trophic

/ˈtrɑːfɪk//ˈtrɒfɪk/

وابسته به خوراک، تغذیه ای، پروره ای، غذایی، خوراکی، وابسته بتغذیه
trophic _
پسوند (صفت ساز): وابسته به نوع تغذیه، - پرور، خوراک

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: trophically (adv.)
• : تعریف: of or relating to nutrition or nutritive processes.

جمله های نمونه

1. Many trophic factors can influence axonal growth and neuronal survival during nervous system development and in the regeneration of peripheral nerves.
[ترجمه گوگل]بسیاری از عوامل تغذیه ای می توانند بر رشد آکسون و بقای نورون ها در طول توسعه سیستم عصبی و در بازسازی اعصاب محیطی تأثیر بگذارند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از عوامل trophic می توانند بر رشد axonal و بقای سلول عصبی در طول توسعه سیستم عصبی و در بازسازی اعصاب محیطی تاثیر بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Reviews on the trophic modes and factors affecting photosynthesis of Spirulina was made.
[ترجمه گوگل]مروری بر حالت‌های تغذیه‌ای و عوامل مؤثر بر فتوسنتز اسپیرولینا انجام شد
[ترجمه ترگمان]بررسی در مورد حالت های trophic و عوامل موثر بر فوتو سنتز of انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hydrothermal processing greatly influences the trophic Structure and the dewaterability of the wastes.
[ترجمه گوگل]پردازش هیدروترمال به شدت بر ساختار تغذیه‌ای و آب‌گیری ضایعات تأثیر می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]فرآیند hydrothermal به شدت بر ساختار trophic و dewaterability پسماند تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conversely, the trophic functions have also been extensively described for the extracellular ATP.
[ترجمه گوگل]برعکس، عملکردهای تغذیه ای نیز به طور گسترده برای ATP خارج سلولی توصیف شده است
[ترجمه ترگمان]در مقابل، توابع trophic به طور گسترده برای ATP خارج سلولی توصیف شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Also the plasmutocyte is divided into trophic nucleus hematocyte and micronuclei hematocyte.
[ترجمه گوگل]همچنین پلاسموتوسیت به هماتوسیت هسته تروفیک و هماتوسیت ریز هسته تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]همچنین the به هسته trophic hematocyte و micronuclei hematocyte تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These microscopic organisms are assigned a trophic level ( TL ) of
[ترجمه گوگل]این موجودات میکروسکوپی دارای سطح تغذیه ای (TL) هستند
[ترجمه ترگمان]این موجودات میکروسکوپی به سطح trophic (TL)اختصاص داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. According to the comprehensive trophic level index (TLI), the values of Tangxi reservoir were between 30 and 50. It showed that the reservoir was mesotrophic.
[ترجمه گوگل]با توجه به شاخص جامع سطح تغذیه ای (TLI)، مقادیر مخزن تنگشی بین 30 تا 50 بود که نشان داد که مخزن مزوتروف است
[ترجمه ترگمان]با توجه به شاخص سطح trophic (TLI)، مقادیر ذخایر Tangxi بین ۳۰ و ۵۰ بود این نشان داد که مخزن mesotrophic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Compared with crustacean zooplankton, rotifer responded to trophic status more distinctly.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با زئوپلانکتون سخت پوستان، روتیفر به وضعیت تغذیه ای به طور مشخص تری پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]rotifer در مقایسه با zooplankton crustacean، به وضعیت trophic more واکنش نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The trophic state in Hedi reservoir was evaluated on the basis of TSI and other methods.
[ترجمه گوگل]وضعیت تغذیه ای در مخزن هدی بر اساس TSI و روش های دیگر ارزیابی شد
[ترجمه ترگمان]حالت trophic در مخزن Hedi براساس روش TSI و روش های دیگر ارزیابی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They provide structural, trophic, and metabolic support to neurons and modulate synaptic activity.
[ترجمه گوگل]آنها پشتیبانی ساختاری، تغذیه ای و متابولیکی را برای نورون ها فراهم می کنند و فعالیت سیناپسی را تعدیل می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها پشتیبانی ساختاری، trophic و متابولیکی به نورون ها را فراهم می کنند و فعالیت سیناپسی را تعدیل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "You've got four or five trophic levels in a pitcher plant, just like you've got four or five trophic levels in a lake, " said Ellison.
[ترجمه گوگل]الیسون گفت: "شما چهار یا پنج سطح تغذیه ای در یک گیاه پارچ دارید، درست مانند چهار یا پنج سطح تغذیه ای در یک دریاچه "
[ترجمه ترگمان]الیسون گفت: \" شما چهار یا پنج سطح trophic در یک گیاه پارچ دارید، درست مثل این که چهار یا پنج سطح آب در یک دریاچه دارید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Producer The first TROPHIC LEVEL, in a food chain.
[ترجمه گوگل]تولید کننده اولین سطح TROPHIC، در یک زنجیره غذایی
[ترجمه ترگمان]تولید کننده اولین سطح trophic در یک زنجیره غذایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Caloric values of various trophic organ are different with various diameter - classes of the population.
[ترجمه گوگل]مقادیر کالری اندام های تغذیه ای مختلف با قطرهای مختلف - طبقات جمعیت متفاوت است
[ترجمه ترگمان]مقادیر caloric عضو مختلف trophic با طبقات قطری و طبقات مختلف جمعیت متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Trophic structure is reasonable.
[ترجمه گوگل]ساختار تروفیک معقول است
[ترجمه ترگمان]ساختار trophic منطقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to nutrition (physiology)

پیشنهاد کاربران

بپرس