trismus


(پزشکی) همفشردگی عضلات فک (به ویژه در اثر کزاز)، تریسموس، تشنجارواره زیرین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: trismic (adj.)
• : تعریف: continuous spasmodic contraction of the jaw muscles, esp. when caused by tetanus.

جمله های نمونه

1. Trismus may be very prominent, resulting in a clinical presentation mimicking tetanus.
[ترجمه گوگل]تریسموس ممکن است بسیار برجسته باشد و منجر به تظاهرات بالینی شبیه کزاز شود
[ترجمه ترگمان]Trismus ممکن است بسیار برجسته باشد و منجر به یک معرفی بالینی از کزاز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Complications were: skin ulcer, trismus and facial nerve paralysis due to scar contraction.
[ترجمه گوگل]عوارض عبارتند از: زخم پوست، تریسموس و فلج عصب صورت به دلیل انقباض اسکار
[ترجمه ترگمان]Complications عبارت بود: زخم پوستی، زخم پوستی، فلج اعصاب و فلج عصبی صورت جای زخم روی جای زخم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Results Because of radioactive trismus and the narrow visual field of operation, the surgery on these patients was difficult.
[ترجمه گوگل]نتایج به دلیل تریسموس رادیواکتیو و میدان دید باریک عمل، جراحی این بیماران دشوار بود
[ترجمه ترگمان]نتایج به دلیل of رادیو اکتیو و میدان دیدش باریک جراحی، جراحی بر روی این بیماران دشوار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Patients who develop trismus in association with the administration of succinylcholine may be susceptible to the subsequent development of malignant hyperthermia.
[ترجمه گوگل]بیمارانی که به تریسموس در ارتباط با تجویز سوکسینیل کولین مبتلا می شوند ممکن است مستعد ایجاد هیپرترمی بدخیم بعدی باشند
[ترجمه ترگمان]بیمارانی که trismus را در ارتباط با اداره of توسعه می دهند ممکن است نسبت به توسعه بعدی of بدخیم رشد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Accompanying symptom afld sign of trismus with oral submucous fibrosis (OSf) hinders the dental treatment and basic oral hygiene care.
[ترجمه گوگل]علائم همراه و علائم تریسموس با فیبروز زیر مخاطی دهان (OSf) مانع از درمان دندان و مراقبت های اولیه بهداشت دهان و دندان می شود
[ترجمه ترگمان]نشانه afld علامت of با submucous oral fibrosis (OSf)مانع درمان دندان پزشکی و مراقبت های بهداشتی پایه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To analyse the relationship between pain, edema, trismus and operation difficulty after extracting mandibular third molars.
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل رابطه بین درد، ادم، تریسموس و سختی عمل پس از کشیدن مولر سوم فک پایین
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل رابطه بین درد، ادم، trismus و سختی عملیات بعد از استخراج mandibular سوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In extreme cases this can result in trismus and in difficulty opening the mouth for direct laryngoscopy and intubation of the trachea.
[ترجمه گوگل]در موارد شدید این می تواند منجر به تریسموس و مشکل در باز کردن دهان برای لارنگوسکوپی مستقیم و لوله گذاری نای شود
[ترجمه ترگمان]در موارد حاد، این می تواند منجر به trismus و به سختی باز کردن دهان برای انتقال مستقیم و intubation نای به نای شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The chief complications were: trismus(2%) and soft palate damage(5 7%).
[ترجمه گوگل]عوارض اصلی عبارت بودند از: تریسموس (2%) و آسیب کام نرم (5 7%)
[ترجمه ترگمان]عوارض اصلی عبارت بودند از: trismus (۲ %)و damage palate نرم (۵ % %)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Result There was no statistical significance among the 3 groups on trismus and pain.
[ترجمه گوگل]يافته ها از نظر تريسموس و درد در 3 گروه از نظر آماري معني داري وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]نتیجه هیچ اهمیت آماری بین سه گروه در مورد trismus و درد وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Parotid gland infratemporal fossa is a better selection for the lesion at the posterior and lateral cranial fossa involving facial nerve and developing trismus.
[ترجمه گوگل]حفره زیر گیجگاهی غده پاروتید انتخاب بهتری برای ضایعه در حفره جمجمه خلفی و جانبی است که عصب صورت و تریسموس در حال توسعه را درگیر می کند
[ترجمه ترگمان]غده parotid infratemporal یک انتخاب بهتر برای lesion در ناحیه جمجمه پشتی و جانبی است که شامل عصب چهره و رشد trismus صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Eg. 22 Much the most important early symptom of tetanus is trismus, a painless spasm of the chewing muscles which causes difficultly in opening the mouth and in masticating .
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال 22 مهمترین علامت اولیه کزاز تریسموس است، اسپاسم بدون درد در ماهیچه های جونده که باعث مشکل در باز کردن دهان و جویدن می شود
[ترجمه ترگمان]E [ g ] [ ۲۲ ] مهم ترین علایم important tetanus، انقباض بدون درد ماهیچه های دندان است که باعث می شود دهان و دهان باز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The masseter muscle is one of the most sensitive muscles, and trismus is one of the earliest symptoms.
[ترجمه گوگل]عضله ماستر یکی از حساس ترین عضلات است و تریسموس یکی از اولین علائم آن است
[ترجمه ترگمان]ماهیچه masseter یکی از the ماهیچه ها است و trismus یکی از قدیمی ترین علائم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We present a case of pan-oral submucous fibrosis with severe trismus, 1 5 mm in maximal mouth opening (MMO).
[ترجمه گوگل]ما یک مورد فیبروز ساب مخاطی پانورال با تریسموس شدید، 15 میلی‌متر در حداکثر باز شدن دهان (MMO) ارائه می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]ما یک مورد از submucous oral fibrosis با trismus شدید، ۱ mm در حداکثر دهانه دهانه (MMO)را ارایه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Clinically, patients may have pain or swelling of the neck, sometimes with associated trismus or spasm of the sternocleidomastoid muscle.
[ترجمه گوگل]از نظر بالینی، بیماران ممکن است درد یا تورم گردن، گاهی همراه با تریسموس یا اسپاسم عضله استرنوکلیدوماستوئید داشته باشند
[ترجمه ترگمان]clinically، بیماران ممکن است درد یا تورم گردن را داشته باشند، گاهی اوقات با انقباض و یا منقبض شدن ماهیچه جناغی - پستانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (pathology) lockjaw; contortion of the muscles of the jaw

پیشنهاد کاربران

Trismus� ( inability to open the mouth due to a tonic contraction of the muscles used for chewing ) may indicate a more serious complication of tonsillitis
ناتوانی در باز کردن دهان به دلیل انقباض عضلات فک و عضلات مربوط به جویدن
بنام خدا
با سلام،
خنده شیطانی که در اخرین مرحله کزاز دیده میشود.

بپرس