trio

/ˈtriːˌoʊ//ˈtriːəʊ/

معنی: سه تایی، سه نفری، سه نفر خواننده
معانی دیگر: (انسان یا چیز) گروه سه گانه، سه تا، سه نفر، دسته ی سه نفری، قطعه موسیقی مخصوص نواختن یاخواندن سه نفر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: trios
(1) تعریف: in music, a group of three singers or players.

(2) تعریف: a piece of music composed for either of such groups.

(3) تعریف: a group of three persons or things.

جمله های نمونه

1. There was disappointment for our trio of 200 metre runners, all of whom failed to reach the final.
[ترجمه گوگل]برای سه نفر دونده 200 متر ما ناامیدی وجود داشت که همه آنها نتوانستند به فینال برسند
[ترجمه ترگمان]برای سه of ۲۰۰ متر، ناامیدی وجود داشت، که همه آن ها نتوانستند به فینال برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The committee is headed by a trio of ministers.
[ترجمه گوگل]این کمیته توسط سه وزیر اداره می شود
[ترجمه ترگمان]این کمیته توسط یک نفر از وزرا اداره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A trio of English runners featured in the women's 1 500 metres.
[ترجمه گوگل]سه دونده انگلیسی در 1500 متر زنان حضور داشتند
[ترجمه ترگمان]یک گروه سه نفره از دوندگان انگلیسی در حدود ۵۰۰ متر زنان حضور داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A trio of girls in extremely tight shorts paraded up and down.
[ترجمه گوگل]سه نفر از دختران با شورت بسیار تنگ بالا و پایین رژه رفتند
[ترجمه ترگمان]یک دختر سه دختر با شلوارک تنگ و extremely بالا و پایین می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was met by a trio of smiling executives.
[ترجمه گوگل]سه نفر از مدیران خندان با او ملاقات کردند
[ترجمه ترگمان]سه نفر از مدیران اجرایی به او لبخند زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The final item in today's programme is Beethoven's Trio in B flat, Opus
[ترجمه گوگل]آخرین آیتم در برنامه امروز سه گانه بتهوون در B flat، Opus است
[ترجمه ترگمان]آخرین مورد در برنامه امروز سه نوازی یک بتهوون در آپارتمان بی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Glass himself will be one of a trio of musicians playing the electronic keyboards during the performance.
[ترجمه گوگل]خود گلس یکی از سه نوازنده ای خواهد بود که در حین اجرا کیبوردهای الکترونیکی را می نوازند
[ترجمه ترگمان]خود شیشه یکی از سه گروه موسیقی ساز است که در طول اجرای نمایش با صفحه کلید الکترونیکی بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She did considerable freelance work while establishing her trio, eventually playing regularly with drummer Steve Davis and several excellent bassists.
[ترجمه گوگل]او در حین تأسیس گروه سه‌گانه‌اش، کارهای آزاد قابل‌توجهی انجام داد و در نهایت به طور منظم با درامر استیو دیویس و چندین نوازنده باس عالی نواخت
[ترجمه ترگمان]او کار آزاد قابل توجهی انجام داد در حالی که سه نفر او را تاسیس کرد و در نهایت به طور منظم با نوازنده طبل (استیو دیویس)و چند bassists عالی بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tchaikovsky's Piano Trio in A Minor, another piece written in memory of a friend, completed the programme.
[ترجمه گوگل]تریو پیانو در یک مینور اثر چایکوفسکی، قطعه دیگری که به یاد یکی از دوستان نوشته شده بود، برنامه را تکمیل کرد
[ترجمه ترگمان]سه نوازی Tchaikovsky Tchaikovsky در یک بخش فرعی، یک قطعه دیگر که به یاد یک دوست نوشته شده بود، برنامه را تکمیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His trio played the Brecon festival in 1993 and the Glasgow festival the following year.
[ترجمه گوگل]سه نفر او در فستیوال برکن در سال 1993 و جشنواره گلاسکو در سال بعد بازی کردند
[ترجمه ترگمان]این گروه در سال ۱۹۹۳ جشنواره فیلم \"Brecon\" و فستیوال \"گلاسکو\" را در سال بعد بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The trio began to sing, but the din in the room made it impossible to hear.
[ترجمه گوگل]سه نفر شروع به خواندن کردند، اما هیاهوی اتاق شنیدن آن را غیرممکن کرد
[ترجمه ترگمان]آن سه نفر شروع به خواندن کردند، اما سر و صدا در اتاق برایش مقدور نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As the two small squares grow so the trio reaches a peak of energy and declines into a single large square.
[ترجمه گوگل]همانطور که دو مربع کوچک بزرگ می شوند، سه نفر به اوج انرژی می رسند و به یک مربع بزرگ تبدیل می شوند
[ترجمه ترگمان]همانطور که این دو میدان کوچک رشد می کنند، این سه نفر به اوج انرژی می رسند و به یک میدان بزرگ تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What none of the trio could get used to was Evelyn's continued refusal to make a move to clarify her situation.
[ترجمه گوگل]چیزی که هیچ یک از این سه نفر نتوانستند به آن عادت کنند، امتناع مداوم اولین از انجام حرکتی برای روشن شدن وضعیتش بود
[ترجمه ترگمان]چیزی که هیچ یک از این سه نفر نمی توانست استفاده کند این بود که اولین امتناع (اولین)برای روشن کردن وضعیت او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The trio heard how the guardsman and other soldiers were drinking in the wine bar when Mr Clarkson passed.
[ترجمه گوگل]این سه نفر شنیدند که چگونه نگهبان و سربازان دیگر در بار شراب می نوشند که آقای کلارکسون از آنجا گذشت
[ترجمه ترگمان]این سه نفر شنیدند که چگونه نگهبان و سربازان دیگر در میخانه مشغول نوشیدن هستند که آقای کلارکسون صاحب آن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سه تایی (اسم)
trine, trio, triad, triplet

سه نفری (اسم)
threesome, trio, triumvirate

سه نفر خواننده (اسم)
trio

انگلیسی به انگلیسی

• group of three persons; group of three things; musical composition for three instruments or voices, group of three singers or musicians
a trio is a group of three people, especially musicians or singers.

پیشنهاد کاربران

به یک قطعه موسیقی که درسه بخش تصنیف وتنظیم شودکه هربخش یاهرسطر آن با بخش قبل متفاوت باشد یعنی سیرملودی هرسطر بادیگری چه ازلحاظ سیرافقی وچه ازلحاظ سیرعمودی متفاوت ولی باهم هارمونی داشته باشند.
گروه یا تیمی که شامل سه عضو است.
trio ( موسیقی )
واژه مصوب: سه‏سرایی
تعریف: قطعۀ موسیقی که برای سه خواننده یا سه نوازنده تصنیف شده باشد|||متـ . سه‏نوازی
سکس سه نفره

بپرس