trip out

پیشنهاد کاربران

This phrase is used to describe being under the influence of hallucinogenic drugs or experiencing intense hallucinations. It can also be used to describe being in a state of confusion or surprise.
قرار گرفتن تحت تأثیر داروهای توهم زا یا تجربه توهمات شدید. همچنین می توان از آن برای توصیف قرار گرفتن در حالت سردرگمی یا تعجب استفاده کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
“After taking that acid, I really tripped out. ”
In a conversation about drug experiences, someone might say, “I’ve never tripped out as much as I did on mushrooms. ”
A person describing a surprising or confusing situation might say, “I was totally tripped out when I saw my ex at the party. ”

Freak out ، enrage, have a fit
۱ - ناگهانی، بسیار مضطرب، عصبی، هیجانی، احساساتی واکنش نشان دادن / رفتار کردن، خشمگین شدن
۲ - تحت تاثیر مواد مخدر هذیان گفتن، پرت و پلا گفتن، نشئه شدن
۳ - جریان برق وسیله الکتریکی قطع شدن

متوهم، خیالاتی و هذیانی شدن، از خود بی خود شدن.
خارج شدن، رفتن
چت کردن در اثر مصرف دارو و مواد مخدر

بپرس