trod

/ˈtrɑːd//trɒd/

زمان گذشته و اسم مفعول فعل: tread، زمان ماضی قدیمی فعل tread، گام زد

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: a past tense and past participle of tread.

جمله های نمونه

1. The black ox has trod on his foot.
[ترجمه گوگل]گاو سیاه پایش را زیر پا گذاشته است
[ترجمه ترگمان]گاو سیاه پای او را لگد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The black ox has trod on her foot.
[ترجمه گوگل]گاو سیاه پایش را زیر پا گذاشته است
[ترجمه ترگمان]گاو سیاه پای او را لگد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I trod on his foot by accident.
[ترجمه سعید ملااسماعیل پور] بطور اتفاقی پای او را لگد مال کردم.
|
[ترجمه گوگل]اتفاقی پایش را زیر پا گذاشتم
[ترجمه ترگمان]پایش را روی پای او گذاشته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The twigs crackled as we trod on them.
[ترجمه گوگل]شاخه ها در حالی که ما آنها را زیر پا می گذاشتیم می ترقیدند
[ترجمه ترگمان]وقتی روی آن ها قدم می زدیم، شاخه ها ترق و تروق می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ouch! You trod on my toe!
[ترجمه گوگل]آخ! تو پا به پای من گذاشتی!
[ترجمه ترگمان]اخ! تو پای منو لگد کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He accidentally trod on her foot.
[ترجمه گوگل]او به طور تصادفی پای او را زیر پا گذاشت
[ترجمه ترگمان]به طور تصادفی پایش را روی پای او گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He trod the golden beetle underfoot.
[ترجمه گوگل]سوسک طلایی را زیر پا گذاشت
[ترجمه ترگمان]زیر پایش سوسک طلایی را لگد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He carelessly trod the lady beetle underfoot.
[ترجمه گوگل]او با بی دقتی سوسک خانم را زیر پا گذاشت
[ترجمه ترگمان]او با بی اعتنایی پا پا پا پا را لگد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The cattle trod the chemical in.
[ترجمه گوگل]گاو ماده شیمیایی را وارد کرد
[ترجمه ترگمان]گله وارد مواد شیمیایی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It really hurt when Mark trod on my foot.
[ترجمه گوگل]وقتی مارک پایم را پا گذاشت واقعاً درد داشتم
[ترجمه ترگمان]وقتی مارک پای منو لگد کرد واقعا درد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Every day he trod the same path through the woods.
[ترجمه گوگل]او هر روز همان مسیر را در جنگل طی می کرد
[ترجمه ترگمان]هر روز در همان راه از میان جنگل قدم می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She trod barefoot on the soft grass.
[ترجمه گوگل]او با پای برهنه روی چمن‌های نرم قدم زد
[ترجمه ترگمان]پای برهنه روی علف های نرم قدم می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Every morning he trod the same street to school.
[ترجمه گوگل]هر روز صبح از همان خیابان به مدرسه می رفت
[ترجمه ترگمان]هر روز صبح همان خیابان را به مدرسه می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She trod gingerly. It would be risky to hurry.
[ترجمه گوگل]او با عجله پا می زد عجله کردن خطرناک خواهد بود
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط گام بر می داشت خیلی خطرناکه که عجله کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• trod is the past tense of tread.

پیشنهاد کاربران

بپرس