1. Many drugs were found by trial and error.
[ترجمه گوگل]بسیاری از داروها با آزمون و خطا پیدا شدند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از داروها توسط آزمون و خطا کشف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It was largely a matter of trial and error.
[ترجمه گوگل]تا حد زیادی موضوع آزمون و خطا بود
[ترجمه ترگمان]این مساله تا حد زیادی موضوع آزمایش و خطا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We discovered the ideal mix of paint by trial and error.
[ترجمه گوگل]ما ترکیب ایده آل رنگ را با آزمون و خطا کشف کردیم
[ترجمه ترگمان]ما ترکیبی ایده آل از رنگ را با امتحان و خطا کشف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Children learn to use computer programs by trial and error.
[ترجمه گوگل]کودکان با آزمون و خطا یاد می گیرند از برنامه های کامپیوتری استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]کودکان با آزمون و خطا از برنامه های رایانه ای استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Science progresses by trial and error.
[ترجمه گوگل]علم با آزمون و خطا پیشرفت می کند
[ترجمه ترگمان]علم با امتحان و خطا پیشرفت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We learn from our mistakes. Science progresses by trial and error.
[ترجمه گوگل]ما از اشتباهات خود درس می گیریم علم با آزمون و خطا پیشرفت می کند
[ترجمه ترگمان]ما از mistakes یاد می گیریم علم با امتحان و خطا پیشرفت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. After a day of trial and error, triumph and tantrum, our baby's down and milky calm.
[ترجمه گوگل]پس از یک روز آزمون و خطا، پیروزی و عصبانیت، کودک ما آرام و شیری است
[ترجمه ترگمان]بعد از یک روز محاکمه و خطا، پیروزی و عصبانیت، کودک ما آرام و آرام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They learned to farm the land through trial and error.
[ترجمه گوگل]آنها یاد گرفتند که زمین را از طریق آزمون و خطا زراعت کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها یاد گرفتند که زمین را از طریق آزمون و خطا به مزرعه ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The clock clicks its tongue . . . trial and error.
[ترجمه گوگل]ساعت روی زبانش کلیک می کند ازمایش و خطا
[ترجمه ترگمان] تیک تیک تیک و خطا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Some had to learn by trial and error.
[ترجمه گوگل]برخی باید با آزمون و خطا یاد می گرفتند
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها باید با آزمون و اشتباه یاد بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. These are things we learn by trial and error.
[ترجمه گوگل]اینها چیزهایی است که ما با آزمون و خطا یاد می گیریم
[ترجمه ترگمان]اینها چیزهایی هستند که ما با آزمون و خطا یاد می گیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Mostly through o-j-t, trial and error, gut feel, and mistakes.
[ترجمه گوگل]بیشتر از طریق o-j-t، آزمون و خطا، احساس درونی و اشتباهات
[ترجمه ترگمان]بیشتر از طریق o - k، آزمون و خطا، حس درونی و اشتباه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The pupils learn by trial and error, by using the programs in context.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان با آزمون و خطا، با استفاده از برنامه ها در زمینه یاد می گیرند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان با استفاده از این برنامه ها در متن، با آزمون و خطا یاد می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Through trial and error you need to establish what times suit you best and then keep to them.
[ترجمه گوگل]از طریق آزمون و خطا باید تعیین کنید که چه زمان هایی برای شما مناسب تر است و سپس به آن ها توجه کنید
[ترجمه ترگمان]از طریق آزمون و خطا باید مشخص کنید که چه زمانی برای شما مناسب تر است و سپس آن ها را نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Designs resulting largely from trial and error remained virtually unchanged over 200 years.
[ترجمه گوگل]طرحهایی که عمدتاً از آزمون و خطا حاصل شدهاند، تقریباً طی 200 سال بدون تغییر باقی ماندهاند
[ترجمه ترگمان]طراحی های ناشی از آزمون و خطا تقریبا بیش از ۲۰۰ سال بدون تغییر باقی ماندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید