1. Trigonometry concerns the functions of angles, such as sine, cosine and tangent.
[ترجمه گوگل]مثلثات مربوط به توابع زوایا، مانند سینوس، کسینوس و مماس است
[ترجمه ترگمان]Trigonometry مربوط به توابع زوایا، مانند sine، cosine و تانژانت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I can see how physics, algebra, trigonometry relate to the machine shop.
[ترجمه گوگل]من می توانم ببینم که فیزیک، جبر، مثلثات چگونه با کارگاه ماشین آلات ارتباط دارند
[ترجمه ترگمان]می توانم ببینم فیزیک، جبر، علم مثلثات، مربوط به کارگاه ماشین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I have seen people here who never took trigonometry in high schools' he said with something like awe.
[ترجمه گوگل]من افرادی را اینجا دیده ام که هرگز در دبیرستان مثلثات نخوانده اند او با چیزی شبیه به هیبت گفت
[ترجمه ترگمان]او با چیزی شبیه بهت گفت: من افرادی را در اینجا دیده ام که هرگز مثلثات را در مدارس عالی نگرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Trigonometry is a branch of mathematics.
[ترجمه گوگل]مثلثات شاخه ای از ریاضیات است
[ترجمه ترگمان]Trigonometry شاخه ای از ریاضیات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The prospects of PSD′s application in optical trigonometry, automatic check and high-precision measurement are discussed.
[ترجمه گوگل]چشم انداز کاربرد PSD در مثلثات نوری، بررسی خودکار و اندازه گیری با دقت بالا مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]چشم انداز کاربرد PSD's در مثلثات نوری، بررسی اتوماتیک و سنجش دقت بالا مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Adopt laser trigonometry displacement measure theory in the detection of glass thickness on line and the method in the hot side of annealing kiln.
[ترجمه گوگل]تئوری اندازه گیری جابجایی مثلثات لیزری را در تشخیص ضخامت شیشه در خط و روش در سمت گرم کوره آنیلینگ اتخاذ کنید
[ترجمه ترگمان]روش اندازه گیری جابجایی trigonometry را در تشخیص ضخامت شیشه بر روی خط و روش در طرف گرم کوره پخت را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The tangent is an important concept in trigonometry.
[ترجمه گوگل]مماس یک مفهوم مهم در مثلثات است
[ترجمه ترگمان]تانژانت یک مفهوم مهم در مثلثات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Ask your teacher about trigonometry; The children asked me about their dead grandmother.
[ترجمه گوگل]از معلم خود در مورد مثلثات بپرسید بچه ها از من در مورد مادربزرگ مرده شان پرسیدند
[ترجمه ترگمان]از معلم خود درباره مثلثات سوال کنید؛ بچه ها از من درباره مادربزرگ مرده خود سوال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He received a low mark for trigonometry.
[ترجمه گوگل]او برای مثلثات نمره پایینی گرفت
[ترجمه ترگمان]او نمره کمی برای مثلثات در کلاس مثلثات دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Comprises topics in algebra, geometry, trigonometry and elementary calculus at higher level.
[ترجمه گوگل]شامل مباحث جبر، هندسه، مثلثات و حساب ابتدایی در سطوح بالاتر است
[ترجمه ترگمان]موضوعات comprises در جبر، هندسه، مثلثات و محاسبات اولیه در سطح بالاتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Bead trigonometry area basically is how to come true agrotechnical span problem.
[ترجمه گوگل]منطقه مثلثات مهره اساساً چگونگی تحقق مشکل دهانه کشاورزی کشاورزی است
[ترجمه ترگمان]area مثلثات در واقع چگونگی رسیدن به یک مساله بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Can be the mole of trigonometry area done?
[ترجمه گوگل]آیا می توان مول ناحیه مثلثاتی را انجام داد؟
[ترجمه ترگمان]آیا می تواند مول of در حوزه مثلثات باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. For example, trigonometry is a prerequisite for calculus.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، مثلثات یک پیش نیاز برای حساب دیفرانسیل و انتگرال است
[ترجمه ترگمان]برای مثال، مثلثات یک پیش نیاز برای حساب دیفرانسیل و حساب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. No matter whether you use geometry, trigonometry or calculus, you use the simple rules of arithmetic.
[ترجمه گوگل]مهم نیست که از هندسه، مثلثات یا حساب دیفرانسیل و انتگرال استفاده می کنید، از قوانین ساده حساب استفاده می کنید
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که آیا از هندسه، مثلثات و حساب استفاده می کنید یا نه، شما از قوانین ساده ریاضی استفاده می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Grow trigonometry, the abbreviation of delta of the Yangtse River.
[ترجمه گوگل]مثلثات رشد، مخفف دلتای رودخانه یانگ تسه
[ترجمه ترگمان]افزایش مثلثات، مخفف delta رود Yangtse
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید