trickster

/ˈtrɪkstər//ˈtrɪkstə/

معنی: عیار، نیرنگ باز، حقه باز، گول زن، شیاد، بامبول زن
معانی دیگر: ترفندگر، حیله گر، مکار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who deceives, cheats, or plays tricks.
مشابه: cheat, rogue

جمله های نمونه

1. It was a remarkable trick, but the trickster was even more striking.
[ترجمه گوگل]این یک ترفند قابل توجه بود، اما فریبکار از این هم چشمگیرتر بود
[ترجمه ترگمان]حقه جالبی بود، اما the حتی بیشتر ضربه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A trickster who constantly committed adultery - and then left her facing a mountain of debt.
[ترجمه گوگل]حیله‌گری که مدام زنا می‌کرد - و سپس او را با کوهی از بدهی رها کرد
[ترجمه ترگمان]A که به صورت پیوسته مرتکب زنا شده بود - و سپس او را با کوهی از بدهکاری ترک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Maybe he was a confidence trickster.
[ترجمه گوگل]شاید او یک فریبکار اعتماد به نفس بود
[ترجمه ترگمان]شاید او یک حقه باز قابل اعتماد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tengu, the wicked long-nosed trickster goblin.
[ترجمه گوگل]تنگو، اجنه فریبکار دماغ دراز شرور
[ترجمه ترگمان]Tengu، شیطان بینی long بد بینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mr Clancy sold it to a trickster who paid with a worthless stolen cheque.
[ترجمه گوگل]آقای کلنسی آن را به فریبکاری فروخت که با یک چک بی ارزش پول را پرداخت کرد
[ترجمه ترگمان]آقای Clancy آن را به شیاد می فروشد که چکی به ارزش worthless را به او داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was grinning now, his old soul-of-the-party trickster look.
[ترجمه گوگل]او اکنون داشت پوزخند می زد، قیافه حیله گر قدیمی اش
[ترجمه ترگمان]او حالا نیشش باز شده بود، روح his به او نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The confidence trickster used several alias.
[ترجمه گوگل]فریبکار اعتماد به نفس از چندین نام مستعار استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]شیاد بااعتماد به نفس چندین اسم مستعار را بکار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Whatever the prank, the trickster usually ends it by yelling to his victim, " April Fool! "
[ترجمه گوگل]شوخی هر چه که باشد، فریبکار معمولاً آن را با فریاد زدن به قربانی خود خاتمه می دهد: "اول آوریل!"
[ترجمه ترگمان]این شوخی هر چه که باشد، حقه باز معمولا با فریاد زدن به قربانی خود، \"احمق\"، آن را به پایان می رساند! \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And there is the trickster, often represented by a clown or a magician.
[ترجمه گوگل]و یک فریبکار وجود دارد که اغلب توسط یک دلقک یا یک شعبده باز نشان داده می شود
[ترجمه ترگمان]و یک حقه باز هم هست که اغلب نماینده یک دلقک یا یک جادوگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The trickster is never satisfied in remaking itself.
[ترجمه گوگل]فریبکار هرگز از بازسازی خود راضی نیست
[ترجمه ترگمان]شعبده باز هرگز از بازسازی خود راضی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Any self - evolver must be a coyote trickster.
[ترجمه گوگل]هر خود تکاملی باید فریبکار کایوت باشد
[ترجمه ترگمان]هر کسی که از خودش دفاع کنه باید یه trickster باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the past we already worked with Trickster G on our Souvenirs album.
[ترجمه گوگل]در گذشته ما قبلاً با Trickster G در آلبوم Souvenirs کار کرده بودیم
[ترجمه ترگمان]در گذشته ما با Trickster جی در آلبوم Souvenirs کار کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. TSL needs to reform. Trickster and FD disagreed with the direction we are heading, so they chose to leave the team. We wish good luck for them in their tournaments.
[ترجمه گوگل]TSL باید اصلاح شود Trickster و FD با مسیری که ما می رویم مخالف بودند، بنابراین آنها تصمیم گرفتند تیم را ترک کنند برای آنها در مسابقاتشان آرزوی موفقیت داریم
[ترجمه ترگمان]و پیچیده و پیچیده و پیچیده و پیچیده و پیچیده و پیچیده و پیچیده و پیچیده و پیچیده Trickster و FD با مسیری که در پیش داریم مخالفت کردند، بنابراین آن ها تصمیم گرفتند که تیم را ترک کنند ما در tournaments شانس خوبی برای آن ها آرزو می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عیار (اسم)
proof, alloy, cutie, carat, shifter, assay, karat, rover, trickster, dodger

نیرنگ باز (اسم)
trickster

حقه باز (اسم)
snide, conjurer, slicker, phony, phoney, trickster

گول زن (اسم)
swindler, trickster, skinner

شیاد (اسم)
shammer, fraud, trickster

بامبول زن (اسم)
trickster

انگلیسی به انگلیسی

• person who plays tricks; rogue, crook, swindler, cheat

پیشنهاد کاربران

مثال؛
For example, a trickster might set up a prank where they pretend to be someone else and trick their friends.
In a conversation about fictional characters, someone might say, “Loki from Norse mythology is a classic trickster. ”
...
[مشاهده متن کامل]

A person might describe a coworker who constantly plays practical jokes on others as a trickster.

حقه باز
حیله گر
شیطانک

بپرس