trespasser

/ˈtrespəsər//ˈtrespəsə/

معنی: متجاوز، خاطی، عهد شکن، تجاوزکار
معانی دیگر: متخلف، خلافکار

جمله های نمونه

1. Once the relationship of occupier and trespasser is established, there is not automatically a duty.
[ترجمه گوگل]وقتی رابطه متصرف و متجاوز برقرار شد، خود به خود تکلیفی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]زمانی که رابطه اشغالگر و trespasser برقرار شود، به طور خودکار یک وظیفه نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The trespasser comes on to the premises at his own risk.
[ترجمه گوگل]متجاوز با مسئولیت خود وارد محل می شود
[ترجمه ترگمان]trespasser با خطر خودش به محل زندگی خود می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The landowner ordered the trespasser off his premises.
[ترجمه گوگل]صاحب زمین دستور داد متجاوز از محل خود خارج شود
[ترجمه ترگمان]مالک این دستور را صادر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This trespasser was the source ; no doubt of that.
[ترجمه گوگل]این متجاوز منبع بوده است بدون شک
[ترجمه ترگمان]این متجاوز منبع آن بود؛ شکی در آن نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He set the dogs on the trespasser.
[ترجمه گوگل]او سگ ها را روی متجاوز قرار داد
[ترجمه ترگمان]سگ ها را راه انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Would a reasonable occupier have drawn the inference that there was a danger and that the presence of the trespasser was likely.
[ترجمه گوگل]آیا یک اشغالگر منطقی استنباط می کرد که خطر وجود دارد و احتمال وجود متجاوز وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا یک اشغالگر منطقی این استنباط را برانگیخته است که خطر وجود دارد و حضور of محتمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At civil law reasonable force may be used to evict a trespasser.
[ترجمه گوگل]طبق قانون مدنی می توان از نیروی معقول برای اخراج متجاوز استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]در قانون مدنی، ممکن است برای بیرون راندن a مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I am too aware that that is what I am now, a trespasser out of place and time.
[ترجمه گوگل]من بیش از حد آگاهم که این همان چیزی است که اکنون هستم، یک متجاوز خارج از مکان و زمان
[ترجمه ترگمان]من بیش از حد آگاه هستم که این چیزی است که اکنون هستم، یک trespasser خارج از مکان و زمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Different measures of mental injury solatium is substantially connected not only the compensation ability of the trespasser, but also the protection and realization of the victim's interests.
[ترجمه گوگل]اقدامات مختلف سولاتیوم آسیب روانی به طور قابل ملاحظه ای نه تنها با توانایی جبران خسارت متجاوز، بلکه همچنین حفاظت و تحقق منافع قربانی مرتبط است
[ترجمه ترگمان]معیارهای مختلف آسیب های روانی نه تنها به توانایی کمپنزاسیون of مربوط می شود، بلکه حفاظت و درک منافع قربانی نیز به طور قابل توجهی ارتباط دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A new scene begins, and Vieira continues her voice-over: "Our cameras begin rolling again after a shot is fired at the returning trespasser.
[ترجمه گوگل]صحنه جدیدی شروع می‌شود و ویرا به صدای خود ادامه می‌دهد: «دوربین‌های ما پس از شلیک گلوله به متجاوز بازگشته دوباره شروع به چرخیدن می‌کنند
[ترجمه ترگمان]یک صحنه جدید شروع می شود و ویرا به صدای خود ادامه می دهد: \" دوربین های ما پس از شلیک گلوله به the باز می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In such event the offending member or guest shall then trespasser.
[ترجمه گوگل]در چنین صورت عضو یا مهمان متخلف باید متجاوز باشد
[ترجمه ترگمان]در چنین مواردی، عضو خاطی یا میهمان باید then شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The worst they'd ever dealt with was an occasionally trespasser or small - time thief.
[ترجمه گوگل]بدترین چیزی که تا به حال با آن برخورد کرده اند یک متجاوز یا دزد کوچک بوده است
[ترجمه ترگمان]بدترین چیزی که آن ها تا به حال به آن رسیدگی کرده بودند، گاهی اوقات trespasser یا دزد خرده پا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In such event the offending member or guest shall be trespasser.
[ترجمه گوگل]در چنین شرایطی عضو یا مهمان متخلف متجاوز خواهد بود
[ترجمه ترگمان]در چنین مواردی یکی از اعضای خاطی باید trespasser باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متجاوز (اسم)
aggressor, offender, violator, transgressor, trespasser, wrongdoer

خاطی (اسم)
trespasser, criminal, delinquent

عهد شکن (اسم)
trespasser, oath-breaker

تجاوزکار (اسم)
transgressor, trespasser

تخصصی

[حقوق] متجاوز، متعدی، متخلف

انگلیسی به انگلیسی

• one who crosses a border, one who enters into forbidden territory
one who damages a person or his property or rights; one who errs or sins; one who unlawfully enters another's territory
a trespasser is a person who goes on someone's land without the owner's permission.

پیشنهاد کاربران

متجاوز به حریم خصوصی ( خاطی، متخلف )
متجاوز
کسی که بدون اجازه و مخفیانه وارد ملک شخصی یا ساختمان شخص دیگری شود

بپرس