tricot

/ˈtriːkoʊ//ˈtrɪkəʊ/

معنی: بافتنی، تریکو، کش باف
معانی دیگر: پارچه ی نازک (برای زیرپوش و غیره)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a plain warp-knit fabric such as nylon or polyester, used esp. for underwear.

(2) تعریف: a ribbed wool or wool blend fabric, used esp. for dresses.

جمله های نمونه

1. Use: this product is used in sweaters tricot s, weaving, embroidery, high fashion and other clothes.
[ترجمه گوگل]کاربرد: این محصول در پلیورهای تریکو، بافتنی، گلدوزی، مد روز و سایر لباس ها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]استفاده: این محصول در لباس های پشمی، بافتنی، گلدوزی، گلدوزی، مد بالا و لباس های دیگر مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The game is introduced: Lovely tricot, wave it on the champaign beautiful, like?
[ترجمه گوگل]بازی معرفی شده است: تریکو دوست داشتنی، آن را روی شامپاین زیبا تکان دهید، مانند؟
[ترجمه ترگمان]بازی معرفی می شود: تریکو، آن را روی زمین زیبا و زیبا تکان می دهد، درست است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ballpoint needles are used to sew fine knits tricot s.
[ترجمه گوگل]از سوزن های توپی برای دوخت تریکو بافتنی های ظریف استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]سوزن های Ballpoint برای دوختن knits fine (tricot)، به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For example jersey cloth, rayon locknut and nylon tricot are made in this method.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال پارچه جرسی، مهره ریون و نایلون تریکو در این روش ساخته می شوند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، پارچه پیراهن، rayon locknut و نایلون در این روش ساخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. JWKM holds multi - set Germany - made high - speed fine jacquard tricot machines e, with advanced productive force.
[ترجمه گوگل]JWKM دارای ماشین آلات ژاکارد تریکو با سرعت بالا و با نیروی تولیدی پیشرفته است
[ترجمه ترگمان]JWKM با استفاده از نیروی تولیدی پیشرفته، multi (tricot)با سرعت بالا (jacquard)با سرعت بالا ساخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. My company is specialised in underwear, such as bra, slip, G-string, boxer, tricot and so on.
[ترجمه گوگل]شرکت من در زمینه لباس های زیر، مانند سوتین، اسلیپ، جی رشته، باکسر، تریکو و غیره تخصص دارد
[ترجمه ترگمان]شرکت من در لباس زیر متخصص است، مانند کرست، slip، جی - نخ، بوکسور، تریکو و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The machined is used to process the key spare parts of KS tricot machine - Slot.
[ترجمه گوگل]ماشینکاری شده برای پردازش قطعات یدکی کلیدی دستگاه تریکو KS - Slot استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]ماشین کاری شده برای پردازش قطعات یدکی اصلی ماشین KS (KS)- Slot استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Knit track jacket is made with a super lightweight and soft tricot fabrication.
[ترجمه گوگل]ژاکت تریک بافتنی از جنس تریکو بسیار سبک و نرم ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]ژاکت ردیابی Knit با یک ساخت بسیار سبک وزن و سبک تریکو ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بافتنی (اسم)
tricot

تریکو (اسم)
tricot

کش باف (اسم)
tricot

تخصصی

[نساجی] بافت تریکو - ماشین تریکو - اقسام مهم پارچه های تریکو تاری

انگلیسی به انگلیسی

• warp knit type of fabric; type of worsted cloth

پیشنهاد کاربران

1 - نوعی پارچه کشی که انواع تی شرت ها از ان دوخته می شود

بپرس