.
[ترجمه گوگل]دایان فاینشتاین، کالیفرنیا، در حال ارائه یک ایده قدیمی و غیر متعارف است [ترجمه ترگمان]Dianne Feinstein، D - کالیفرنیا این یک ایده قدیمی و غیر متعارف است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• display something again and again; bring out something or someone and display for admiration; bring out and show the gaits of a horse
پیشنهاد کاربران
حرف یا بهانه ای را تکرار کردن He trotted out the same old excuses او همان بهانه های همیشگی را تکرار کرد
provide an explanation or piece of information that has already been used many times before.