triceps

/ˈtraɪˌseps//ˈtraɪˌseps/

معنی: ماهیچه سه سر
معانی دیگر: (عضله) سه سر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a large muscle on the back of the upper arm that straightens the elbow and has three points of attachment.

جمله های نمونه

1. When a single measure is used, triceps has been favored for adolescents.
[ترجمه گوگل]هنگامی که از یک اندازه استفاده می شود، عضله سه سر برای نوجوانان مورد علاقه است
[ترجمه ترگمان]در زمانی که یک معیار منفرد مورد استفاده قرار می گیرد، سه سر و سه سر برای نوجوانان مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As with the triceps, to develop larger biceps heavy basic exercises such as barbell curls or dumb-bell curls must be performed.
[ترجمه سیروس] همانند تمرینات پشت بازو ، جهت ایجاد بازوهای سترگ جلو تمرینات اساسی وسنگین نظیر دمبل کرل و هالتر کرل انجام داد.
|
[ترجمه گوگل]مانند عضله سه سر، برای رشد عضلات دوسر بزرگتر، باید تمرینات اساسی سنگینی مانند حلقه های هالتر یا حلقه های دمبله انجام شود
[ترجمه ترگمان]همانند سه سر و سه سر، برای رشد عضلات دو سر بازو و یا تمرین های سخت کوشی، باید انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To observe the histomorphological changes in hind limb triceps surae in rats with hSCI 6 weeks following OEC transplantation.
[ترجمه گوگل]برای مشاهده تغییرات هیستومورفولوژیک در عضلات سه سر اندام عقبی در موش های صحرایی با hSCI 6 هفته پس از پیوند OEC
[ترجمه ترگمان]برای مشاهده تغییرات histomorphological در سه سر و سه سر در سه هفته بعد از پیوند OEC، سه سر در سه سر انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The radial nerve supplies the triceps ( and arconeus ) with fibers derived primarily from C 7 and C
[ترجمه گوگل]عصب شعاعی عضلات سه سر (و آرکونئوس) را با الیافی که عمدتاً از C7 و C مشتق شده اند تأمین می کند
[ترجمه ترگمان]عصب شعاعی \"سه سر\" (و arconeus)با فیبرها در درجه اول از C و C تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Enhancement biceps brachii, triceps brachii and pectoral muscle: Lying face downward, both hands supporting ground, leg apex supporting on stool surface, then making push-up.
[ترجمه گوگل]تقویت عضله دوسر بازویی، سه سر بازویی و عضله سینه ای: صورت به سمت پایین دراز کشیده، هر دو دست از زمین حمایت می کنند، راس پا روی سطح مدفوع تکیه می کند، سپس فشار می آورد
[ترجمه ترگمان]عضلات دو سر عضلات دو سر بازو، عضلات سه سر و عضلات pectoral: دراز کردن صورت، هر دو دست از زمین پشتیبانی می کنند، نوک پا از سطح پایه حمایت می کنند و سپس فشار را بالا می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When bending the elbow the triceps are the antagonist.
[ترجمه گوگل]هنگام خم شدن آرنج عضلات سه سر آنتاگونیست هستند
[ترجمه ترگمان]در هنگام خم کردن آرنج، سه سر حریف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By measuring the skinfold thickness of triceps and subscapular, this paper studies the effects of physical exercise on body composition of girls during puberty.
[ترجمه گوگل]این مقاله با اندازه‌گیری ضخامت چین‌های پوستی سه سر و زیر کتف، تأثیر ورزش بر ترکیب بدن دختران در دوران بلوغ را بررسی می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله با اندازه گیری ضخامت skinfold عضله سه سر و سه سر، اثرات تمرین فیزیکی بر روی ترکیب بدن دختران در زمان بلوغ را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Train Triceps, avoid loose, flabby upper arm . Improve muscle tone.
[ترجمه گوگل]عضلات سه سر بازو را تمرین دهید، از شل و شل شدن بازو خودداری کنید تون عضلانی را بهبود بخشید
[ترجمه ترگمان]Triceps قطار، از دست شل و شل و شل خود خودداری کنید لحن ماهیچه ها را بهبود ببخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion The musculocutaneous flap of triceps brachii muscle might repair electrical burn enormous wound in neighboring position, the effect was satisfaction.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری فلپ عضلانی پوستی عضله سه سر بازویی ممکن است زخم سوختگی الکتریکی عظیم را در موقعیت همسایه ترمیم کند، که این اثر رضایت بخش بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری باز کردن دریچه musculocutaneous عضله سه سر عضله سه سر ممکن است منجر به ترمیم زخم و آسیب شدید در موقعیت مجاور شود، این اثر رضایت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I'm going to work on my chest and triceps.
[ترجمه گوگل]من می روم روی سینه و عضله سه سرم کار کنم
[ترجمه ترگمان]می خوام روی سینه و ماهیچه هام کار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So we just work the triceps. Now we are gonna work the abs.
[ترجمه گوگل]بنابراین ما فقط عضلات سه سر را کار می کنیم حالا می‌خواهیم عضلات شکم را کار کنیم
[ترجمه ترگمان]پس فقط ماهیچه ماهیچه رو کار می کنیم حالا با عضلات شکم کار می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Enhancement brachium triceps and deltoid muscle: Lying face downward, right hand griping dumb and raising up.
[ترجمه گوگل]تقویت عضله سه سر بازویی و دلتوئید: با صورت دراز کشیده، دست راست را گنگ گرفته و به سمت بالا بلند کنید
[ترجمه ترگمان]تقویت عضلات سه سر و عضله deltoid: دراز کردن صورت به سمت پایین، دست راست، ساکت و بلند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Train pectorals, Triceps, Frontal deltoids. Develop upper body, improve body shape.
[ترجمه گوگل]سینه ای، سه سر، دلتوئید پیشانی بالاتنه را توسعه دهید، شکل بدن را بهبود بخشید
[ترجمه ترگمان]ماهیچه های صدری، Triceps، استخوان قدامی: بدن بالایی را توسعه دهید، شکل بدن را بهبود بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Height, weight and triceps and subscapular skinfolds measurements for 4698 boys and girls in Nanjing aged 6 to 17 years were investigated.
[ترجمه گوگل]قد، وزن و سه سر و اندازه‌گیری چین‌های پوست زیر کتف برای 4698 پسر و دختر در نانجینگ 6 تا 17 سال مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]میزان وزن، وزن و سه سر و سه روش اندازه گیری برای پسران و دختران در ۶ تا ۱۷ سال نانجینگ، مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماهیچه سه سر (اسم)
triceps

انگلیسی به انگلیسی

• muscle having three heads or points of origin (anatomy)
your triceps is the muscle in the back part of your upper arm.

پیشنهاد کاربران

بپرس