trestle

/ˈtresl̩//ˈtresl̩/

معنی: سه پایه
معانی دیگر: پایه، خرک، خرپا، چوب بست، tressel سه پایه، ستون را روی پایه قرار دادن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a stable support formed by a horizontal beam or bar joined to the tops of two vertical members that slope or widen outward and downward.

(2) تعریف: a framework consisting of such structures, supporting or constituting a bridge.

جمله های نمونه

1. We arranged the party food on a trestle table in the garden.
[ترجمه گوگل]غذای مهمانی را روی یک میز در باغ چیدیم
[ترجمه ترگمان]ما غذای مهمانی را روی میز پایه میز در باغ قرار دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A particularly interesting feature of the trestle piers was the method used for founding them on irregular river beds.
[ترجمه گوگل]یکی از ویژگی‌های جالب پایه‌های پایه، روشی بود که برای پایه‌گذاری آن‌ها بر روی بستر نامنظم رودخانه‌ها استفاده می‌شد
[ترجمه ترگمان]یکی از ویژگی های جالب و جالب پایه های پل پایه، روشی بود که برای تاسیس آن ها در بس تر رودخانه نامنظم استفاده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Behind the familiar trestle table with its grey army blanket, sat the commanding officer flanked by two others of lesser rank.
[ترجمه گوگل]پشت میز پایه آشنا با پتوی ارتش خاکستری اش، افسر فرمانده کنار دو نفر دیگر با درجه پایین تر نشسته بود
[ترجمه ترگمان]پشت میز پایه میز پایه تخت با پتوی خاکستری شان که دو تای دیگر رده پایین تر قرار داشتند، نشسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A large, bare room with big trestle tables in the centre and benches along the walls.
[ترجمه گوگل]یک اتاق بزرگ و لخت با میزهای پایه بزرگ در مرکز و نیمکت هایی در امتداد دیوارها
[ترجمه ترگمان]اتاقی بزرگ و خالی با میز پایه بزرگ در وسط دیوارها و نیمکت ها در امتداد دیوارها قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Trestle tables were laid out with plates of ham, prawns and tidbits.
[ترجمه گوگل]میزهای پایه دار با بشقاب هایی از ژامبون، میگو و چیزهای تازه چیده شده بود
[ترجمه ترگمان]میزها را با بشقاب های گوشت خوک و میگو و میگو چیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Down the hall on each side were long trestle tables covered in the costliest silk.
[ترجمه گوگل]در پایین سالن در هر طرف میزهای پایه بلندی قرار داشت که با گرانترین ابریشم پوشیده شده بودند
[ترجمه ترگمان]روی هر دو طرف میز پایه میز پایه بلند پایه چیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Trestle tables had been arranged in a square and covered with white lawn sheets.
[ترجمه گوگل]میزهای پایه به صورت مربع چیده شده بود و با صفحات چمن سفید پوشانده شده بود
[ترجمه ترگمان]میزها را روی میز چیده بودند و با ملافه های سفید پوشیده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Jarvis had set up a trestle table on that terrace where pupils had once assembled for the annual school photograph.
[ترجمه گوگل]جارویس روی آن تراس میز پایه گذاشته بود که زمانی دانش آموزان برای عکس سالانه مدرسه جمع شده بودند
[ترجمه ترگمان]جارو یس یک میز پایه پایه در این مهتابی قرار داده بود که در آن شاگردان یک بار برای عکس سالانه مدرسه جمع شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The trestle tables down each side were stained with wine and strewn with the stale remains of various meals.
[ترجمه گوگل]میزهای پایه از هر طرف با شراب آغشته شده بود و با بقایای کهنه غذاهای مختلف پر شده بود
[ترجمه ترگمان]میز پایه میز در هر دو طرف پر از شراب بود و با بقایای باقیمانده غذایی که باقی مانده بود پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the centre would be several lines of trestle tables carrying cages for chicken, ducks and geese with a few tame rabbits.
[ترجمه گوگل]در مرکز چند ردیف میز پایه دار وجود دارد که قفس هایی برای مرغ، اردک و غاز با چند خرگوش رام حمل می کند
[ترجمه ترگمان]در وسط اتاق چند ردیف میز سه پایه قرار داشت که قفس مرغ ها، اردک ها و غاز را با چند خرگوش اهلی نگهداری می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We'd set up our white trestle table and lay out the syringes.
[ترجمه گوگل]میز پایه سفیدمان را چیده بودیم و سرنگ ها را پهن می کردیم
[ترجمه ترگمان]میز پایه میز را درست کردیم و سرنگ را دراز کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Emin's father constructed the wooden trestle sitting amongst the potted plants.
[ترجمه گوگل]پدر امین پایه چوبی را در میان گیاهان گلدانی ساخت
[ترجمه ترگمان]پدر Emin یک پایه چوبین را برای نشستن در میان گیاهان مختلف ساخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The movable engineering trestle bridge can be used in the narrow construction site of underground structure.
[ترجمه گوگل]پل مهندسی متحرک را می توان در محل ساخت و ساز باریک سازه زیرزمینی استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]پل سه پایه متحرک مهندسی قابل انتقال را می توان در محل دقیق ساخت سازه زیرزمینی مورد استفاده قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Trestle tables, welsh cupboards, canopy beds, and antique sideboards are all used in county homes. Look for used, utilitarian, painted furniture in antique malls and flea markets.
[ترجمه گوگل]میزهای پایه دار، کمدهای ولش، تخت های سایبان، و بوفه های عتیقه همه در خانه های شهرستان استفاده می شود در مراکز خرید عتیقه و بازارهای کوچک به دنبال مبلمان استفاده شده، کاربردی و رنگ شده باشید
[ترجمه ترگمان]جداول Trestle، گنجه های welsh، تخت خواب های سایبان، و sideboards عتیقه که همگی در خانه های این استان مورد استفاده قرار می گیرند به دنبال لوازم دست دوم، فایده گرا، نقاشی شده در مراکز خرید عتیقه و بازارهای کهنه فروشان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سه پایه (اسم)
stand, andiron, tripod, easel, trivet, trestle, holder, three-legged table

تخصصی

[عمران و معماری] پایه - چوببست - خرک
[زمین شناسی] پایه، چوببست، خرک

انگلیسی به انگلیسی

• support made of horizontal piece supported by a-frames, table base, table stand; bridge made of a-frames
a trestle is a wooden or metal structure that is used, for example, as one of the supports for a table. it has two pairs of sloping legs which are joined by a flat piece across the top.

پیشنهاد کاربران

بپرس