trope

/troʊp//trəʊp/

معنی: استعاره
معانی دیگر: کاربرد واژه به صورت استعاره، معنی مجازی، مجاز
trope _
پسوند (اسم ساز و صفت ساز): چرخش، دگرگونی، گردان، چرخان، دگرگون شونده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any literary or rhetorical device, such as a metaphor, that uses words in a sense different from their literal meanings; figure of speech.

جمله های نمونه

1. Brooke-Rose reverses this familiar postmodernist trope by focusing instead on the relation between the characters and their readers.
[ترجمه گوگل]بروک-رز با تمرکز بر رابطه بین شخصیت ها و خوانندگان آنها، این استعاره آشنای پست مدرنیستی را معکوس می کند
[ترجمه ترگمان]بروک - رز این postmodernist آشنا را با تمرکز بر روی رابطه بین شخصیت و خوانندگان شان معکوس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It's a Murakami trope, this, the single life split in two, either through radical change in circumstance or in the gap between the exterior and interior life of a divided self.
[ترجمه گوگل]این یک داستان موراکامی است، این زندگی مجرد به دو قسمت تقسیم می شود، یا از طریق تغییر اساسی در شرایط یا در شکاف بین زندگی بیرونی و درونی یک خود تقسیم شده
[ترجمه ترگمان]این یک trope Murakami است، این یک زندگی مجرد در دو، یا از طریق تغییر رادیکال در شرایط یا شکاف بین زندگی درونی و درونی یک خود مجزا تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The scheme became a common trope in detective fiction, but there are almost no documented cases of a criminal forging another person's fingerprint.
[ترجمه گوگل]این طرح در داستان‌های پلیسی به یک موضوع متداول تبدیل شد، اما تقریباً هیچ مورد مستندی از جعل اثر انگشت یک فرد مجرم وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]این طرح تبدیل به trope متداول در داستان های جنایی شده است، اما تقریبا هیچ مورد مستندی از جعل هویت یک فرد دیگر وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The trope of sight is obviously extremely important here.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که موضوع بینایی در اینجا بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که در اینجا خیلی مهم و مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I talked to Yaacov Trope, a New York University professor who has researched how people's reactions change as they get nearer to a situation.
[ترجمه گوگل]من با Yaacov Trope، استاد دانشگاه نیویورک صحبت کردم که در مورد چگونگی تغییر واکنش افراد با نزدیک شدن به یک موقعیت تحقیق کرده است
[ترجمه ترگمان]من با Yaacov Trope، یک استاد دانشگاه نیویورک، صحبت کردم که درباره چگونگی تغییر واکنش های مردم با نزدیک شدن آن ها به یک وضعیت تحقیق کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The cougar trope started out as a joke about desperate older women. Now it's gone mainstream, even in Hollywood, home to the 50-something producer with a starlet on his arm.
[ترجمه گوگل]استون پشمالو با شوخی در مورد زنان مسن ناامید شروع شد اکنون این فیلم به جریان اصلی تبدیل شده است، حتی در هالیوود، خانه تهیه کننده 50 ساله با ستاره ای بر بازو
[ترجمه ترگمان]The trope به عنوان شوخی در مورد زنان سالخورده ناامید شروع به صحبت کرد حالا جریان اصلی است، حتی در هالیوود، خانه ۵۰ - یک تولید کننده با a روی بازویش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dr. Trope believes the shift in my mind occurred when dropping prices suddenly made a big-screen TV a real possibility for me.
[ترجمه گوگل]دکتر تروپ معتقد است که تغییر در ذهن من زمانی رخ داد که کاهش ناگهانی قیمت ها یک تلویزیون با صفحه بزرگ را برای من یک امکان واقعی ساخت
[ترجمه ترگمان]دکتر Trope بر این باور است که تغییر در ذهن من زمانی رخ داد که ناگهان قیمت ها به طور ناگهانی یک تلویزیون صفحه بزرگ را به یک احتمال واقعی برای من تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His new book, 11/22/6 riffs on an old trope: If you could go back in time and stop a horrible event, would you?
[ترجمه گوگل]کتاب جدید او، 11/22/6 ریف بر روی یک تروپ قدیمی: اگر می‌توانستید به گذشته برگردید و یک رویداد وحشتناک را متوقف کنید، آیا می‌توانید؟
[ترجمه ترگمان]کتاب جدید او، ۱۱ \/ ۲۲ \/ ۶ riffs بر روی یک trope قدیمی: اگر می توانستید به موقع برگردید و یک رویداد وحشتناک را متوقف کنید، آیا این کار را می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So we've already seen the trope of the house.
[ترجمه گوگل]بنابراین ما قبلاً استوانه خانه را دیده ایم
[ترجمه ترگمان]به همین خاطر همین الان the خونه رو دیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was acting on a common trope in literature: the collapse of our technology and a return to old ways.
[ترجمه گوگل]او بر اساس یک موضوع رایج در ادبیات عمل می کرد: فروپاشی فناوری ما و بازگشت به روش های قدیمی
[ترجمه ترگمان]او در زمینه ادبیات عمومی فعالیت می کرد: فروپاشی فن آوری ما و بازگشت به روش های قدیمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Inverted Mariolatry is a trope of the French erotic tradition, which endlessly retells the same story of defilement.
[ترجمه گوگل]ماریولاتری وارونه، روایتی از سنت اروتیک فرانسوی است که بی‌پایان همان داستان آلودگی را بازگو می‌کند
[ترجمه ترگمان]Inverted Mariolatry یک trope از سنت شهوانی فرانسه است که به طور پیوسته همان داستان of را تکرار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Reflection is the master trope of the painting, but this trope is anchored by the representation of disability, whether the work portrays one or two women.
[ترجمه گوگل]انعکاس تصویر اصلی نقاشی است، اما این تمثال با بازنمایی ناتوانی لنگر می‌یابد، چه این اثر یک یا دو زن را به تصویر بکشد
[ترجمه ترگمان]بازتاب شخصیت اصلی نقاشی است، اما این trope با نمایش معلولیت سنجیده می شود، چه کار یک یا دو زن را به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In effect, Freud attributes to the unconscious the power of a writer brilliantly deploying the classical tropes to transform his material.
[ترجمه گوگل]در واقع، فروید قدرت نویسنده‌ای را به ناخودآگاه نسبت می‌دهد که به طرز درخشانی از ترفندهای کلاسیک برای دگرگون کردن مطالب خود استفاده می‌کند
[ترجمه ترگمان]فروید در واقع، به قدرت ناخودآگاه نویسنده ای که به طور درخشانی در حال گسترش tropes کلاسیک برای انتقال مواد خود است، اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A benefits package is a very marketable advantage, one that Trope hopes will give them the edge over other independent labels.
[ترجمه گوگل]بسته مزایا یک مزیت بسیار قابل فروش است، مزیتی که Trope امیدوار است آنها را نسبت به سایر برچسب های مستقل برتری دهد
[ترجمه ترگمان]بسته فواید یک مزیت بسیار قابل فروش است، یکی که Trope امیدوار است به آن ها لبه دیگر برچسب های مستقل را بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استعاره (اسم)
metaphor, conceit, simile, trope

