trembler

جمله های نمونه

1. The trembler hit around 30 Eastern Time, shaking the buildings in the capital Jakarta.
[ترجمه گوگل]این لرزش در حدود 30 ساعت به وقت شرقی اصابت کرد و ساختمان های پایتخت جاکارتا را به لرزه درآورد
[ترجمه ترگمان]The در حدود ۳۰ منطقه شرقی را هدف قرار داد و ساختمان های پایتخت جاکارتا را لرزاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An American word for earthquake, not trembler .
[ترجمه گوگل]یک کلمه آمریکایی برای زلزله، نه لرزان
[ترجمه ترگمان]یک کلمه آمریکایی برای زلزله، نه trembler
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There was also the prospect of a potential landslide triggered by a trembler of a weakened cliff at any time.
[ترجمه گوگل]همچنین احتمال وقوع یک لغزش بالقوه توسط لرزش یک صخره ضعیف در هر زمان وجود داشت
[ترجمه ترگمان]همچنین دورنمای لغزش بالقوه ای وجود داشت که در هر زمان از صخره ای ضعیف شده به وجود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mais soudain un bruIt 'sourd qui semblait venir de sous terre fit trembler le sol.
[ترجمه گوگل]Mais soudain un bruIt 'sourd qui semblait venir de sous terre fit trembler le sol
[ترجمه ترگمان] Mais un که qui semblait venir trembler sol trembler fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit fit sol sol sol sol sol
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The results showed that the insects damage was decreased using the Jiaduo frequency trembler grid lamp to trap the adult insect.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که آسیب حشرات با استفاده از لامپ شبکه لرزاننده فرکانس Jiaduo برای به دام انداختن حشره بالغ کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که خسارت حشرات با استفاده از لامپ Jiaduo frequency trembler برای به دام انداختن حشرات بالغ کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Most likely, by June, this game will be remembered as a hiccup. But on Thursday night, that hiccup felt like a trembler .
[ترجمه گوگل]به احتمال زیاد تا ماه ژوئن این بازی به عنوان یک سکسکه در خاطر خواهد ماند اما پنجشنبه شب، آن سکسکه مانند یک لرزش بود
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد، تا ماه ژوئن، این بازی به عنوان یک سکسکه به یاد خواهد آمد اما در شب پنجشنبه، آن سکسکه مانند یک trembler احساس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The seismograph showed a sharp spike in response to the trembler.
[ترجمه گوگل]لرزه نگار یک سنبله تیز را در پاسخ به لرزه نشان داد
[ترجمه ترگمان]seismograph در واکنش به the افزایش شدیدی نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In recent years, The performances of light traps represented by Jiaduo Frequency Trembler Grid Lamps have been greatly improved.
[ترجمه گوگل]در سال‌های اخیر، عملکرد تله‌های نوری ارائه‌شده توسط لامپ‌های شبکه لرزاننده فرکانس Jiaduo بسیار بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، اجرای of سبک ارایه شده توسط Lamps Grid فرکانس Jiaduo به شدت بهبود یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. French also sometimes has excrescent b in similar positions: so in chambre "room" and trembler "tremble" (from Latin camera and tremulare, evidently pronounced without the vowels given here in bold).
[ترجمه گوگل]زبان فرانسه نیز گاهی اوقات دارای علامت b در موقعیت‌های مشابه است: بنابراین در chambre "room" و trembler "tremble" (از لاتین camera و tremulare، آشکارا بدون حروف صدادار که در اینجا به صورت پررنگ آورده شده تلفظ می‌شود)
[ترجمه ترگمان]همچنین فرانسه گاهی دارای excrescent b در موقعیت های مشابه است: به این ترتیب در \"اتاق\" و \"tremble\" (از دوربین لاتین و tremulare، ظاهرا بدون توجه به حروف صدادار که در اینجا ذکر شده، تلفظ می شود)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The dynamic trends of the amount of beet armyworm adults trapped by 2 trap systems with sex pheromone lures were basically consistent with that of by frequency trembler lamps.
[ترجمه گوگل]روند پویای مقدار کرم ارتشی چغندر بالغ به دام افتاده توسط 2 سیستم تله با فریب های فرمون جنسی اساساً با لامپ های لرزاننده فرکانس سازگار بود
[ترجمه ترگمان]گرایش های پویا مقدار of بزرگ سال به دام افتاده توسط ۲ دام، با استفاده از دو سیستم تله جنسی، به طور اساسی با استفاده از لامپ های trembler فرکانس سازگار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That makes now the ideal time to climb politely aboard and start the final leg of her leg trembler.
[ترجمه گوگل]این اکنون زمان ایده آلی برای صعود مؤدبانه به کشتی و شروع آخرین پای لرزش پای او است
[ترجمه ترگمان]این هم اکنون زمان ایده آل برای بالا رفتن مودبانه از عرشه و شروع نهایی پا می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But on Thursday night, that hiccup felt like a trembler.
[ترجمه گوگل]اما پنجشنبه شب، آن سکسکه مانند یک لرزش بود
[ترجمه ترگمان]اما در شب پنجشنبه، آن سکسکه مانند یک trembler احساس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who trembles, one who shakes; variety of west indian bird related to the thrasher

پیشنهاد کاربران

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم trem
📌 این ریشه، معادل "shake" و "tremble" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "shake" یا "tremble" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 tremble: to ‘shake’ involuntarily
🔘 tremor: a rhythmic ‘shake’ of the body or earth
🔘 tremulous: showing slight, nervous ‘shaking’
🔘 tremolo: a musical effect made by rapid ‘shaking’ of pitch or volume
🔘 trembler: a person or thing that ‘shakes’
🔘 trembling: the continuous act of ‘shaking’
🔘 tremulate: to ‘shake’ or quiver lightly
🔘 tremulant: producing a wavering, ‘shaking’ sound
🔘 tremulousness: the quality of persistent ‘shaking’
🔘 tremendous: originally so awe‑inspiring it makes one ‘tremble’

بپرس