اسم ( noun )
• : تعریف: see petit jury.
trial jury
/ˈtraɪəlˈdʒʊri//ˈtraɪəlˈdʒʊəri/
معنی: هیئت منصفه
معانی دیگر: رجوع شود به: petit jury، در دادگاه هیئت منصفه
بررسی کلمه
جمله های نمونه
1. The criminal trial jury was mostly black.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه دادگاه جنایی اکثرا سیاه پوست بودند
[ترجمه ترگمان] هیات منصفه دادگاه جنایی تقریبا سیاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هیات منصفه دادگاه جنایی تقریبا سیاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The USA trial jury is similar to active jury of United Kingdom.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه دادگاه ایالات متحده مشابه هیئت منصفه فعال انگلستان است
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه دادگاه آمریکا شبیه هیات منصفه فعال انگلستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه دادگاه آمریکا شبیه هیات منصفه فعال انگلستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The right trial jury.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه محاکمه درست
[ترجمه ترگمان] هیات منصفه راست میگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هیات منصفه راست میگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Browning's defence lawyer says this and other evidence could have been crucial if heard by the trial jury.
[ترجمه گوگل]وکیل مدافع براونینگ می گوید که این و سایر شواهد در صورت شنیدن هیئت منصفه می توانست بسیار مهم باشد
[ترجمه ترگمان]وکیل دفاع براونینگ می گوید این موضوع و شواهد دیگر اگر توسط هیات منصفه دادگاه شنیده شود ممکن است حیاتی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وکیل دفاع براونینگ می گوید این موضوع و شواهد دیگر اگر توسط هیات منصفه دادگاه شنیده شود ممکن است حیاتی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There is a new Russian remake of 12 Angry Men, the classic American film from the 1950s about a murder trial jury.
[ترجمه گوگل]یک بازسازی روسی جدید از 12 مرد خشمگین، فیلم کلاسیک آمریکایی دهه 1950 در مورد هیئت منصفه دادگاه قتل وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک فیلم جدید از ۱۲ مرد عصبانی وجود دارد، فیلم کلاسیک آمریکایی از دهه ۱۹۵۰ درباره یک هیات منصفه دادگاه قتل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک فیلم جدید از ۱۲ مرد عصبانی وجود دارد، فیلم کلاسیک آمریکایی از دهه ۱۹۵۰ درباره یک هیات منصفه دادگاه قتل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The powers and functions of the federal grand jury differ from those of the federal trial jury, which is called the petit jury.
[ترجمه گوگل]اختیارات و وظایف هیئت منصفه بزرگ فدرال با هیئت منصفه دادگاه فدرال که به آن هیئت منصفه کوچک می گویند متفاوت است
[ترجمه ترگمان]اختیارات و وظایف اعضای هیات منصفه عالی فدرال از اعضای هیات منصفه دادگاه فدرال متفاوت است، که هیات منصفه کوچک نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اختیارات و وظایف اعضای هیات منصفه عالی فدرال از اعضای هیات منصفه دادگاه فدرال متفاوت است، که هیات منصفه کوچک نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
هیئت منصفه (اسم)
jury, trial jury
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید