triangular

/traˈjæŋɡjələr//traɪˈæŋɡjʊlə/

معنی: سه گوش، به شکل مثلث، مثلثی، سه گوشه، سه گوشی، دارای سه زاویه
معانی دیگر: مثلث شکل، لچکی، سه ضلعی، تریزی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: triangularly (adv.), triangularity (n.)
(1) تعریف: of, concerning, or shaped like a triangle.

(2) تعریف: having a triangle as a base, or having triangles as predominant parts.

(3) تعریف: involving three persons, nations, objects, or the like.

جمله های نمونه

1. a triangular room
اتاق سه گوش

2. that street was paved with triangular stones
آن خیابان با سنگ های سه گوش فرش شده بود.

3. It's more or less triangular plot of land.
[ترجمه گوگل]یک قطعه زمین کم و بیش مثلثی شکل است
[ترجمه ترگمان]زمین سه طبقه کم تر یا کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One particular triangular relationship became the model of Simone's first novel.
[ترجمه گوگل]یک رابطه مثلثی خاص الگوی اولین رمان سیمون شد
[ترجمه ترگمان]یک رابطه مثلثی خاص، مدل نخستین رمان سیمونه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The play is performed on a triangular stage.
[ترجمه گوگل]این نمایش در صحنه ای مثلثی اجرا می شود
[ترجمه ترگمان]نمایش در یک مرحله مثلثی انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The oral shield may be rounded and triangular or distally lobed and like a blunt flattened arrow head.
[ترجمه گوگل]سپر دهان ممکن است گرد و مثلثی یا لوب دیستال و مانند یک سر فلش صاف صاف باشد
[ترجمه ترگمان]سپر شفاهی ممکن است گرد و مثلثی شکل و یا distally باشد و مانند یک سر تیر افقی مسطح باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The oral shield is approximately rounded triangular, often with an acute proximal angle and a distal projection.
[ترجمه گوگل]سپر دهان تقریباً به شکل مثلث گرد است که اغلب دارای یک زاویه حاد پروگزیمال و یک برآمدگی دیستال است
[ترجمه ترگمان]سپر شفاهی تقریبا مثلثی شکل است، اغلب با یک زاویه مجاور مکانیکی و یک طرح دور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The leaves are lanceolate with triangular petioles and light green blades with darker veins.
[ترجمه گوگل]برگها نیزه ای شکل با دمبرگ های مثلثی و تیغه های سبز روشن با رگبرگ های تیره تر است
[ترجمه ترگمان]برگ ها با petioles مثلثی شکل و تیغه های سبز روشن با veins تیره تر ساخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The dorsal arm plates are bell shaped or triangular with a convex distal edge and are separated.
[ترجمه گوگل]صفحات بازوی پشتی به شکل زنگ یا مثلثی با لبه دیستال محدب و از هم جدا هستند
[ترجمه ترگمان]صفحات پشتی پشتی به شکل زنگ یا مثلثی با لبه محدب محدب وصل می شوند و از هم جدا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The leaf petioles are always triangular in cross section and can be easily distinguished.
[ترجمه گوگل]دمبرگ های برگ همیشه از نظر مقطع مثلثی هستند و به راحتی قابل تشخیص هستند
[ترجمه ترگمان]برگ leaf برگ همیشه در بخش عرضی مثلثی بوده و می تواند به راحتی برجسته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There is a small triangular park behind it and the crowd may have spilled out from the Great Hall.
[ترجمه گوگل]یک پارک مثلثی شکل در پشت آن وجود دارد و ممکن است جمعیت از سالن بزرگ بیرون ریخته باشد
[ترجمه ترگمان]یک پارک مثلثی کوچک پشت آن وجود دارد و ممکن است جمعیت از سرسرای بزرگ بیرون ریخته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Everyone knows the Triangular Trade is guaranteed to bring home the gold.
[ترجمه گوگل]همه می دانند که تجارت مثلثی تضمین شده است که طلا را به خانه می آورد
[ترجمه ترگمان]همه می دانند که تجارت مثلثی کسب مدال طلا را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In suitable cases they award their distinctive triangular logo as a mark of their approval.
[ترجمه گوگل]در موارد مناسب، آنها لوگوی مثلثی متمایز خود را به عنوان علامت تایید اعطا می کنند
[ترجمه ترگمان]در موارد مناسب، آن ها لوگوی مثلثی متمایز خود را به عنوان نشانه تایید خود نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Its most notable feature is the sturdy triangular gatehouse.
[ترجمه گوگل]قابل توجه ترین ویژگی آن دروازه مثلثی مستحکم است
[ترجمه ترگمان]قابل توجه ترین ویژگی آن gatehouse مثلثی قوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The ventral arm plates are pentagonal nearly triangular with a very wide distal edge; the distal edge may project slightly midradially.
[ترجمه گوگل]صفحات بازوی شکمی پنج ضلعی تقریباً مثلثی با لبه دیستال بسیار گسترده هستند لبه دیستال ممکن است کمی به سمت وسط بیرون بیاید
[ترجمه ترگمان]صفحات بازوی شکمی تقریبا پنج ضلعی با لبه پهن دور هستند؛ لبه دور ممکن است کمی midradially باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سه گوش (صفت)
deltoid, triangular, tricuspid

به شکل مثلث (صفت)
triangular, three-square

مثلثی (صفت)
triangular

سه گوشه (صفت)
triangular, triquetrous

سه گوشی (صفت)
triangular

دارای سه زاویه (صفت)
trigonous, triangular

تخصصی

[دندانپزشکی] به شکل مثلث، سه گوشه، سه زاویه
[ریاضیات] مثلثی شکل

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to a triangle; shaped with three sides and three corners; triple
something that is triangular is in the shape of a triangle.

پیشنهاد کاربران

بپرس