انگلیسی به انگلیسی

• figure of speech, any rhetorical device in which words are used not in accordance with their literal meaning; phrase interpolated into a text for purposes of emphasis (literature)

پیشنهاد کاربران

مجاز
استعاره
آرایه های ادبی
آرایه های مجازی
A trope is a common or recurring theme, motif, or plot device in literature, film, or other forms of storytelling. In the context of stereotypes, a trope refers to a widely recognized and often exaggerated or simplified representation of a particular group or character.
...
[مشاهده متن کامل]

یک تم، موتیف یا طرح داستانی رایج یا تکرار شونده در ادبیات، فیلم یا دیگر اشکال داستان سرایی است.
در زمینه کلیشه ها، تروپ به نمایش گسترده ای شناخته شده و اغلب اغراق آمیز یا ساده شده از یک گروه یا شخصیت خاص اشاره دارد.
مثال؛
The ‘dumb jock’ trope is tired and unrealistic.
In a discussion about LGBTQ representation in media, someone might argue, “We need more diverse and nuanced queer tropes. ”
A person might comment on a TV show, “The ‘brilliant yet socially awkward scientist’ trope is getting old. ”

در زبان تخصصی ادبیات معنای آرایه �مجاز� می دهد و با استعاره ( metaphre ) متفاوت است.
وحدت رویه، مضمون تکرار شونده
a significant or recurrent theme; a motif.
جمله مثال:
the usual horror movie tropes

تصویر، نماد، نشان، فکر، ایده

بپرس