tribune

/ˈtrɪbjuːn//ˈtrɪbjuːn/

معنی: تریبون، منبر، حامی ملت، سکوب سخنرانی، کرسی یامیز خطابه
معانی دیگر: (روم باستان) قاضی، امین صلح، سکوی خطابه، میز خطابه (بیشتر می گویند: lectern)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a defender of the common people's rights, esp. in the ancient Roman government.

جمله های نمونه

1. Allan gave an interview to the Chicago Tribune newspaper last month.
[ترجمه گوگل]آلن ماه گذشته با روزنامه شیکاگو تریبون مصاحبه کرد
[ترجمه ترگمان]ماه گذشته آلن مصاحبه ای را با روزنامه شیکاگو تریبون انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Clarence Page is a columnist for the Chicago Tribune.
[ترجمه گوگل]کلارنس پیج ستون نویس شیکاگو تریبون است
[ترجمه ترگمان]کلارنس پیج یک مقاله نویس در شیکاگو تریبون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. La Tribune and Le Matin said security forces later in the day had killed all the gunmen responsible.
[ترجمه گوگل]La Tribune و Le Matin گفتند که نیروهای امنیتی بعداً در همان روز همه افراد مسلح را کشتند
[ترجمه ترگمان]La Tribune و Le Matin گفتند که نیروهای امنیتی بعدها در روز تمام افراد مسلح را کشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the last three months of 1990, the Tribune Company recorded its first quarterly loss since going public in 198
[ترجمه گوگل]در سه ماه آخر سال 1990، شرکت تریبون اولین زیان سه ماهه خود را از زمان عرضه عمومی در سال 198 ثبت کرد
[ترجمه ترگمان]در سه ماه آخر سال ۱۹۹۰، شرکت تریبیون اولین باخت سه ماهه خود را از زمان رفتن به ۱۹۸ کشور در ۱۹۸ مورد، ثبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Chicago Tribune called it the most acclaimed jazz festival in the country.
[ترجمه گوگل]شیکاگو تریبون آن را تحسین شده ترین جشنواره جاز در کشور نامید
[ترجمه ترگمان]شیکاگو تریبون آن را مشهورترین فستیوال جاز در کشور نامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. According to the International Herald Tribune of June 11 the tribal separatist movement there had killed an estimated 000 people since 197
[ترجمه گوگل]بر اساس گزارش اینترنشنال هرالد تریبون در 11 ژوئن، جنبش جدایی طلب قبیله ای در آنجا از سال 197 تاکنون حدود 000 نفر را کشته است
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش اینترنشنال هرالد تریبیون در روز ۱۱ ژوئن، جنبش جدایی طلبانه قبیله ای، از سال ۱۹۷ نفر را کشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Tribune itself sniffed around for the great Communist conspiracy it suspected of backing the protesters.
[ترجمه گوگل]خود تریبون توطئه بزرگ کمونیستی را که مشکوک به حمایت از معترضان بود بویید
[ترجمه ترگمان]خود تریبون برای توطئه بزرگ کمونیست که مظنون به حمایت از معترضان بود، بو کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Club controlled a section of Tribune, Gollancz eventually replacing Mellor on its editorial board.
[ترجمه گوگل]کلوپ کنترل بخشی از Tribune را در اختیار داشت، Gollancz در نهایت جایگزین Mellor در هیئت تحریریه آن شد
[ترجمه ترگمان]این باشگاه بخشی از تریبون را تحت کنترل داشت و در نهایت Mellor را در صفحه سرمقاله خود جای داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He turned the pages of the Tribune.
[ترجمه گوگل]تریبون را ورق زد
[ترجمه ترگمان]او صفحات روزنامه تریبیون را ورق زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He put the Tribune on the washstand next to the toilet.
[ترجمه گوگل]تریبون را روی دستشویی کنار توالت گذاشت
[ترجمه ترگمان]تریبیون را روی دست شویی کنار توالت می گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But the Tribune newspaper gave her White Paper a cooler reception than we did.
[ترجمه گوگل]اما روزنامه تریبون از وایت پیپر استقبال جالب‌تری نسبت به ما کرد
[ترجمه ترگمان]اما روزنامه تریبون به او اجازه پذیرایی خنک تر از ما را داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Arch Ward became sports editor of the Chicago Tribune.
[ترجمه گوگل]آرک وارد سردبیر ورزشی شیکاگو تریبون شد
[ترجمه ترگمان]طاق وارد سردبیر ورزشی شیکاگو تریبون شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He is an unlikely tribune of the people.
[ترجمه گوگل]او تریبون بعید مردم است
[ترجمه ترگمان]او یک مقام تریبونی غیر محتمل برای مردم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The tribune seats were exquisite - dead center of the track, just meters away from the asphalt.
[ترجمه گوگل]صندلی های تریبون بسیار عالی بودند - نقطه مرگ مسیر، فقط چند متر با آسفالت فاصله داشت
[ترجمه ترگمان]کرسی های خطابه، مرکز بسیار زیبایی از مسیر بود، درست چند متر دورتر از آسفالت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تریبون (اسم)
lectern, tribune

منبر (اسم)
rostrum, tribune, pulpit

حامی ملت (اسم)
tribune

سکوب سخنرانی (اسم)
tribune

کرسی یا میز خطابه (اسم)
tribune

انگلیسی به انگلیسی

• person who defends the rights of the people; (roman history) official, military officer (ancient rome); dais, raised platform, pulpit

پیشنهاد کاربران

tribune ( عمومی )
واژه مصوب: میز خطابه
تعریف: میز بلندی برای ایراد سخنرانی|||متـ . سخنگاه
۱. مدافع حقوق مردم. یکیو میگن مثل ناپلئون یا رابین هود
۲. صحنه - سکوی سخنرانی - منبر - جایگاهی که یک یا چند نفر با مردم حرف میزنن
همون platform

بپرس